جایگاه تعزیه از گذشته تا امروز؛
هنری که قابلیت جهانی شدن دارد
به مناسبت آغاز ماه محرم درباره جایگاه تعزیه در عرصه هنرهای نمایشی ازگذشته تا امروز با برخی از پژوهشگران و هنرمندان این حوزه به گفتوگو نشسته ایم.
تعزیه یا شبیهخوانی گونهای از نمایش مذهبی سنتی است که محور اصلی آن به روایت واقعه کربلا اختصاص دارد. این هنر که دارای پیشینهای طولانی و تاریخی در کشور ما به شمار میرود و در دورههای مختلف زمانی، یعنی از دوره صفویه تا امروز در میادین و تکایا به اجرا درآمده است. تعزیه خوانان تلاش کردهاند براساس شرح روایت آنچه بر امام حسین (ع) و یارانش در کربلا گذشت به زوایای پیدا و پنهان این واقعه اشاره داشته باشند. هرچند درسالهای اخیر؛ تعزیه به عنوان میراث ناملموس جهانی در یونسکو به ثبت رسیده است، اما هنوز برخی از پژوهشگران این حوزه بر این باورند که ظرفیت گسترده این حیطه همچنان قابلیت شناخت و معرفی دارد. به مناسبت آغاز ماه محرم خبرنگار صبا درباره جایگاه تعزیه در عرصه هنرهای نمایشی ازگذشته تا امروز با برخی از پژوهشگران و هنرمندان این حوزه به گفتوگو نشسته است که در ادامه میخوانید.
دکتر نصرالله حدادی پژوهشگر فرهنگ عامه: تعزیه باید به شیوه سنتی اجرا شود
دکتر نصرالله حدادی پژوهشگر فرهنگ عامه و تهرانشناس در پاسخ به این سوال که چه اماکنی درگذشته بهعنوان محلهای دائمی برگزاری تعزیه به شمار میرفتهاند گفت: اساسا تعزیه همیشه در فضاهای باز خوانده میشده است. یکی از مکانهایی که هنوز سکوهای تعزیه درآن باقی است ولی دیگر تعزیهای درآن خوانده نمیشود، باغچه روبهروی تکیه رضاقلی خان است؛ این تکیه در نزدیکی چهار راه مولوی در کوچه رضاقلی خان هدایت واقع است که در واقع جد خانواده صادق هدایت بوده است. علیرغم این که سکوی تعزیه هنوز دراین محل وجود دارد اما دیگر سالهاست که تعزیهای برروی آن برگزار نمیشود. یکی دیگر از مکانهایی که تعزیه درآن خوانده میشد حوالی میدان تجریش بوده که تا همین شش هفت سال پیش هم در این منطقه تعزیههایی برگزار میشد. هرچند باید به این نکته توجه داشت که تعزیهها عمدتا در تکایا خوانده میشدهاند. یکی از تعزیههای قابل توجه که در تاریخ به شکل مستند ذکر شده و در عین حال عجیب هم هست، تعزیهای است که زنان در گذشته اجرا میکردند. نمونه آن تعزیهای است که در خانه میرزاحسین سپهسالار که از نمایندگان فتحعلی شاه قاجار بوده، توسط همسر او در محل فعلی کتابخانه مجلس شورای اسلامی خوانده و برگزار میشد. هر چند اطلاعات بیشتری درباره این که این گروه از خانمها چگونه تعزیه میخواندهاند و نقشهای تعزیه را چه کسانی بر عهده داشتهاند اطلاعاتی در دست نیست. علاوه بر مکانهایی که به آن اشاره کردم، خیابان شهید فروزش فعلی (مهدیخانی سابق) هم یکی از مکانهایی بوده است که سالها میزبان اجرای تعزیههای گوناگون بوده است.
