روزنامه صبا

روزنامه صبا

کافه خاطره صبا؛

سمیعی: کار با حاتمی‌کیا چالش بزرگی بود!


با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «گزارش یک جشن» به عنوان طراح صحنه کار کردم و برایم یک چالش بسیار بزرگی بود.

در سینمای نوین بعد از انقلاب توجه شایسته‌ای به تمام زیر ساخت‌های تولید یک فیلم در بخش‌های مهم و متنوعی نظیر فیلمبرداری، چهره‌پردازی و طراحی هنری شد و بعد از گذشت یک دهه در این عرصه‌ها هنرمندانی کار کردند که ماحصل کارشان استاندارد و در سطح جهانی بود. ایرج رامین فر، مجید میرفخرایی و سایرین به عنوان پیش گامان طراحی هنری نوین اهمیت این رشته را به مخاطبان واگویه کردند. سارا سمیعی هنرمند متفکر و صاحب سبک این عرصه نیز در چنین شرایطی وارد فضای حرفه‌ای کاری شد و در این دو سه دهه با اغلب بزرگان سینما از قبیل اصغر فرهادی، ابراهیم حاتمی‌کیا، نیکی کریمی، کمال تبریزی و… در آثار ماندگاری نظیر فروشنده، طبقه حساس و گزارش یک جشن به همکاری برخاست و بارها کاندیدای دریافت جایزه از جشن خانه سینما و جشنواره فیلم فجر شد و دو سال قبل برای فیلم یادگار جنوب آن را دریافت کرد. در این گپ و گفت مروری داریم به کارنامه کاری سارا سمیعی .

شما را باید جزو نسل اول طراحان صحنه بدانیم یا نسل بعدی؟

سن و سالی ندارم که جزو نسل اول باشم و جزو نسل دومی هستم که از دهه هفتاد وارد این حرفه شدند. با سوال شما احساس پیری کردم! (باخنده).

چقدر از تجربیات نسل اول طراحان هنری استفاده کردید؟

مدت زیادی تجربه دستیاری طراح هنری نداشتم و از سال ۱۳۷۹ دستیاری کردم و سال ۱۳۸۵ اولین تجربه مستقلم را در سینما انجام دادم و چندان فرصت همکاری با نسل پیشکسوت را نداشتم.

اولین تجربه مستقلتان با مهرداد فرید در «همخانه» شکل گرفت؟

بله، این شروع کار جدی من به عنوان طراح مستقل بود و آقای تهرانی من را به کارگردان معرفی کردند و در فیلم از «ما بهترون» هم دوباره با فرید فرصت همکاری را پیدا کردم.

برای شروع کار چه ویژگی‌هایی برایتان مهم است؟

در گفت‌وگوهای پیش از شروع تولید خیلی از مسائل مشخص می‌شود و هم کارگردان می داند با چه طراحی روبه رو است و هم طراح می‌فهمد با چه جنس کارگردانی باید کار کند.

آیا تعداد کارگردان‌هایی که شناخت کافی از طراحی دارند کم است؟

بر اساس تجربیاتم نیمی از کارگردان‌هایی که با آنها کار کرده‌ام چنین شناختی داشتند. خیلی از مواقع کارگردانی صفر تا صد طراحی را به طراح می‌سپارد و خیالش هم راحت است.

این نوع کارگردان‌ها یا شناخت چندانی از طراحی ندارند و یا به طراحشان اعتماد کامل دارند؟

من هم با این گزاره موافقم. یک کارگردان برای تولید فیلمش با دغدغه‌های زیادی روبه رو است و فقط با بخش طراحی رو به رو نیست و باید یک پکیچی را مدیریت کند.

معمولا ارتباط طراح با کارگردان بیشتر در پیش تولید وجود دارد؟

درست است و بیشترین حجم کار طرح در پیش تولید انجام می‌شود.

