روزنامه صبا

روزنامه صبا

گفتگو با عوامل «مهمانی سایه‌ها»

جدا افتاده از بهشتی به نام خانواده!


 فیلم «مهمانی سایه‌ها» به کارگردانی جمشید عبداللهی که این روزها در بخش سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود با نگاهی موشکافانه به یکی از آسیب‌هایی که نبود خانواده به افراد جامعه می‌زند می‌پردازد.

فیلم «مهمانی سایه‌ها» به نویسندگی و کارگردانی جمشید عبداللهی که این روزها روی پرده سفید و در بخش سینمایی هنر و تجربه اکران می‌شود با نگاهی موشکافانه به یکی از آسیب‌هایی که نبود خانواده به افراد جامعه می‌زند با رنگ و بویی جنایی می‌پردازد. امیر که با سه دوستش وارد ماجرای سرقتی شده پس از آنکه مورد خیانت امید یکی از همدستانش قرار می‌گیرد در مواجه با خانواده امید احساساتی را تجربه کرده که زندگی‌ و سرنوشتش را دستخوش تغییرات بزرگی می‌کند. مرتضی حسن‌لو، مهرنوش ستاری، رضا جهانی، زینب شعبانی، رامین قربانی، شهاب عباسیان، میثم مجاوری، علیرضا لبیبیان، رژینا علیپور، محمد متین نوروزی، مهیار غفرانی، ابوالفضل وکیلی پور و پارسا مرادزاده بازیگران این فیلم هستند. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا با عوامل این فیلم را می‌خوانید.

جمشید عبداللهی، کارگردان: این فیلم با پول پس‌اندازهای خودم ساخته شد!

سینما و فیلمسازی برای شما چگونه آغاز شد؟

من از بچگی علاقه شدیدی به سینما و ادبیات داشتم و هر دو دغدغه مهمی برای من بودند. در واقع من از ۷ سالگی یک بیننده حرفه‌ای فیلم بودم حال چه فیلم‌های فارسی و ایرانی و چه فیلم‌های آمریکایی و هالیوودی و این علاقه مدام در من بیشتر می‌شد و حس کردم حرف‌های زیادی دارم که می‌خواهم در این مدیوم آنها را بیان کنم. حدود۱۳ سالگی درکارگاه و دوره‌های فیلم سازی شرکت کردم و مشغول به کار در زمینه سینما شدم. از سال ۸۴ تا سال ۹۵ هفت فیلم کوتاه ساختم و پس از آن روی نوشتن فیلمنامه‌های بلند کار کردم که از میان آنها تصمیم گرفتم تا مهمانی سایه‌ها را کار کنم. در واقع «مهمانی سایه‌ها» اولین فیلم بلند سینمایی من است  که اواخر ۹۹ استارت خورد و اوایل ۱۴۰۰ تمام شد و حدود سه سال هم درگیر مجوز اکران بودیم که خدا را شکر امسال موفق شدیم و فیلم به اکران رسید.

در اکران افتتاحیه گفتید «مهمانی سایه‌ها» در ژانر جنایی ساخته شده است، آیا علاقه‌ای خاص به ژانر دارید؟

بله من علاقه بسیار ویژه‌ای به ژانر دارم و دوست دارم که سینمای من همواره در قالب ژانر، به خصوص در قالب ژانر جنایی، تراژدی و پلیسی باشد. به خصوص بخش جنایی و تراژدی‌اش برای همواره دغدغه بوده است. خیلی دوست دارم که روی قهرمان در سینما کار کنم و قصه آثارم قهرمان محور باشند که متاسفانه امروز در سینمایی ایران آثاری با این شاخصه را کمتر می‌بینم. من خیلی دوست دارم و تلاش می‌کنم که با سینمای خودم ژانر را برگردانم و قطعاً می‌خواهم که فیلمساز ژانر باشم و به نوعی فیلم سازی در سینمای درام اجتماعی سلیقه من نیست. دوست دارم در قالب ژانر تریلر و جنایی کار کنم و همه تلاشم بر این است که بتوانم آنگونه که خودم دوست دارم اثر و قصه قهرمان داشته باشد و همزاد پنداری مخاطب را برانگیزد.

در مورد ایده و اسم فیلم «مهمانی سایه‌ها» بگویید.