با اجرای صحیح تعزیه میتوان حس و حال وقایع کربلا را منتقل کرد
این پژوهشگر فرهنگ عامه اضافه میکند: تعزیه هنری آیینی است که حداقل ۴۵۰ سال سابقه در ایران دارد و خاستگاه اصلی آن به دوره صفویه در شهر اردبیل بر میگردد. البته بعدها که پایتخت صفویان از اردبیل به قزوین منتقل میشود تعزیهها هم بیشتر در این شهر اجرا میشدهاند. به همین خاطر ما بهترین طومارهای تعزیه و بهترین تعزیهخوانان را در قزوین و طالقان داشتهایم. بعد از آن که پایختت به اصفهان منتقل میشود تعزیه هم به آنجا میرود و با پدید آمدن تعزیهخوانان خوبی در توابع اصفهان مانند گلپایگان و خوانسار، این هنر به اوج و شکوفایی میرسد. البته به این معنی نیست که در شهرهای دیگر تعزیه برگزار نمیشده است، بلکه میخواهم بگویم تعزیه درگذشته به واسطه تغییر پایتخت صفویان بیشتر در این شهرها اجرا شده است. نکته دیگر این که، تعزیه باید بر اساس طومار خوانده شود و میتوان گفت؛ این طومارها نقشی اساسی در این حیطه داشتهاند. امروز نمونههای فاخری از طومارهای تعزیه باقی ماندهاند که برخی از این نسخ، در موزه کتابخانه ملک نگهداری میشوند. تعزیهخوانی همواره یک هنر به شمار میرفته و تعزیهخوان باید به شیوهای به اجرای این هنر میپرداخته است تا بتواند فضای وقایع و حس و حال آن را به مردم منتقل کند. کمااین که اگر امروز هم تعزیهای به درستی اجرا شود مردم با آن ارتباط برقرارمیکنند.
حدادی با اشاره به این که یکی از نمونههای فاخر تعزیه را در سریال «شب دهم» مشاهده کردیم ادامه داد: با وجود آن که بیش از بیست سال از پخش این سریال میگذرد ولی هنوز که هنوز است سریالی مشابه آن ساخته نشده است که بتواند به زیبایی، ابعاد تعزیه را در معرض دید مخاطب بگذارد. طبعا تولید بیشتر چنین آثاری میتواند به شناخت و معرفی تعزیه نزد نسل جوان منجر شود. هرچند امروز تعزیهخوانی دستخوش تغییراتی قرارگرفته است، به عنوان مثال، گاه تعزیهخوان در حالی که بلندگو به دست دارد به تعزیهخوانی میپردازد که باعث میشود تا اصالت تعزیه از بین برود. از این رو، معتقدم تعزیه باید به همان شیوه سنتی برگزار شود تا وقتی مردم به تماشای آن مینشینند حس کنند که وارد آن دوره خاص تاریخی شده و صحنهها برایشان یادآور آن مقطع زمانی باشد. درسالهای گذشته، تعزیهخوانان خوبی داشتیم که میتوانستند در انتقال این حس و حال به بیننده موفق باشند، اما هرچه گذشت، هم تعزیه در جامعه کمتر اجرا شد و هم از تعداد این تعزیهخوانان نیز کاسته شده است.
نقش رسانههای گروهی در شناساندن زوایای پنهان تعزیه
این تهرانشناس و پژوهشگر اذعان داشت: در سالهای گذشته، تعزیه بیش از امروز در زندگی مردم جاری و ساری بود و گاه در طول یک سال، پردهخوانان به اجرای تعزیههای مختلف میپرداختند، اما امروز تعزیه تنها به ایام محرم و صفر محدود شده و بعد از آن، در ماههای دیگر سال اجرا نمیشود. مسلما با انجام کارهای موردی و مقطعی دراین زمینه نمیتوان امیدوار بود که زوایای مختلف تعزیه نزد افراد جامعه به خصوص نسل جوان شناخته شود. مادامی که به یک پدیده به شکل مستمر پرداخته نشود، کمتر مورد معرفی و شناخت قرار میگیرد. اگر امروز مردم کمتر با شاهنامه آشنایی دارند به این خاطر است که به ظرفیت گسترده این اثر ارزشمند به شکل مستمر پرداخته نشده است. در حالی که اگر در این مسیر، از شاهنامهخوانان برجستهای چون استاد میرجلالالدین کزازی، استاد فریدون جنیدی و… خواسته شود تا در تلویزیون به خواندن شاهنامه بپردازند، مردم هم بیش از پیش به سمت مطالعه و شناخت این اثر تشویق میشوند. درباره تعزیه هم همینطور است و تا مردم آن را مانند سالهای گذشته در میادین و تکایا از نزدیک نبینند نمیتوانند به عظمت این هنر پی ببرند. خاطرم هست چند سال پیش در رادیو برنامهای را با محور تعزیه کار کردیم و در هر بخش، به معرفی تعزیهخوانی در یک شهر پرداخته شد و این برنامه توانست با اقبال خوبی از سوی شنوندگان مواجه شود. به هر حال، آنچه مسلم است این که رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون به دلیل شاخصه فراگیری که دارند میتوانند در شناخت و معرفی زوایای دیگر تعزیه نقش بیشتری داشته باشند.