کدام کارگردانی که با او کار کرده‌اید از طراحی شناخت کاملی داشته است؟

من با کارگردان‌های بزرگ زیادی کار کرده‌ام. با ابراهیم حاتمی کیا در فیلم «گزارش یک جشن» به عنوان طراح صحنه کار کردم و برایم یک چالش بسیار بزرگی بود.

چالش از چه لحاظی برایتان به وجود آمد؟

۲۹ سالم بودم که در این فیلم با حاتمی کیا کار کردم…..

حتما درآن زمان اعتماد به نفس کار و برخورد با کارگردان‌های بزرگ را نداشتید.

اگر اعتماد به نفس نداشتم نمی‌توانستم با حاتمی کیا کار کنم و در شروع کار این همکاری ملغی می‌شد.

بهر حال نوع برخورد حاتمی‌کیا با کارگردان نرم خویی مثل مهرداد فرید از زمین تا آسمان تفاوت دارد؟

کار با حاتمی‌کیا لذت بخش است و هنرمند رو به روی‌اش را در حین کار به چالش می‌کشاند. ایده‌هایی که در ذهنش درباره کار دارد بزرگ و وسیع است و به کم و حداقل اکتفا نمی کند. تصوراتش بزرگتر از آن چیزی است که شما به عنوان محصول نهایی در پرده سینما می بینید. ایشان همیشه می‌گفتند «بزرگتر فکر کنید و از آن چکیده بگیرد و در کار مورد استفاده قرار بدهید.»

چیزی که اشاره کردید با توجه به بنیه اقتصادی سینمای ایران رویا پردازانه به نظر می‌رسد؟

بزرگ فکرکردن مترداف با هزینه زیاد کردن نیست.

به هر حال بودجه‌ای که ابراهیم حاتمی‌کیا صرف ساخت فیلم‌هایی مثل «چ» و «به وقت شام» کرد مطابق با بودجه تولید ده فیلم است.

همان طور که گفتم ایده پردازی و بزرگ فکر کردن همیشه مترداف با هزینه زیاد کردن نیست. برخی از مواقع یک ایده خلاقانه می‌تواند باعث کاهش هزینه تولید بشود .

آیا در حین کار با حاتمی کیا در فیلم «گزارش یک جشن» دچار مشکل و چالشی شدید؟

به هیچ وجه مشکلی نداشتیم…..

مراعات شما را می‌کرد؟

مراعاتی انجام ندادند. ایشان به کار طراحی هنری توجه خاصی دارد و جزو اولویت‌هایش در حین کار است.

آیا در کارتان دخالتی هم می‌کرد؟

نظرشان را بیان می‌کردند و درباره مسائل زیادی بحث و گفت‌وگو انجام می‌دادیم و بارها پیش آمد برای عملی کردن یک ایده چند شب نخوابیدم و تلاش کردم تا با بهترین کیفیت ایده‌ام را نشان بدهم تا نظر حاتمی‌کیا جلب شود.

اغلب لحظات فیلم «گزارش یک جشن» در یک خانه بزرگ فیلمبرداری شد؟

نه، یک سوله بزرگ را به عنوان لوکیشن اصلی انتخاب و با ساخت و ساز تبدیل به آن خانه بزرگ کردیم.

چرا در فیلم دیگری با حاتمی‌کیا همکاری نکردید؟

برای فیلم «چ» آقای حاتمی کیا با من تماسی داشت که موافقت نکردم.

به چه دلیل؟

فیلم جنگی در حوزه کاریم نیست و ترجیح دادم در این فیلم کار نکنم. البته بعدا در فیلم ۲۳ نفر یک تجربه فیلمی در باره جنگ را انجام دادم.

خیلی از هنرمندان اگر جای شما بودند حتی در حوزه کاری که تخصص ندارند آن پیشنهاد کاری را قبول می‌کنند.

این مسائل به حس و حال و طرز تفکر هنرمند مرتبط است و خیلی مواقع دیده شده یک فیلمساز سینمای اجتماعی آمده فیلم جنگی ساخته و در کارش موفق نبوده. به نظرم هرکسی در حوزه تخصصی خودش کار کند موفق‌تر خواهد بود.

