محسن قصری:
پایه و اساس قصه «انگشتر اسرارآمیز» بر مبنای فانتزی استوار است
در نمایش «انگشتر اسرارآمیز» کاملاً تلاش شده که عنصر فانتزی لحاظ شود و در واقع پایه و اساس قصه نیز بر مبنای فانتزی استوار است.
نمایش «انگشتر اسرارآمیز» به کارگردانی میثم یوسفی و تهیه کنندگی امیرحسین شفیعی این روزها ساعت ۱۹ در تالار هنر میزبان کودکان عزیز ایران است. در این نمایش ناصر احمدیفر، عاطفه بحرالعلوم طباطبایی، مریم خاکسار تهرانی، محسن قصری، مینا مقامی زاده، شراره یوسفی، دانیال کمانکش، کیمیا مظفری به ایفای نقش میپردازند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا را با محسن قصری بازیگر این نمایش میخوانید. محسن قصری در رشته حقوق تحصیل کرده اما از دوره دانشجویی کار تئاتر را آغاز و به خاطر علاقهای که بازیگری داشته به عمده فعالیتهایش در حوزه کودک و نوجوان ادامه داده است.
از فانتزی نقش شاهزاده و لبه باریکی که بازیگر میان عالم فانتزی و واقع روی اون حرکت میکند بگویید.
در نمایش «انگشتر اسرارآمیز» کاملاً تلاش شده که عنصر فانتزی لحاظ شود و در واقع پایه و اساس قصه نیز بر مبنای فانتزی استوار است. عنصر جادویی بودن هم در خود قصه و در هم در نام نمایش کاملا مشهود است. در این نمایش از چهار فصل سال صحبت میشود و انگشتری که باید یک اتفاق جادویی را در شهری رقم بزند و در نهایت باعث شود که دختر معصومی از زندگی سختی که داشته رهایی پیدا کند. شاهزاده این قصه مانند شاهزادههای همه قصهها و افسانهها نقشی کلیدی را در به ثمر رسیدن سعادت و خوشبختی برای دختر بازی میکند و در واقع ناجی دختر قصه ما نیز همین شاهزاده است. من سعی کردم بازه سنی شخصیت شاهزاده را کوچکتر از نوجوان و کودک در نظر بگیرم و این نقش با توجه به شیرینیهایی که فضای کودکانه دارد همان شرینی و معصومیت را داشته باشد. حتی اگر در قصر او اتفاقات خبیثانهای رخ میدهد زیر سر مشاورش است و او خبری از این مسائل ندارد و در انتهای داستان نیز به خاطر همان معصومیت، پاکی و صمیمیتی که در نهاد همه بچهها هست شاهزاده تصمیم میگیرد که در رویه اتفاقاتی که در قصر میافتد تجدید نظر کند و در این راه از بهار یعنی شخصیت دختر قصه ما کمک میخواهد.
در این نمایش هر کاراکتر با عروسک خود روی صحنه حضور پیدا میکند و عروسک گردانی آن عروسک بر عهده خود بازیگر است در این مورد بگویید.
یک اتفاق نو که در این کار شکل گرفت این بود که برای اولین بار صورت عروسکگردان نمایش داده میشود و زیر پوشیه و روبنده نیست و باز هم برای اولین بار عروسک گردان و عروسک از لحاظر چهره و لباس کاملا یک شکل هستند به نوعی میتوان گفت عروسک گردان همان ذات و جوهره اصلی انسان بودن است که عروسک را هدایت میکند و از بازخوردها میبینم که این ایده بسیار موفق عمل کرده و این شباهت باعث شده باورپذیری و تاثیرگذاری این کار چندین برابر شود.
سخن پایانی
از همه مخاطبانی که به تئاتر علاقه دارند و پدر و مادرهایی که بهترین راه و شیوه تربیتی فرزندانشان را نمایش دیدن میدانند میخواهم که از سالنهای محدودی که در اختیار نمایش کودک است و گروههای نمایش و تئاتر کودک حمایت کنند چرا که هزینههای تولید بسیار بالا رفته و این گروهها با همه سختیهایی که وجود دارد و تولید کردن یک کار خوب بسیار سخت شده تلاش میکنند که ادامه بدهند و این به مخاطبان کار کودک و خانوادهها بستگی دارد که چقدر علاقه نشان دهند و از کارها حمایت کنند تا انشالله ما هم بتوانیم کارهای بهتری را روی صحنه بیاوریم.
There are no comments yet