رضا مقصودی:
«خجالت نکش ۲» از «خجالت نکش ۱» بهتر شده است
خوشبختانه از ساخت این فیلم راضی هستم. قسمت دوم این فیلم، به لحاظ دکوپاژ، صحنه، بازیها و کارگردانی از «خجالت نکش ۱» هم بهتر شده است. اطمینان دارم به مرور زمان، این فیلم هم مانند قسمت یک جا میافتد.
فیلم «خجالت نکش ۲» این روزها درحالی روی پرده سینما رفته است که رضا مقصودی؛ کارگردان و فیلمنامهنویس این اثر براین باور است که ورژن دوم آن از منظرهای مختلف بهتر از «خجالت نکش ۱» بوده است. با مقصودی درباره جایگاه سینمای کمدی در شرایط فعلی و جای خالی سایر ژانرها درسینمای امروز به گفتوگو نشستهایم.
به نظرم سینمای کمدی، امروز حالت لبه تیغ را برای فیلمساز دارد، ازاین نظر که فیلمسازی که دراین حیطه به ساخت فیلم میپردازد، هم باید مراقب باشد تا اثرش در مظان نقدهای منفی قرار نگیرد و درعین حال فیلمی بسازد که با رعایت استانداردهای لازم در اکران موفق باشد. از اینها گذشته، بعضی از سینماگرانی که کارشان ساخت فیلمهای غیرکمدی است به این مسئله اشاره دارند که سایر ژانرها در حالحاضر در سیطره سینمای کمدی و در سایه قرارگرفتهاند، دیدگاه شما نسبت به این مسئله چیست؟
البته این سوال را منتقدین باید پاسخ دهند تا من. فرض بگیرید که سینمای ایران، امروز در سیطره سینمای کمدی قرارگرفته، ما چیزی نزدیک به چهار، پنج سال به واسطه بیماری کرونا و شرایط اقتصادیسیاسی، اصلا سینما نداشتیم. اما امروز فیلمهای کمدی این چراغ را روشن کرده و رونق تازهای به سینما بخشیدهاند. اتفاقا به نظرم، حتی آن دسته از فیلمسازانی هم که کار کمدی نمیکنند باید خوشحال باشند، چون فیلمهای کمدی باعث شده تا مردم دوباره به سمت سینما سوق داده شوند. دو گروه میتوانند شرایط را به سمتی ببرند که مردم فیلمهایی در ژانرهای دیگر را هم تماشا کنند. یک گروه دولتمردان هستند که باید از این مسئله حمایت کرده و عرصهای را فراهم کنند تا فیلمسازان دیگر هم بتوانند فیلم بسازند و فیلمهایشان دیده شود که درشرایط فعلی، امید زیادی دراین زمینه به آنها نیست. گروه دوم هم تهیهکنندگانی هستند که باید به سمت فیلمهای غیرکمدی کشیده شوند. این نکته که مردم فقط فیلمهای کمدی را میپسندند و فیلمهای کمدی، از فروش بیشتری برخوردارند درست نیست. چرا که تجربه ثابت کرده است که فیلمهای غیرکمدی هم در ایران و جهان بوده که پرفروش شده و با استقبال گسترده مردم مواجه شدهاند. پس میشود فیلم غیرکمدی پرفروش هم ساخت. ولی سوال اینجاست که چرا من فیلمساز و تهیهکننده به سمت ساخت چنین فیلمهایی نمیروم؟ شاید به این خاطر که بلد نیستیم و شاید به این خاطر که از ریسک میترسیم. به خصوص این که سینمای کمدی همیشه از ریسک کمتری برخورداراست، فقط کافی است مردم را بخندانی و سرمایهات برگردد. در حالی که ساخت فیلمهای اجتماعی همیشه سختتر بوده است. ما درطول یک قرن سینما، خیلی برای ساخت فیلم در ژانرهای مختلف تمرین نکردهایم. به عنوان مثال، ما فیلمهایی در ژانر پلیسی، جنایی، وحشت و… نداشتهایم. حتی در تاریخ سینمای ایران، کمتر به فیلمهایی در ژانر ملودرام عاشقانه برمیخوریم. درصورتی که معتقدم اگر یک فیلم عاشقانه جذاب با استانداردهای درست ساخته شود، میتواند مخاطبان بیشتری را به سالن سینما بکشاند. طبعا اگر شرایط ساخت فیلم در ژانرهای دیگر فراهم شود، آن دسته از تهیهکنندگانی که مرتب به سمت فیلمهای کمدی میروند هم تشویق میشوند تا در این حیطه فعالیت داشته باشند. نمونه این مسئله فیلم «مست عشق» است که با وجود آن که یک فیلم غیرکمدی است استقبال زیادی از آن صورت گرفته و با فروش بالایی مواجه شده است.