جواد انصافی کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر: هرکدام از اجزای تعزیه دارای نماد و پیام است
جواد انصافی کارگردان، نمایشنامهنویس و بازیگر هنرهای آیینی سنتی نیز درباره تعزیه میگوید: به جرات میتوان گفت که تعزیه جزو نمایشهای اصیل ایرانی به شمار میرود که از اصالت و پیشینهای طولانی به لحاظ تاریخی برخوردار است. اگر بخواهیم به بررسی عملی و اجمالی تعزیه بپردازیم میبینیم که تعزیه در واقع به عنوان یکی از آیینهای سوگواری همواره در فرهنگ ما وجود داشته است و ریشه آن به دوره پارتها و ساسانیان میرسد. در دوره پارتها، یک سکوی دایرهوار وجود داشت که اجرای تعزیه بر روی این سکو انجام میشد. اما این که چرا تعزیه بر روی یک فضای دایره شکل اجرا میشده است هم برای خود فلسفهای دارد. دلیلش این است که این دایره نماد سیر زندگی بوده است و تعزیهخوان به واسطه چرخش این دایره، تغییر صحنهها را به مخاطب نشان میداده است. مسئله مهم دیگر درباره تعزیه، رنگهایی است که هریک برای خود دارای پیام خاصی هستند. به عنوان مثال، رنگهای سبز درتعزیه نشانگر شخصیت اولیاء هستند و رنگهای قرمز اشقیاء را به تصویر میکشند. همچنین، عدهای از تعزیهخوانان هم در تعزیه لباس زرد به تن داشتهاند که نشانگر این است که آنها به مرور به سمت امام حسین (ع) و خاندان ایشان گرایش پیدا میکنند و نمونه بارز آن شخصیت «حر بن یزید ریاحی از همراهان عمر سعد در واقعه کربلا بود که به حسین بن علی (ع) پیوست» بوده است.
مهمترین ویژگی تعزیه برقراری ارتباط با تماشاگر است
این مدرس دانشگاه با اشاره به این که موسیقی تعزیه همواره دارای نواهای حزن انگیز بوده است درباره دیگر مولفههای تعزیه اضافه کرد: یکی از مهمترین ویژگیهای تعزیه این است که با تماشاگر ارتباط برقرار میکند. به عنوان مثال، وقتی تعزیهخوان میخواهد تعزیه به خاک سپردن حضرت علی اکبر(ع) را بخواند، مردم هم وارد صحنه شده و زیر تابوت حضرت علی اکبر (ع) را میگیرند. در واقع، تمام صحنههای تعزیه به اندازهای تاثیرگذار است که مردم بی اختیار خود را جزئی از اجرای آن میدانند و با تعزیهخوان شریک و همراه میشوند. در پژوهشهایی که من در این زمینه داشتهام به انواع تعزیههایی برخوردهام که کمتر اجرا میشود و بد نیست به بعضی از اینها اشارهای داشته باشم. یکی از تعزیهها؛ تعزیه خاکبازی است که گوشههایی از دوران کودکی امام حسین (ع ) را نشان میدهد. در این تعزیه افرادی که در دوران کودکی با امام حسین (ع) دشمنی داشتهاند، در بزرگسالی هم جزو دشمنان او بودهاند به خوبی به تصویر کشیده میشود. یکی دیگراز تعزیهها، تعزیه «خوار مغیلان» است که به دوره اسارت خاندان امامحسین (ع) میپردازد و زمانی که به اسارت گرفته میشوند برای آن که مردم از پی آنها روان نشوند، اسراء را از بیراهههای پر از خار به سمت شام میبردند و خارها دست و پای اسرا را زخمی میکرده است. سومین تعزیهای که از دیدگاه من قشنگ است ولی کمتر اجرا شده است، «دل درد یزید» است. زمانی که یزید منتظر بوده تا اسرا وارد شام شوند، از فرط اضطراب و پریشانی دچار دل درد شدیدی میشود و به زمین میافتد و اطرافیان دور او جمع میشوند. این هم یکی از بحثهایی