حقیقتش قصه این سه مرد یا سه دوست که با هم مرتکب یک دزدی می‌شوند را نه دقیقاً به شکلی که در فیلم می‌بینید اما به طور کلی جایی و از دوستی شنیده بودم و برایم بسیار مهم و دغدغه شد که قصه آنها را به فیلمنامه تبدیل کنم. بنابراین روی قصه کار کردم و می‌توان گفت که ایده‌اش بر اساس واقعیت شکل گرفته است. من همکاری دارم که داستان نویس است و در زمینه ادبیات فعالیت می‌کنند. من ایده را به صورت کامل داشتم و به همراه ایشان فیلمنامه را نوشتیم و داستانک‌های دیگر هم به قصه افزوده و به قصه مهمانی سایه‌ها تبدیل شد. اما اسم مهمانی سایه‌ها از آنجا می‌آید که شخصیت‌های فیلم برای من مانند سایه هستند چرا که کاراکترهایی به حاشیه رانده شده‌اند، سایه وار زندگی می‌کنند و حال در قصه این فیلم دور هم جمع شده‌اند و انگار یک مهمانی را تشکیل داده‌اند و در واقع من اسم فیلم را از خود شخصیت ها گرفتم.

با توجه به اینکه فیلم مستقل بوده لاجرم در زمان کوتاه فیلمبرداری انجام شده در این پروسه با چه چالش‌هایی روبرو بودید؟

این فیلم کاملاً با بودجه شخصی و بدون اینکه حتی یک هزار تومنی از کسی کمک بگیرم و در واقع با پول پس‌اندازهای خودم ساخته شده است و باقی فیلم‌هایم را نیز همین گونه ساخته‌ام.  با اینکه فیلم‌های کوتاه‌م در جشنواره‌های مختلف شرکت کردند و جوایز بین المللی زیادی هم گرفتم اما بازگشت سرمایه‌ای وجود نداشت. با توجه به اینکه بودجه کار هم چشمگیر نبود ما به شکل خیلی فشرده کار کردیم اما من تمام تلاشم را کردم تا یک فیلم خیلی خوب و سالم از آب در بیاید و حس خودم این است که این اتفاق افتاده است. ما کلاً ۱۹ روز فیلمبرداری کردیم، شب و روز را با هم می‌گرفتیم و عوامل استراحت بین شب و روز نداشتند. یعنی ما از ظهر استارت فیلمبرداری را می‌زدیم تا صبح فردا و بعد چهار ساعت استراحت و دوباره فیلمبرداری، اما خوشبختانه از آنجایی که بچه‌های گروه بسیار حرفه‌ای بودند و همدلانه کار کردند موفق شدیم و توانستیم در کمترین زمان ممکن فیلم را تمام کنیم.

 از آنجا که در سینمای مستقل معمولاً بازگشت سرمایه نداریم کارگردان جوانی مثل شما چه برنامه‌ای برای ادامه مسیر دارد؟ احتمالاً شغل دیگری دارید که از آنجا مخارج فیلم را تامین می‌کنید اما بدون بازگشت سرمایه، ادامه این راه چگونه ممکن است؟

بله من شغلی دارم که فعلاً مشغولش هستم. البته خیلی دوست دارم که به شکل کامل و تمام وقت مشغول سینما باشم ولی فعلاً مجبورم که برای تامین هزینه‌ها شغل دیگری نیز داشته باشم. حقیقتاً خودم نیز نمی‌دانم چه باید کرد چون در حال حاضر هم فیلمنامه‌ام برای ساخت فیلم بعدی آماده‌ است. ولی فکر می‌کنم واقعاً اگر حمایت شویم و سینمای مستقل جان بگیرد و شروع به کار کند اتفاقات بسیار خوبی خواهد افتاد. چرا که سینمای مستقل یا سینمای شخصی بخصوص آن نوع از سینما که مثلا من برای خودم انتخاب کردم سینمایی است که مخاطب را به شدت وادار به تفکر می‌کند و این اتفاق بسیار خوبی است. ولی اگر این نوع سینما حمایت نشود کار به شدت سخت‌تر خواهد شد. ما قطعا فیلم‌های بعدی‌مان را خواهیم ساخت اما اگر تبلیغات مناسب و کافی انجام شود و مخاطب به دیدن فیلم‌های مستقل بیاید می‌توانیم در شرایط بهتری به کار ادامه بدهیم در حالی که امروز در شرایط بسیار سختی کار می‌کنیم. فکر می‌کنم تنها راه این است که به سینمای مستقل و غیر کمدی بها داده شود.