پیرو صحبت شما؛ بعضی از فیملسازان به این مسئله اشاره دارند که اگر مواردی مثل تهیهکننده، کار بلد بودن فیلمساز و اسپانسر را کنار بگذاریم، برخی از سینماداران در سالهای اخیر، از نمایش فیلمهای کمدی در سینماها بیشتر استقبال میکنند، حتی فیلمسازی از این مسئله گلایه داشت که سینمادار به او گفته است به جای فیلمی که ساخته، بهتر بود تا به سراغ ساخت یک کمدی بفروش برود.
طبیعی است که سینمادار میخواهد سود کند، در نتیجه فیلمهایی که امتحانشان را پس دادهاند بیشتر مورد قبول او واقع میشود و درست هم میگوید. ولی اگر در کنار فیلمهای کمدی، یک فیلم مردمپسند خوب غیرکمدی به او داده شود، باید خیلی عجیب باشد که چنین فیلمی را پس بزند. درعین حال ما امکاناتی را که سالها پیش در اختیار داشتیم، درسالهای اخیر از دست دادهایم، مثل جشنواره فیلم فجر که زمانی؛ یک جشنواره معیار بود. درسالهای قبل فیلمهایی در این جشنواره معرفی میشدند و جایزه میگرفتند که کارشناسان زبدهای این فیلمها را داوری میکردند و طبعا وقتی اکران میشدند مردم هم از تماشای آن لذت میبردند. به نظر میرسد، در سالهای اخیرا ما خوراک درستی را در سینما برای جامعه تهیه نکردهایم و انتظاراتمان از کارهای نکرده دراین عرصه بیشتر است. البته بعضی از فیلمسازان و تهیهکنندگان یک مقدار هم راحتطلب هستند و میخواهند سرمایهشان در کوتاهترین زمان ممکن برگردد. اصلا ماهیت سینما این است که میخواهد بعد از تولید بلافاصله به نتیجه برسد. از همه مهمتر این که الان سایه مسائل اجتماعی و سیاسی بر سینما افتاده، در نتیجه انتظارات از سینما برآورده نمیشود. فراهم شدن این شرایط هم نیازمند برنامهریزی، سرمایهگذاری و اندیشه برای ساخت یک فیلم خوب است که امروز اندیشیدن هم سخت شده است!
درصورتی که مضامین متعددی درجامعه وجود دارد که میتوان آن را دستمایه ساخت فیلم قرارداد.
بله؛ موضوع زیاد است، ولی اساسا ما به دنبال کارهای متفاوت نمیرویم و از سوی دیگر به تنبلی فکری هم رسیدهایم که مثلا وقتی «خجالت نکش ۱» جواب داده است برویم دو، سه و یا چهار آن را هم بسازیم. مثال از فیلم خودم میزنم که کسی ناراحت نشود، البته این هم کار بدی نیست که فیلمساز قسمت دو یا سوم یک فیلمی که ساخته را بسازد.
باوجود آن که شما صادقانه به معادلات فعلی سینما اشاره میکنید ولی تناقض هم درگفتههای شما وجود دارد، ازاین جهت که چرا خود شما در حال حاضر به سمت ساخت فیلم کمدی رفتهاید؟
دلایل مختلفی وجود دارد؛ یکی این که کمدی من با جنس کمدیهای دیگر فیلمسازان متفاوت است. دیگر این که من فیلمساز گزیدهکاری هستم، بهطوری که ظرف پنج سال گذشته، این دومین فیلم من است که ساختهام و این طور نیست که بخواهم انبوه کار کنم. در کنار این عوامل، تهیهکنندگانی هستند که با شناختی که از رضا مقصودی دارند پیشنهاد همکاری برای ساخت یک فیلم کمدی را میدهند و خب! من هم این پیشنهاد را میپذیرم و کار میکنم. اگر چه من انبوهی از فیلمنامههای جدی را در دست دارم که هنوز فرصت ساخت و تولید آنها به وجود نیامده است. اما دنبال این هستم تا یک کارغیر کمدی جذاب بسازم. ضمن این که ساختن قسمت دو یک فیلم چیز بدی نیست، به شرط این که فیلمساز حرف تازهای داشته باشد که بخواهد در قالبی که طراحی کرده است این حرف را منعکس کند.