است که دارای ابعاد روانشناسی و جامعهشناسی است و اگر این تعزیه به خوبی اجرا شود مردم متوجه میشوند که ریشه بیماری یزید چه چیزی بوده است. یکی دیگر از انواع تعزیهها، تعزیهای بوده است که به دست زنان درگذشته اجرا میشده است، ازآنجایی که زنان در دوره قاجار حق اجرای تعزیه نداشتهاند تصمیم میگیرند در محافل زنانه به اجرای تعزیه بپردازند. جالب این که آنها معمولا تعزیههایی را اجرا میکنند که محور آن زنان بوده و نقش مردها را هم خود به عهده میگرفتهاند. میشود گفت، آنها با اجرای تعزیه، ارادت خود را نسبت به حضرت امام حسین ع و یاران او نشان میدهند. دختران فتحعلیشاه از این زنان بودهاند که حتی در تاریخ هم از آنها نام برده شده و در منزل خود به اجرای تعزیه میپرداختهاند.
این کارگردان تئاتر تصریح کرد: تعزیه هنری آیینی مذهبی است که قابلیت جهانی شدن را دارد و میتوانیم با اجرای تعزیه در جشنوارههای بینالمللی، بیش از پیش آن را نزد جهانیان معرفی کنیم. ضمن این که «برشت» در آثار خود همواره به ریشه نمایشهای ایرانی که تعزیه باشد اشاره میکند و برخی از مولفههایی که او از آنها در هنر نمایش نام میبرد از تعزیه برگرفته شدهاند. نمونه آن شکستن دیوار بین بازیگر و تماشاچی است که «برشت» به آن اشاره میکند، در حالی که ما چنین ویژگیای را در تعزیه داریم و من پیشتر درباره تعزیه «حضرت علی اکبر (ع)» به آن اشاره کردهام. نکته دیگری که «برشت» به مطرح کردن آن میپردازد مسئله فاصلهگذاری است که آن هم در تعزیه وجود دارد و در قسمتی از تعزیه، تعزیهخوان از نقش جدا میشود و از مردم میخواهد تا او را در باقی اجرا همراهی کنند. یا زمانی که شمر میخواهد شمشیر بکشد و امام حسین (ع) را به شهادت برساند پیش از آن میگوید: برشمر لعنت. یا بارها شده است که شخصی که نقش شمر را در تعزیه به عهده دارد خودش به گریه میافتد. اینها نشانگر آن است که تعزیه نه تنها درکشور خودمان دارای قدمتی طولانی است که ریشه هنرهای نمایشی در کشورهای دیگر هم از این هنر گرفته شده است.
هنرهای آیینیسنتی نیازمند مکانی دائمی برای اجرا هستند
انصافی در پاسخ به این سوال که خود شما از هنرمندانی هستید که همیشه براین باور بودهاید تعزیه و به طور کلی هنرهای آیینی سنتی نیازمند داشتن یک مکان دائمی هستند فکر میکنید امروزه چقدر این مسئله محقق شده است گقت: با وجود آن که سالهاست دارم به این نکته اشاره میکنم که جای مکانی ثابت برای اجرای هنرهای آیینی سنتی خالی است اما هنوز اتفاقی در این زمینه نیفتاده است. براساس بررسیهایی که خود من انجام دادهام، در حال حاضر از خیابان طالقانی تا خیابان بهارستان، ۸۰ ساختمان بلا استفاده وجود دارد که میتوان هر کدام از آنها را به مکانی برای اجرای هنرهای آیینی اختصاص داد. ولی هنوز نهادهای مربوطه مانند شهرداری و میراثفرهنگی در این راستا اقدامی نکردهاند. در حالی که اگر تعزیه و سایر شاخههای هنرهای آیینی سنتی از مکانی دائمی برخوردار شوند، نه تنها جامعه بیشتر با این هنرها آشنا میشود که چنین مکانی میتواند دستمایه مطالعه پژوهشگران خارجی هم قرار بگیرد و به وسیله تحقیقات آنها، هنرهای آیینی سنتی ایران در جهان بیشتر شناسانده شود.