در برخی از فیلم ها طراح هنری به دو بخش طراحی لباس و  طراحی صحنه تقسیم و از دو هنرمند دعوت به کار می‌شود.آیا به نظر شما کار درستی است؟

درست کار همین تفکیک است. زمانی بود موقعی که برای کار دعوت می‌شدیم. حتما در هر دو حوزه باید کار انجام می‌دادیم و این کار به نفع تهیه کننده و بودجه فیلم می‌شد و با یک قرار داد دو بخش فیلم کار می شد.

شما هم دو دستمزد می‌گرفتید؟

خیر، یک دستمزد دریافت می‌کردم.  طراحی لباس و صحنه که در یک فیلم  توامان انجام می‌دادم. آن طراحی که در یک فیلم دو کار را انجام می‌دهد به هرحال مقداری از کیفیت کارش کاسته می‌شود و نمی‌شود در خروجی این دو کار همزمان صد کامل را انجام بدهد. این دو مقوله دو شغل جدا از هم است که مراوداتش هم با یکدیگر تفاوت دارد

با این تعاریفی که ارائه کردید چرا خودتان در برخی از فیلم‌ها توامان این دو مسئولیت را قبول می‌کنید؟

چند سالی است که این کار را انجام نمی‌دهم. البته برخی از همکارانم اعتقاد دارند که با قبول دو کار ماحصل طراحی یکدست می‌شود .

شیوه کارتان در فیلم‌هایی که طراح دیگری در کنار شما فعالیت می کند به چه نحوی است؟

قبل از شروع، تعاملاتی داریم و یک آشنایی از روند کاری را با یکدیگر به اشتراک می‌گذاریم و در این میان پالت رنگی مهم است. زیرا نقطعه اشتراک صحنه و لباس است. رنگ‌هایی که در صحنه مورد استفاده قرار می‌دهیم ممکن است یکسان باشد و در صحنه گم شود.

در زمینه کار مشترک با کامیاب امین عشایری چند تجربه موفق داشتید. این همکاری چه ویژگی‌هایی دارد؟

با کیوان مقدم هم چند تجربه همکاری مشترک داشتم. در کارهای مشترکم با عشایری چون شناخت کاملی از هم داریم و از نوع و جنس سلیقه یکدیگر با خبریم. بنابر این کار به خوبی پیش می رود.

یکی از چالش‌هایی که برخی از مشاغل سینما مثل گریم و طراحی لباس دارند کار با سلبریتی‌ها است. آیا شما هم چنین چالش‌هایی را تجربه کرده‌اید؟

در حد زیادی این چالش برای من رخ نداده است.

آیا در این موارد کوتاه می‌آیید؟

قبل از کلید خوردن فیلم جلسه‌ای با بازیگران دارم و تلاش می‌کنم تا بین‌مان تعاملی شکل بگیرد.

آیا شروع طراحی لباس را موکول به کامل شدن تیم بازیگران می کنید؟

بله، فیزیک، آناتومی و استایل بدنی بازیگر در طراحی لباس مهم است.

از طراحی لباس کدام بازیگر لذت بیشتری بردید؟

یکی از کاراکترهای جذابی که طراحی لباسش را انجام دادم مربوط به سریال خاتون و شخصیت خاتون با بازی نگار جواهریان بود.

کارهای تاریخی جای کار زیادی برای طراح دارد؟

همینطور است. خاتون زن قدرتمند و کاملی بود که ویژگی‌های مردانه و زنانه را توامان داشت.

با این شخصیت سمپاتی پیدا کردید که به نوعی نگاه‌های فمینستی هم در تفکراتتان دیده می‌شود؟

نه، این سریال به واسطه فیلمنامه و شخصیت پردازی‌اش مصالح خوبی برای کار در اختیارم قرار داد.

