سهم ادبیات کودک در نمایشگاه کتاب؛
ملکی: نمایشگاه کتاب در قبضه کتابهای بازاری قرار گرفته است
نمایشگاه در قبضه کتابهای بازاری قرارگرفته و به ندرت میتوان به کتاب قصه یا شعر خوب رسید.
ادبیات کودک ونوجوان درچهاردهه گذشته تا امروز مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است. به باور بعضی از اهالی این حوزه، فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا اوایل دهه ۸۰ را میتوان اوج شکوفایی و بالندگی ادبیات کودک دانست و همچنین معتقد هستند درسالهای اخیر روشنی افق ادبیات کودک به دلایل مختلف کم فروغ شده است. خبرنگار صبا به بهانه برگزاری سیوپنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با برخی از اهالی ادبیات کودک ونوجوان به گفتوگو نشسته و به واکاوی دلایل کمرنگ شدن این حوزه پرداخته است.
بیوک ملکی، شاعر و نویسنده پیشکسوت کودک ونوجوان نیز درباره وضعیت ادبیات کودک گفت: ادبیات کودک ونوجوان امروز حال خوبی ندارد و روزگارش مصداق ضربالمثل معروف «آفتابه لگن هفت دست ولی شام و ناهار هیچی» شده است. این که هر سال در نمایشگاه کتاب ناشران و نویسندگان و شاعران کودک ونوجوان گردهم میآیند خوب است ولی کارساز نیست. چون این حوزه درشرایط فعلی با مشکلات زیادی دست به گریبان است. نمونه بارز این مشکلات سقوط تیراژ کتاب است که حتی وقتی آن را با تیراژ کتابهای بیست سال پیش مقایسه میکنیم میبینیم چقدر افت داشته است. تیراژ کتاب تا دهه ۷۰ حداقل ۲۰ هزار نسخه بود ولی امروز بهرغم دو برابر شدن جمیعت کودک و نوجوان، عملا شاهد عقبگرد دراین زمینه هستیم. بهطوری که تیراژ ۵۰۰ تایی این کتا آثار شوخیای بیش نیست. امروز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دائم به انتشار کتاب میپردازد و مراسم رونمایی هم برای این کتابها برگزار میکند ولی واقعا چقدر کتابخانههای کانون با حضور کودکان ونوجوانان فعال است؟ یا تیراژ کتابهای خود کانون چقدر دراین سالها افزایش داشته است؟ واقعیت این است که بچهها الان سراغ کتاب نمیروند. ازاینها گذشته، نظام آموزشوپرورش ما دراین سالها کوچکترین قدمی برای فراهم کردن زمینه مطالعه در مدارس بر نداشته است. دلیلش هم این است که دستاندرکاران آموزش و پرروش خودشان از سواد و تخصص لازم دراین زمینه بیبهره بوده و نتوانستهاند آنچه لازم است را به کودکان و نوجوانان انتقال دهند. میتوان گفت، آموزش و پرورش دراین سالها به معنی واقعی کلمه نسبت به کتابخوانی بچهها کوتاهی کرده و باوجود آن که میتوانسته کارآمد و مفید باشد خنثی عمل کرده و درکی از مسئولیت خود نداشته است. هروقت هم چنین بحثهایی پیش میآید پای بودجه وسط کشیده میشود. درحالی که ربطی به بودجه ندارد و باید خلاقیت کودکان و نوجوانان پرورش یابد. اما جایی که معلم خودش از خلاقیت و دانش بیبهره است چطور میتوان انتظار داشت که چنین مفاهیمی را به بچه منتقل کند.
این شاعر کودک و نوجوان ادامه داد: نظام آموزشی ما کنکور زده است. هرچند نوجوان بعد از عبور از هفت خوان کنکور و تحصیل در رشته موردنظر هم نمیتواند شغل مناسب خود را در جامعه به دست بیاورد. واقعیت با شرایطی که ادبیات کودک دارد، خود را کنار کشیدهام. چون معتقدم کار خود را درطول ۴۰ سال فعالیت کردهام. حتی کتاب آخر خودم را هم از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان پس گرفتم و از چاپ آن منصرف شدهام. چرا که در بهترین حالت، فقط تعدادی از یک کتاب به فروش میرود و ناشر تعداد زیادی ازاین کتابها را به بعضی از ارگانها هدیه میکند و تعدادی را هم به نویسنده میدهد. درچنین شرایطی که ادبیات کودک ونوجوان مخاطبان خود را از دست داده است انتشار کتاب چه دستاوردی برای نویسنده میتواند داشته باشد.
ملکی افزود: نمایشگاه کتاب دراین سالها بیشتر یک فروشگاه بوده نه نمایشگاه به تعبیر درست. البته این مسئله اشکالی هم ندارد، ولی اگر یک نوجوان بخواهد در نمایشگاه چهار یا پنج کتاب قصه و شعر برای خود انتخاب کند چنین امکانی سخت به دست میآید. چون نمایشگاه در قبضه کتابهای بازاری قرارگرفته و به ندرت میتوان به کتاب قصه یا شعر خوب رسید. حتی معتقدم باید نمایشگاه جداگانهای برگزار شود و کتابهای بازاری اسباب بازی کاردستی و… به جای آن که در کنار کتابهای جدی در نمایشگاه قرار بگیرند در نمایشگاه دیگری عرضه شوند تا مخاطب بتواند راحتتر کتابهای موردعلاقه خود را بیابد.
آزاده صالحی
There are no comments yet