تفاوت کار شما با دیگر فیلمسازانی که کمدی میسازند این است که از طنز ملیح در فیلمهایتان بهره میگیرید، کما این که این ویژگی در «خجالت نکش ۲» هم مشهود است، پیش از شروع گفتوگو وقتی به شما گفتم فیلم را دیدهام، پرسیدید مردم میخندیدند؟ و من جواب دادم قهقهه نمیزدند اما توجهشان به فیلم جلب شده بود و به هنگام تماشای هر سکانس لبخند به لب داشتند، این نشان میدهد که شما برای خنداندن مخاطب به هر نوع شوخی متوسل نمیشوید.
این نظر شما است که اشتباه هم نیست و من برایش احترام قائلم. همیشه بیش از آن که به دنبال خنداندن مخاطب در فیلمم باشم، به قصهپردازی علاقه دارم، حالا ممکن است طی قصه هم مخاطب را بخندانم، ولی وقتی اراده میکنم که فیلمنامهای را بنویسم، به خودم میگویم باید قبل از خنداندن مردم، این فیلم قصهای داشته باشد تا اگر مخاطب نخندید، لااقل قصه را دنبال کند
با اینحال، ضرورت ساخت قسمت دو این فیلم چه بوده است؟
چون مردم «خجالت نکش ۱» را به شکل عجیبی دوست داشتند. این مسئله باعث شد تا قسمت دوم آن را در همان اتمسفر و فضا بسازم. البته چهار سال طول کشید تا به قصه خوبی برای ساخت قسمت دوم این فیلم برسم. همه عجله داشتند تا این فیلم زودتر ساخته شود ولی من عجلهای نداشتم، چون احساس میکردم باید به بستر مناسبی برسم تا بتوانم قصهای که میخواهم را دستمایه ساخت این فیلم قرار دهم. خوشبختانه از ساخت این فیلم راضی هستم. قسمت دوم این فیلم، به لحاظ دکوپاژ، صحنه، بازیها و کارگردانی از «خجالت نکش ۱» هم بهتر شده است. اطمینان دارم به مرور زمان، این فیلم هم مانند قسمت یک جا میافتد و مردم آن را بیشتر دوست خواهند داشت. به خصوص این که بعد از پایان اکران، سریال هشت قسمتی «خجالت نکش» هم از شبکه خانگی پخش خواهد شد. از اول هم بنا بود تا این فیلمنامه تبدیل به سریال شود، نه یک کار سینمایی. ولی به تدریج که جلو رفتیم حس کردیم میشود ورژن سینماییاش هم ساخته شود. در همه جای دنیا، اول سریال ساخته میشود و بعد، از دل آن یک ورژن سینمایی را بیرون میکشند، اما ما برعکس عمل کردیم. این شرایط تولید برایم دلنشین بود و با عشق این کار را کردم و از حاصل فیلم راضیام.
در هر دو فیلم «خجالت نکش» شاهد روایت داستان در فضای بومی روستا هستیم، به خصوص در خجالت نکش دو که لوکیشنهای پاییزی هم برای مخاطب چشمنواز بوده است، چطور شد که تصمیم گرفتید فیلم را درقالب روستایی بسازید؟
میتوانم بگویم غیرارادی وارد این بحث شدیم. قصه «خجالت نکش ۱» در روستا اتفاق افتاد و وقتی این ایده به ذهنم رسید میدانستم که کار خطرناکی است، چون یک عده معتقد بودند که کارهای روستایی نمیگیرد. البته من موافق چنین طرز فکری نبودم، چون بعد از انقلاب کارهای خوبی در این فضا ساخته شد و توانست با اقبال مخاطبان مواجه شود، نمونه آن «پایتخت» بوده است. اما بعد به این فکر کردم که خوب است یک فضای متفاوت نمایش داده شود. مردم تا کی شهر ببینند؟ بنابراین کار را در محیط جدید کلید زدیم. خوشبختانه فیلمبرداری در فصل پاییز شروع شد و ما عجله داشتیم که از رنگهای پاییزی در کادرهایی که میبستیم استفاده کنیم. همه اینها باعث شد تا بیننده فضای متفاوتی را در فیلم ببیند و این مشخصه، فیلم را از فیلم دیگر همکارانم متمایز کند.