آیا آرشیو شخصی لباس هم دارید؟

برای طراحی لباس‌های سریال خاتون منابع خوبی در اختیارم قرار داشت و خوبی کارهای تاریخی معاصر این است که می توانید در منابع موجود جستجو کنید. به طور مثال آلبوم‌های خانوادگی در این زمینه کمک زیادی می کند.

معمولا خانواده‌های کمی آرشیو و آلبوم شخصی عکس مربوط به دهه بیست را در اختیار دارند؟

خوشبختانه خانواده من این نوع آلبوم ها را دارند. پدر بزرگم متولد ۱۳۰۰ است و آلبوم‌های عکس دهه بیستشان در اختیارم بود.

آیا در کارهای تاریخی نگاه صرفا رئالیستی در طراحی دارید؟

تا حد زیادی به تاریخ وفادارم اما در کارهایم به ویژگی‌های نمایشی هم می‌پردازم.

در سینما کدام کارهایتان برایتان جذابیت بیشتری دارد؟

تجربه خوب و موفقی با اصغر فرهادی در فیلم فروشنده داشتم.

در فروشنده نحوه برخورد شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در حوزه لباس با شما چگونه بود؟

هر دوی آنها بسیار حرفه‌ای و خوب برخورد کردند. برای من کار با فرهادی یک فضای امن و راحت بود و اصول حرفه‌ای را به درستی رعایت می کند. در فیلم‌های فرهادی هر کسی جایگاه کاری خودش را دارد و  همه مستقل هستند و کسی هم حق ندارد در کار دیگری دخالت کند. این فضای امن برای من خیلی ارزشمند است.

البته که همه نوع کارگردانی قدرت چنین کاری را ندارد.

کارگردان های مولف چنین ویژگی دارند.

آیا با کارگردانی کار کرده‌اید که فاقد قدرت مدیریت بوده است؟

خوشبختانه تا به حال تجربه‌های بدی در حوره کاریم نداشته‌ام و اگر هر اتفاقی هم رخ داده به چشم یک تجربه به آن نگاه کرده‌ام.

به نظر می‌رسد طراح در طراحی لباس فیلم های اجتماعی روز کار چندان سختی ندارد و به راحتی می‌تواند با توجه به پیشینه شخصیت‌ها لباسی را برای بازیگران انتخاب کند.

خیلی از مواقع موقعی که کار شما دیده نمی‌شود نشان می‌دهد طراح در کارش موفق بوده است.

در کارنامه کاری‌تان همکاری با کارگردان‌های زن مثل نیکی کریمی، سهیلا گلستانی و تینا پاکروان دیده می شود. کار با کارگردان‌های زن برایتان چه ویژگی‌هایی دارد؟

تجربه خوبی با سهیلا گلستانی در فیلم «دو» داشتم. این فیلم جزو ۵ فیلم موفق کاری‌ام است.

با کارگردانی کار کردید که اولین تجربه فیلمسازی‌اش را انجام  و بیشتر به عنوان بازیگر در سینمای ایران شناخته می‌شد؟

گلستانی به من فرصت مانور در کارم را داد و توانستم ایده‌آل‌های ذهنی‌ام در حوزه کاری‌ام را به منصه ظهور در بیاورم. این کارگردان به کار طراحی به خصوص لباس و رنگ اشراف زیادی داشت. البته با آیدا پناهنده ه عنوان یک کارگردان زن در اسرافیل کار کردم.

در کدام کار دیگر به تمام ایده‌آل‌های ذهنی‌تان رسیدید؟

تینا پاک‌روان در سریال «خاتون» با توجه به گستردگی کار و پیچیدگی شخصیتها کمک‌های زیادی به من کرد. «خاتون»  کار بسیار سخت و دشوار به لحاظ اجرا  بود که با اعتماد کردن پاک‌روان به کار من ماحصل خوب شد و در این سریال هم ایده‌های ذهنی‌ام را اجرا کردم.

