تاثیر رسانهها بر فرهنگ و هنر جامعه؛
قنبری: رسانه ها باید بیطرف باشند
رسانه باید طرفیتی با کسی نداشته و بیطرف باشد. مستقل و آزادمنش باشد.
سوم خردادماه سالروز تاسیس مجموعه رسانهای «صبا» است که شامل روزنامه، خبرگزاری، ماهنامه، باشگاه فیلم و عکس است و همچنین در فضاهای مجازی حضور گسترده و پر قدرتی دارد، بهانهای شد تا در آستانه ۱۲ سالگی آن درباره چگونگی تاثیر رسانهها بر فرهنگ و هنر جامعه، با رهبر قنبری نویسنده و کارگردان به گفتوگو بنشینیم که در ادامه میخوانید.
رهبر قنبری نویسنده، تدوینگر، مستندساز، کارگردان و مدرس سینما در ابتدای گفتوگو بیان کرد: این که آیا یک رسانه میتواند بر فرهنگ جامعه خود اثرگذار باشد یا خیر؛ بستگی به این دارد که آن رسانه تا چه درجهای مستقل باشد و تا چه درجهای در گزینش اخبار، نوشتار و نقدها از ممیزی بری باشد. همچنین طرفیتی با کسی نداشته و بیطرف باشد. مستقل و آزادمنش باشد. ضمن اینکه دارای چنین ویژگیهاییست، باید در مورد هر موضوع و مطلبی که مینویسد، سرآمد باشد. مثلا اگر قرار است در مورد سینما بنویسد، حتما تحصیلکرده سینما بوده باشد و یا حداقل تجربه ده سالهای در عرصه سینما و نویسندگی رسانهها داشته باشد. درواقع تجربه عینی و عملی در سینما داشته باشد.
وی افزود: این نکته خصوصا برای منتقدین، به چند رشته مختلف تسری پیدا میکند. این چند رشته، هفت دانش و دانایی پایه هستند که در واقع یک منتقد عالیقدر باید از بین آنها حداقل در دو رشته، متخصص باشد و به پنج رشته دیگر آگاهیهای نسبیای داشته باشد. داناییهایی مانند جامعهشناسی، تاریخ، ادبیات، انسانشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و مسائل حقوقی. اینها رشتههای پایهای هستند که نویسندگان و منتقدین رسانهها، حتما باید در یکی دوتای آن سرآمد، متخصص، تحصیلکرده باشند و در مورد بقیه آنها نیز آگاهی نسبی را داشته باشند. در غیر این صورت امکان ندارد که آن رسانه بتواند خادم و خدمترسان به جامعه فرهنگیهنری کشورش باشد.
او در ادامه اظهار داشت: از نظر من متاسفانه اغلب رسانههایمان اینگونه نیستند، چون مستقل نیستند. نه بهلحاظ معنوی، بهلحاظ عملی. مثلا شما احساس استقلال شخصی دارید من هم دارم، ولی در هنگامه عمل؛ عواملی پیش روی من و شما گذاشته میشود که نمیتوانیم آن استقلال معنویمان را به کار ببندیم.
قنبری درخصوص عملکرد ضعیف برخی رسانهها گفت: در این میان برخی از رسانهها جدا فاجعهاند، چون کاملا طرفیت دارند. طبیعتا طرفیت به همراه خود، غرضورزی میآورد. طرفیت؛ حب و بغض را به همراه میآورد. برفرض مثال من شخصیت از یک فرد، خوشم میآید و نسبت به آن فرد حب دارم و راجع به او خوب فکر می کنم و خوب هم مینویسم و اگر غیر از این باشد آن موقع بغضی را نسبت به او میگیرم و بر علیهاش مینویسم! یا بر فرض مثال شما در آن جایگاه، بهعنوان دختر من قرار دارید و من پدرت هستم، آنوقت در مورد من با حب مینویسی، ولی اگر من پدرت نباشم یا مثل پدرت نباشم، نه رغبتی میکنی راجع به من بنویسی، نه کارم، نه هنرم، نه فکرم، هیچی. وقتی هم که بنویسی با خودت میگویی ولش کن، قنبری است دیگر! یک چیزی بنویس تا برود!
رهبر قنبری در پایان بیان کرد: شما بهعنوان یک خبرنگار و منتقد خیلی باید در درج گفتگوها، مواظب باشید. حتی در درج همین سخنانی که الان با هم داشتیم، باید مواظب باشید که آیا با حب با مطالب من برخورد خواهی کرد یا با بغض؟ من راجع به شخصیت شما قضاوت نمیکنم، شخصیت معنوی شما برای من محترم است اما شخصیت عملی شما؛ باید ببینید که چه موانعی پیش روی شما خواهد گذاشت که حتی همین مصاحبه کوتاهی که با هم داشتیم، به درستی منتقل نشود.
نداروزبه
There are no comments yet