اما واقعا با «خجالت نکش ۲» چه میخواستید بگویید؟
بخشی از آن اشاره به مضامینی مثل وفاداری دارد و بخش دیگر تاثیر رسانههای دیجیتال که در حال حاضر در زندگی مردم نقش دارد و میتواند نقش خوبی هم نداشته باشد، در واقع به نقد این فضا پرداختم. به طور کلی محیط جامعه را از این نظر مورد شوخی و نقد قرار دادیم و این را دوست داشتم.
وقتی قراراست به ساخت فیلم بپردازید چقدر نیازسنجی میکنید، بهخصوص این که طنز آینه معضلات اجتماعی هم هست و ما این مولفه را در کار شما دیدیم.
من اصولا چه در حیطه طنز و یا جدی؛ دوست دارم فیلمی که میسازم حرفی برای گفتن داشته باشد و چیزهایی را دستمایه شوخی قرار دهم که در جامعه حضور دارند و دیده میشوند؛ این از ویژگیهای فیلمسازی من است که نمیخواهم فقط یک قصه را روایت کنم و مخاطب را بخندانم، بلکه میخواهم با چیزی شوخی کنم که مردم آن را میشناسند. تقریبا میتوانم بگویم که در تمام کارهایی که نوشته و ساختهام این عادت وجود دارد.
معمولا در برخی موارد، نسخههای خارجی فیلم یا سریالهایی که قابلیت ادامهدار شدن را دارا هستند میبینیم که ورژن اول بهتر از دو، سه و… آن است، نگران نبودید که «خجالت نکش ۲» باتوجه به اقبال زیاد مردم نسبت به قسمت اول آن مورد توجه واقع نشود؟
نگران منتقدین به معنی خاص نبودم، اما نگران منتقدین به معنی عام یعنی مردم هستم. ضمن این که حتما با علم به این قضیه وارد ساخت چنین فیلمی شدم. البته در طول تاریخ سینما فیلمهایی مثل «ترمیناتور» هم بوده است که قسمتهای بعد آن بیشتر مورد استقبال واقع شده است.
یا فیلمی مثل «سریع و خشن» که تا قسمت یازدهم آن هم ساخته شده است.
بله خیلی از فیلمها دراین ارتباط بودهاند که از قسمت یک هم بهتر شدهاند، پس این مسئله قاعده قطعی ندارد. در عین حال، فضای «خجالت نکش ۲» در اول آن هم دیده میشود. باوجود آن که «خجالت نکش ۱» از بازیگران چهره به معنی امروزی بهره نبرد اما توانست خیلی زود در بین مردم جا باز کند و فکر میکنم برای دو هم این اتفاق بیفتد. به هر حال، من با این فیلم زندگی کردم و مطمئنم مردم هم آن را دوست خواهند داشت.
اگر ممکن است درباره اکران این فیلم در سایر شهرستانها هم توضیح دهید و این که اصولا دراین زمینه با چه مشکلاتی مواجه بودهاید؟
خیلی درجریان این مسائل نیستم و تهیهکننده و پخشکننده بهتر میدانند. ولی همین الان، فیلم در شهرستانها در حال اکران است و مردم از آن استقبال کردهاند. هرچند فیلم ما مانند فیلمهای دیگر پرتبلیغات نبوده است. یکی از مشکلاتی که از روز اول اکران گریبان ما را گرفت، حذف ما از سامانه سینماتیکت بوده است که به ما آسیب زد. دلیلش هم رقابت ناسالم بین پلتفرمهاست که برای خودش جنجالی شده و در فروش فیلمها تاثیرگذاشته است. با همه اینها، فروش ما قابل قبول بوده، بهطوری که در پنج روز اول اکران ۹ میلیارد فروش داشتهایم. این نشان میدهد که مردم این نوع بیان را دوست دارند، یعنی کمدی که با قصه همراه است. ما هم از اکران راضی هستیم. البته اگر امکانات دیگری در اختیار داشتیم، مطمئنا فروش فیلم دو برابر میشد ولی بعضی، در این مسیر سنگاندازی میکنند.