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی: تعزیهخوانان درگذشته فقط به بیان روایت میپرداختند
هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی که این شبها در برنامه «چهارگاه» ویژه برنامه محرم که از شبکه چهار سیما پخش میشود به اجرای برنامه میپردازد، درباره موسیقی تعزیه گفت: در شبیهخوانی دو نوع موسیقی وجود دارد؛ یکی موسیقی که صرفا بیان میشود اما شنیده نمیشود و دیگری، موسقی که اجرایی است و آن را میشنویم. در آن بخش که موسیقی بیان میشود ولی شنیده نمیشود، به انواع سازها و حتی نوع نغمههای مختلف از سوی مخالف خوانان و موافق خوانان تنها اشاره میکنند ولی دیده نمیشود. علتش هم این است که نسخهنویس شبیهخوانی، احساس میکند که این نوع موسیقی نباید در تعزیه به کار گرفته شود. در بعضی از نسخهها حتی از سازهایی مثل سنتور و کمانچه نام برده میشود ولی ما آنها را در اجرای تعزیه نمیبینیم. شکل دوم، موسیقیای است که آن را میشنویم. این موسیقی خودش به دو دسته تقسیم میشود؛ یک بخش سازهای بادی و کوبهای و دیگری به صورت آوازی. شبیهخوانان عمدتا از آواز و گوشههای مختلف موسیقی ایرانی برای بیان واقعه و روایت کردن از آن بهره میگیرند. زیبایی کار اینجاست که در گذشته، تعزیهخوانان از تحریرهای اضافی و زینتهای تحریری استفاده نمیکردند تا مبادا شنونده مشغول صدای آنها شود و این کار خودنمایی به شمار برود. بلکه فقط سعی میکردند به ارائه آهنگین و ساده اکتفا کنند. یعنی در صورت اجرای گوشههایی مثل نوا، مویه، ساقی نامه و… از چهچه و تحریر پرهیز میکردند و به شکل به اجرای آن می پرداختند. اما این روزها یکی از آسیبهای موجود در تعزیه این است که بیشتر شبیهخوانان جوان به جای آن که بیان روایت را جدی بگیرند به خودنمایی آوازی میپردازند و با مطابقت دادن صدای خود با صدای خوانندگان بزرگ به اجرا میپردازند. درحالی که مسئله اصلی درشبیهخوانی، بیان روایت درست برای مخاطب است تا مخاطب بتواند روایت را درک کند و اصلا نباید در این روایت غلو باشد. موسیقی تعزیه از دیرباز تاکنون مخصوص خودش بوده و سازهای خاص خودش را داشته است. ولی امروز گاهی میبینیم که درموسیقی تعزیه، از سازهای غربی مثل جاز، کلارینت و.. استفاده میشود و این تغییرات به پیکره تعزیه ضربه میزند.
هنوز درگامهای اولیه قرارداریم
جاوید با تاکید بر این که تعزیه دارای ظرفیت گستردهای است اضافه کرد: شبیهخوانی هنر ایرانی بسیار سترگی است که هنوز جای کار بسیار دارد. درسالهای گذشته وقتی که با استاد لوریس چکناواریان گفتوگو میکردم ایشان براین باور بود که هنر شبیهخوانی در واقع همان اپرای ایرانی است که جا دارد آن را به جهان بشناسانیم. به گفته این هنرمند، شبیه خوانی اپرای ایمانی مبتنی بر ریشههای ایرانی است و به همین سبب است که میتواند گستره جهانی را طی کند. هرچند تا امروز تلاشهای فراوانی هم در این راستا انجام شده است و هنرمندان بیش از پیش متوجه ارزش و اهمیت این هنر شده و از زوایای گوناگون به آن پرداختهاند. ولی هنوز در گامهای اولیهایم و باید کارهای بیشتری دراین زمینه انجام شود تا تعزیه به هدف غایی خود دست یابد.
آزاده صالحی
There are no comments yet