 در زمینه جذب سرمایه‌گذار هم تلاش کردید؟

بله به شدت تلاش کردم اما از آنجایی که فیلم اولی بودیم تا حدودی بحث عدم اعتماد وجود داشت و برخی از سرمایه‌گذاران هم به خاطر تجربه‌های ناموفقی که پیش از این داشتند راغب نبودند. حتی نسبت به مراکز دولتی هم اقدام کردیم اما ظاهرا قصه مورد پسندشان نبود و حمایت نکردند. در واقع من چند سال در این راستا تلاش کردم و چون حمایتی ندیدم تصمیم گرفتم خودم انجامش بدهم. با اینکه تهیه کننده اصلی خودم بودم آقای محمدحسن مرتضوی در زمینه تهیه‌کنندگی با من همکاری کردند و در بخش پست پروداکشن، اکران و پخش زحمت‌های زیادی کشیدند و من از ایشان بسیار متشکرم.

 سخن پایانی

از مخاطبان خواهش می‌کنم که حتماً از سینمای مستقل حمایت کنند. ما به دلیل مستقل بودن تریبون و تبلیغات ویژه‌ای نداریم. بنابراین اگر مخاطبان کار را ببینند و دهان به دهان کار را تبلیغ کنند تا دیده شود ما هم می‌توانیم با انگیزه و دلگرمی بیشتر کارهای بعدی را انجام بدهیم و مسیر فیلم سازیمان تا حدی هموار می‌شود.

رضا جهانی، بازیگر:  این فیلم نگاه اجتماعی دارد و پنجره‌ای به جامعه است

ورود شما به عرصه بازیگری چگونه بود؟

شروع کار من از دهه ۷۰ و با تئاتر بود، سال‌ها صرفاً بازیگری تئاتر انجام ‌دادم و تئاتر همیشه نقش بسیار مهمی در زندگی و حرفه بازیگری‌ام داشت. در نمایش های زیادی مانند سقراط، ریچارد، فردریک، شوایک و… بازی کردم و از جایی به بعد کارهای تصویر و حضور در فیلم‌ها و سریال‌ها نیز آغاز شد. در سال‌های گذشته نیز در سریال‌هایی مثل جیران، جنگل آسفالت، یاغی، آفتاب پرست و سرزمین مادری که بعد از چندین سال وقفه در تلویزیون پخش شد حضور داشتم تا فیلم مهمانی سایه‌ها، که در خدمت جمشید عبداللهی عزیز بودم.

در مورد کاراکتر پرویز و تاثیر پیچیدگی‌های زندگی و روابط آن بر کاراکتر بگویید.

در مورد کاراکتری مثل پرویز ابتدا فکر می‌کنیم با آدمی روبرو هستیم که شاید خیلی توجهی به اطرافش ندارد و کمی بی‌خیال است ولی وقتی متوجه پیشینه این فرد و مسائل عاطفی که از سر گذرانده می‌شویم زاویه دید ما  به رفتار او تغییر می‌کند حتی به نظرم ممکن است زمانی که صرفاً با اکت این کاراکتر روبرو می‌شویم، تصور کنیم که با یک شخصیت منفی طرف هستیم اما زمانی که به کاراکتر نزدیک می‌شویم می‌بینیم که اینطور نیست و این رفتارهای او از تجربیاتش نشات می‌گیرد. گاهی اوقات حجم و جرم تجربه‌ها در یک انسان بسیار زیاد می‌شود و شاید آدمی در یک زمان نه چندان طولانی تجربیات روحی، جسمی، عاطفی و اجتماعی زیادی را پشت سر بگذارد و اینها باعث می‌شود که ما با فرد پخته‌ای روبرو باشیم. نوع مواجهه پرویز با انسان‌های اطراف و حوادث پیرامونش نه از روی بی‌خیالی بلکه بخاطر آرامشی است که او به واسطه تجربیات بسیار عمیقی که با آنها روبرو شده، دارد.

این جرم و حجم سنگینِ تجربه‌ زندگی در رفتارها و حرکات بدنی پرویز نیز مشهود است؟

بله  یکی از چیزهایی که در مورد آن بسیار فکر کردیم این بود که ما این آدم را چه به لحاظ ظاهری و چه به لحاظ درونی دچار نوسان‌های شدید نکنیم. این کاراکتر در یک خط ممتد با ما همراه است و این خط ممتد در بسیاری مواقع متاثر از کم حرف بودن کاراکترهایی مثل پرویز است. این کاراکترها در مواجهه با اتفاقات دیرتر به حرف زدن و دیالوگ می‌پردازند و عمیق‌تر به مسائل نگاه می‌کنند و اساساً افرادی مثل پرویز از یک سری هیجانات در رفتار فاصله دارد. گویی ما این افراد را در یک حرکت بسیار آرام، پیوسته و بدون فراز و نشیب می‌بینیم که نشان دهنده سنگینی تجربه زندگی روی کاراکتر است.