با سلبریتی های زیادی مثل مهتاب کرامتی، نیکی کریمی، هدیه تهرانی، محمدرضا فروتن، رضا عطاران، شهاب حسینی و… کار کرده‌اید. با کدام سلبریتی‌ها تجربه‌های موفق‌تری داشتید؟

من حتی با بازیگرانی که شنیده بودم سخت می‌شود با آنها کنار آمد کار کرده‌ام و تجربیات موفقی با آنها داشتم. کار با شهاب حسینی هم در فیلم سینمایی «فروشنده» واقعا جذاب و خوب  بود.

فیلم «فروشنده» بازتاب‌های جهانی زیادی داشت و در جشنواره و مراسم‌های متعددی حضور داشت. آیا باعث نشد پیشنهاد کاری خارج از کشور داشته باشید؟

برای من چنین اتفاقی رخ نداد. در سینمای اروپا و امریکا در بخش‌های فنی از متخصصان خودشان که کارشان خوب است استفاده می‌کنند و کمتر به سراغ استفاده از هنرمندان کشورهای آسیایی و سایر قاره‌ها می‌روند.

آیا شما هم عادت دارید که در کارهای‌تان از بازیگران بخواهید که از لباس‌های خودشان هم استفاده کنند؟

بندرت چنین اتفاقی رخ داده و برخی از مواقع دیده‌ام که فلان لباس تن بازیگر مناسب کاراکترش در فیلمنامه است و چنین استفاده‌ای انجام دادم و البته منحصر به یک لباس بازیگر نبوده و از بین لباس‌هایش مناسب‌ترین را انتخاب کردم. در برخی از فیلم‌ها کارگردان‌ها  دوست دارند که چنین اتفاقی رخ بدهد.

آیا این اتفاق بیشتر درباره بازیگران زن رخ می‌دهد؟

برای بازیگران مرد هم اتفاق می‌افتد. برخی از بازیگران موقعی که اسم طراحی می‌آید گارد می‌گیرند زیرا تصور می‌کنند از لباس روتین‌شان دور می‌شوند. بیشتر در فیلمهای اجتماعی کارگردانان بیشتر دوست دارند که لباس بازیگر مورد استفاده قرار بگیرد.

با توجه به افزایش هزینه‌ها آیا اعتقاد دارید که صفر تا صد لباس‌های بازیگران دوخته شود؟

برای بازیگران زن بیشتر مواقع لباس ها دوخته می‌شود. زیرا نوع پوشش خانمها در بیرون را نمی‌شود در فیلمهای اجتماعی مورد استفاده قرار دارد و باید طراحی و دوخت و دوز انجام شود. الان خود من هم کمتر از بیرون لباس تهیه می‌کنم زیرا جنس‌ها یکسان و طراحی‌ها یک شکل و یک فرم و تکراری است. من هنوز هیچ برند ایرانی را ندیده‌ام که بتواند بگوید بین مردم طرفداران زیادی دارد. خیلی‌ها مزون دارند و برای بازیگران و چهره‌های معروف لباس طراحی و می‌دوزند و این با برند سازی تفاوت دارد.

آیا با خیاط خاصی کارهای‌تان را انجام می‌دهید؟

بله، با یک خیاطی سالها است که همکاری می‌کنم.

برای فیلم «یادگار جنوب» بعد از سالها کاندیدا شدن، سیمرغ بهترین طراح را بردید. آیا فکر نمی‌کنید برای فیلم های بهتری استحقاق بردن سیمرغ را داشتید؟

قبول دارم فیلمهای بهتری کار کرده‌ام و منتظر بودم که سیمرغ ببرم. به هر حال بردن سیمرغ تابع چرخه خاصی است و اینکه فیلم شما قرار است با چه فیلم‌هایی و با چه کیفیتی رقابت کند.

دوست داشتید برای کدام فیلم سیمرغ دریافت می‌کردید؟

فیلم سینمایی «گزارش یک جشن» که برایش کاندید هم شدم.

احمد محمد اسماعیلی

There are no comments yet