امروز مشکلات اقتصادی و معیشتی باعث شده تا مردم بیش از هر زمان دیگر به سمت فیلمهای کمدی گرایش داشته باشند و ساعتی چالشهای اقتصادی زندگی خود را فراموش کنند، سالنهای پر فیلمهای کمدی، همیشه هم نشانگر معدل قبولی برای یک فیلم نیست، بلکه نشان میدهد مخاطب پذیرش اثر جدی و شاید تلخ را ندارد، به همین خاطر به سمت فیلم کمدی روی میآورد، البته منظورم از طرح این سوال اشاره به فیلم خاصی نیست و به طور کلی اشاره کردم، دیدگاه شما نسبت به این مسئله چیست؟
من این نکته را درک میکنم که امروز قشر وسیعی از مردم به سختی زندگی را میگذرانند و بعضی از آنها حتی به نان شب هم محتاجند. ولی همین قشر احساس میکنند که با تماشای این فیلمها به تفریح و فضای متفاوتی احتیاج دارند. حتی اطمینان دارم جاهایی، از مخارج خود میزنند تا به سینما بیایند. طبعا اگر ثبات اقتصادی داشتیم، فروش تمام فیلمها نه تنها کمدی که سایر ژانرها هم بیشتر میشد. درسوال قبلی شما اشاره کردم که از میزان فروش فعلی فیلم راضیام، اما از آن طرف هم احساس میکنم این فروش میتوانست خیلی بهتر هم باشد. الان در بعضی از شهرستانها اصلا سینما وجود ندارد یا اگر هست سالنهای استانداردی نیستند. میخواهم بگویم، تنوع امکان نمایش برای مردم کم است و وقتی تمام این عوامل را کنار هم قرار میدهیم میبینیم، همین قدر که مردم به سمت سینما میآیند، این یعنی سینما هنوز زنده است و نفس میکشد. امیدوارم بتوانیم به ثبات اقتصادی برسیم و سینما هم در سبد زندگی مردم جایگاه بهتری پیدا کند.
به تغییر مسیر فکر میکنید، این که در ژانری غیر از کمدی هم فیلم بسازید؟
بله، مسلما به این مسئله فکر میکنم. چون لحن و زبانی که در فیلمسازی پیدا کردهام را دوست دارم. البته وقتی یک فیلمنامه جدی مینویسم هم رگههای طنزآلود دارد. مطمئنم اگر بخواهم روزی یک حماسه تاریخی را بنویسم احتمالا به شکل کمدی خواهم نوشت. به هرحال، در فکر ساخت یک فیلم غیرکمدی هستم، فقط برای این که این نکته را اثبات کنم که میشود فیلم غیرکمدی جذاب هم برای مردم ساخت.
این روزها اغلب فیلمسازان از سکوی کانالهای ماهوارهای برای تبلیغات فیلمهای خود استفاده میکنند و شما هم از این قاعده مستثی نبودهاید، به نظر شما این مسئله یک حسن است یا عیب؟
مسلما عیب است، فراموش نکنید وقتی رسانه رسمی مثل صداوسیما عملا نسبت به تبلیغات فیلمهای روی پرده بی توجه است فیلمساز چارهای ندارد جز این که دست به دامن چنین روشهایی شود. کما این که من هم ناچارا به این سمت کشیده شدهام ولی قطعا دوست دارم فیلمم در رسانههای داخلی تبلیغ شود. وقتی شرایط این مسئله در صداوسیما مهیا نیست چه باید کرد؟ واقعیت این است که خروجی این دستگاه عریض و طویل تاثیر چندانی روی مردم ندارد تا من فیلمساز رغبت کرده و فیلم خود را در تلویزیون تبلیغ کنم. راه حل این مسئله هم دراین است که تلویزیون بگردد و مخاطب خود را پیدا کند و شرایطی را فراهم کند تا فیلمسازان، فیلمهای خود را در فضای تلویزیون تبلیغ کنند.
آزاده صالحی
There are no comments yet