 تجربه کار کردن با جمشید عبداللهی به عنوان یک کارگردان جوان چگونه بود؟

یکی از نکاتی که من در مورد فیلمسازهای مثل جمشید عبداللهی به آن معتقد هستم دغدغه این افراد و مشخصا اینجا جمشید عبداللهی به عنوان کارگردان است یعنی همان دغدغه جدی که در مورد اجتماع دارد. گاهی اوقات ممکن است فرد برای اینکه فقط یک فیلم بسازد وارد جریاناتی شود که شاید چندان هم جریانات خوبی نباشند. من به خود جمشید عبداللهی نیز گفتم « بسیار خوشحالم که به عنوان یک فیلمساز جوان یک دغدغه جدی برای ساخت فیلمت به عنوان اولین تجربه بلند سینمایی داشتی». پس از اکران افتتاحیه من با مخاطبانی روبرو شدم که می‌گفتند ما خیلی جدی به فکر کردن وادار شده‌ایم و فیلم فکر و ذهن ما را به چالش کشیده است. فیلم سازی به شکل مستقل بسیار مشکل و تقریباً نشدنی است و امروز در جامعه ما فیلم‌سازی مستقل با توجه به هزینه‌ها، مسائل و همه اتفاقاتی که در موردش وجود دارد کاری بسیار طاقت فرسا  است، آنقدر سخت که بسیاری از افراد اصلاً طرفش نمی‌روند. از این جهت دغدغه فیلم سازانی مثل جمشید عبداللهی که به صورت مستقل کار می‌کنند بسیار قابل تقدیر است چرا که نگاهشان یک نگاه جدی و دغدغه‌مند است.

 سخن پایانی

این فیلم قصه می‌گوید، نگاه اجتماعی دارد و پنجره‌ای به جامعه است. سینمای مستقل ما با نگاه دغدغه‌مندی که دارد نیاز دارد به اینکه توجه مخاطب را داشته باشد و مخاطب ما هم نیاز دارد به اینکه آن بخش دغدغه مند سینما وجود داشته باشد و این دو، یعنی مخاطب و سینمای مستقل و دغدغه مند در یک تعامل و اتفاق دو طرفه‌ قرار دارند. بنابراین مخاطب ما هر چقدر که به سینمای مستقل بپردازد و آثار مستقل را ببیند و نگاه جدی‌تری به آن داشته باشد به این بخش از سینما که لازمه سینمای ما است کمک بیشتری می‌کند.

مرتضی حسنلو، بازیگر: بدون مخاطب هنرمندی وجود نخواهد داشت

ورود به دنیای بازیگری چگونه بود؟

من بازیگری را از سال ۸۸ و با تئاتر آغاز کردم و چند سال بعدش یعنی حدود سال ۹۳ وارد موسسه کارنامه شدم و تحصیلات آکادمیک را زیر نظر اساتیدی مانند آقای فتحی، آقای فرهادی، خانم پناهی‌ها، آقای بهبودی و آقای دهکردی گذراندم. فعالیت‌های هنری‌ام در زمینه بازیگری اینگونه استارت خورد و بعد از آنکه وارد رادیو نمایش شدم با رادیو صبا و چند رادیو دیگر همکاری کردم اما تمام تلاشم این بود که خیلی از تئاتر و سینما دور نشوم. در طول این سالها در زمینه سریال، تله فیلم، سینمای مستند و فیلم کوتاه فعالیت کردم.

چگونه شد که نقش امیر را پذیرفتید؟

نقش امیر برای من بسیار جذاب و کارگردان هم از دوستان بسیار خوبم بود. با اینکه من پیش از پیشنهاد شدن نقش در جریان فیلمنامه بودم و با کارگردان صحبت‌های زیادی در مورد فیلمنامه داشتیم و با فضای کار آشنا بودم اما یک هفته پیش از شروع فیلمبرداری‌ها نقش به من پیشنهاد شد و در آن فرصت کوتاه من سعی کردم نقش را برسانم و ما سعی کردیم فیلمبرداری‌ها را به واسطه اینکه اثر مستقل و هزینه‌ها نیز برای آقای عبداللهی بسیار مهم بود، در ۱۹ جلسه به اتمام برسانیم.

در طول فیلم فلش بک‌های زیادی به گذشته امیر و آن ترومایی که امیر با آن درگیر است، می‌خورد. پرداخت شما روی این کاراکتر چگونه بود؟

امیر گذشته‌ای داشت و من بر اساس آن گذشته سعی می‌کردم خاطراتی را برای او تعریف کنم و در مدت کوتاهی که باید روی نقش امیر پرداخت می‌کردم یادم است که حدود ۸۰ صفحه در دفتری که داشتم برای این کاراکتر نوشتم. حال یک سری کدها را از خود فیلمنامه می‌گرفتم و کدهای دیگر را نیز از طریق صحبت‌هایی که با کارگردان و نویسنده داشتم و بخش دیگر چیزهایی بود که خودم به آن می‌افزودم. خب زمانی که به عنوان یک بازیگر برای یک نقش برنامه‌ریزی کرده باشید، خاطرات و تروماهای کودکیش را بدانی و تلاش کنی تا از لحاظ روانشناسی به نقش نزدیک شوی خیلی راحت‌تر می‌توانی آنچه را که می‌خواهی پیاده کنی. از طرفی من به واسطه محل زندگی‌ام در دوران کودکی، با کاراکترها و فضاهای اینگونه آشنایی داشتم به همین علت خیلی راحت‌تر می‌توانستم فضا و کاراکترها را درک کنم. قاعدتاً اولین کاری که یک بازیگر باید بکند درک کاراکتر است حال تمام آن تروماها و اتفاقاتی که در کودکی کاراکتر بوده روی هم جمع و اتفاقات زمان حال نیز به آن افزوده می‌شود تا کاراکتر خلق شود. مغز ما انسان‌ها به شکل صفر و یک به مسائل می‌پردازد یعنی اگر چیزی را مدام برایش تکرار کنی، به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر نمی‌تواند تشخیص بدهد که آن مسئله واقعیت است یا ساخته و پرداخته خودِ ذهن، فرض کنید که کودکی اتفاقی را تصور می‌کند و آنقدر آن را برای خود تکرار می‌کند که با گذر زمان فراموش می‌کند که آن اتفاق را خودش تخیل کرده و ساخته است و واقعیت ندارد من هم در بازیگری از همین تکنیک استفاده می‌کنم و اینگونه بود که به کاراکتر امیر رسیدم.

 ارتباط کاراکتر امیر با بقیه کاراکترهای فیلم در ابتدا بسیار خشونت‌آمیز است ولی پس از آنکه در معرض یک خانواده قرار می‌گیرد کم کم ویژگی‌های دیگری از او نمایان می‌شود.

از بعد تکنیکال از آنجایی که کاراکتر امیر جزو کاراکترهای محوری فیلمنامه و اولین نقش بلند من در دنیای تصویر بود، برایم چالش برانگیز بود که بتوانم این کاراکتر را به شکل جذابی پیش ببرم تا بتواند مخاطب را با خود همراه کند و مخاطب را پس نزند. خوب من چهره نیستم و مهم است که بتوانم مخاطب را با کاراکترم همراه کنم و او را در طول فیلم با خود بکشانم. سعی کردم با یک سری رفتارهای خاصی که به امیر می‌دادم او را در ذهن مخاطب پررنگ‌تر کنم. وقتی فیلمی ساخته می‌شود مخاطب آن ارتباط بین بازیگران را نمی‌بیند بلکه فضای به وجود آمده از آن ارتباط را لمس و حس می‌کند و نقش امیر هم نقش مهمی بود و باید به ارتباطش با کاراکترهای مختلف دقت می‌شد و ارتباط او با کاراکترهای مختلف از لحاظ تکنیکال برای من مهم بود و در نهایت این مخاطب است که باید بگوید که اتمسفر بین کاراکترها درآمده یا خیر.

سخن پایانی

شاید امروز دیگر هنر آن تب و تاب گذشته را ندارد و به واسطه دغدغه‌ها و مشکلاتی که مردم دارند به حاشیه رانده شده است. اما خواهشی که من دارم این است که بیایند و با سینما تئاتر دوباره دلشان را صاف کنند چرا که اگر مخاطبی وجود نداشته باشد عملاً اتفاقی نمی‌افتد و هنرمندی وجود نخواهد داشت. دوست دارم که بیایند و از این فیلم مستقل حمایت کنند تا ما نیز بتوانیم به کارمان ادامه دهیم و اتفاقات بهتر و زیباتری را رقم بزنیم.

مریم عظیمی

There are no comments yet