با فیلمسازان حاضر در جشنواره تهران
سینمای کوتاه محلی برای بلند پروازی
در این گزارش گفتوگوهایی با نسل جدید کارگردانان فیلم کوتاه حاضر در جشنواره 41 فیلم تهران را درباره آثارشان و این رویداد مورد تایید آکادمی اسکار را میخوانید.
بزرگترین رویداد سینمایی این روزهای کشور، در پایتخت در حال برگزاری است. جشنواره فیلم کوتاه تهران که حالا هرساله رکوردهای خود را میشکند و این بار توانسته پذیرای بیش از ۱۳ هزار فیلم یعنی دو برابر ظرفیت ارسال شده دوره قبلی از ۱۵۰ کشور جهان باشد، آماری درخور توجه استانداردهای جهانی برای یک رویداد در حوزه فیلم کوتاه محسوب میشود. فیلم کوتاه در ساختار فیلمسازی، شالوده زیربنایی فیلمسازان محسوب میشود و به همین دلیل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در فیلم کوتاه است که فیلمساز، تمرین فیلم ساختن میکند و میآموزد که محتوا را در یک بازه زمانی کوتاه به سرانجام رسانده و حرف خود را بزند. این تمرین در شکل فنی، ابعاد بزرگتری نیز پیدا میکند و به فیلمساز آموزش میدهد تا فیلم بلند ساختن را مشق کند. با توجه به تعدد فیلمسازان کوتاه، جایگاه جشنواره فیلم کوتاه تهران، طبیعتا از اهمیت بالایی برخوردار است. این جشنواره، مهمترین آوردگاه برای رقابت در حوزه فیلم کوتاه است که فیلمسازان، محک خوبی میخورند و عیار تکنیکال آنها مشخص میشود. بسیاری از فیلمسازان بزرگ کشورمان رقابت فیلمسازی خود را با جشنواره فیلم کوتاه آغاز کردند و در ادامه موفق شدند تا به یکی از صاحبسبکترین فیلمسازان سینمای ایران تبدیل شوند. در ادامه گفتوگوهایی با نسل جدید کارگردانان فیلم کوتاه حاضر در جشنواره ۴۱ فیلم تهران را درباره آثارشان و این رویداد مورد تایید آکادمی اسکار میخوانید.
فاطمه ذوقینیا کارگردان فیلم کوتاه «نرموک»: توجه به زنان فیلمساز امکانی برای پیشرفت بهتر آنها است
فاطمه ذوقینیا کارگردان فیلم کوتاه «نرموک» از آثار راه یافته به بخش «استعداد نو» چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران درباره این اثر گفت: فیلم کوتاه «نرموک» به معنای «نر و ماده» بحران هویت دختری نوجوان را به تصویر می کشد که قربانی سنت بچهپوشی (پسرانهپوشی) شده است. انگیزه من برای ساخت این فیلم از آنجا شروع شد که با سوژه واقعی این سنت مواجه شدم. پس از آن، مطالعه کتاب «دختران زیرزمینی کابل» نوشته جنی نوردبرگ به من دید عمیقتری نسبت به این پدیده داد و من را ترغیب کرد که این داستان را از دریچهای روانشناسانه و انسانی به تصویر بکشم.
وی با اشاره به مهمترین ویژگی فنی یا محتوایی فیلمش مطرح کرد: مهمترین ویژگی فیلم «نرموک» روایت موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است. از نظر فنی، نمایش دقیق و هنرمندانه کشمکشهای درونی شخصیت اصلی و بحران هویت او، چالش بزرگی بود که با توجه دقیق به میزانسن و خلق تصاویری زیبا و تأثیرگذار، توانستم این بحران را به تصویر بکشم. همچنین، بازیهای درخشان بازیگران و فضاسازی دقیق و واقعی باعث شد که بیننده عمیقاً با داستان ارتباط برقرار کند و باورپذیری آن افزایش یابد.
ذوقینیا عنوان کرد: این اولین تجربه حضور من در جشنواره فیلم کوتاه تهران است و باید بگویم که احساس غرور و افتخار میکنم که با اولین فیلمم توانستهام در این جشنواره شرکت کنم. بدون شک این حضور برای من تجربهای ارزشمند و بینهایت آموزنده خواهد بود.
این کارگردان توضیح داد: برای من، به عنوان یک فیلمساز جوان، هنوز مسیرهای ناشناخته و موضوعات زیادی برای کشف و چالش وجود دارد. در آینده، قصد دارم فیلمهایی با ایدههای خلاقانهتر و نگاهی نو به موضوعات بسازم و با پرداخت هنرمندانهتر به این ایدهها، مسیر خود را در این عرصه پرچالش هموارتر کنم.
وی عنوان کرد: پیش از اینکه وارد عرصه فیلمسازی شوم، همواره مخاطب و دوستدار جدی فیلم کوتاه بودم. حالا که خودم نیز در این عرصه فعال هستم، تماشای آثار دوستان و همکارانم در جشنواره برای من فرصتی بینظیر است تا از نگاه و تجربه آنها بهره ببرم و از هر فیلم به عنوان درسی بزرگ و الهامبخش استفاده کنم.
ذوقینیا با اشاره به انتظاراتش از جشنواره فیلم کوتاه تهران مطرح کرد: حمایت از فیلمسازان مستقل، به ویژه آنهایی که بدون حمایت نهادهای دولتی و با هزینههای شخصی فیلم میسازند، باید در اولویت قرار گیرد. همچنین توجه بیشتر به کارگردانان شهرستانی و بهویژه زنان فیلمساز که با چالشهای خاص و متفاوتی روبهرو هستند، میتواند به این افراد فرصتهای بیشتری برای پیشرفت دهد.
محمدابراهیم شهبازی کارگردان فیلم کوتاه «بدرود پاریس»: مهاجرت همواره دغدغه شخصی من بوده است
محمدابراهیم شهبازی کارگردان فیلم کوتاه «بدرود پاریس» گفت که این فیلم جهان خیالی بچههای سندروم دان را به نمایش گذاشته است.
محمدابراهیم شهبازی نویسنده و کارگردان فیلم کوتاه «بدرود پاریس» که در بخش سینمای داستانی چهل و یکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارد، عنوان کرد: این فیلم در اصل قبل از اینکه رئالیسم جادویی در آن شکل بگیرد یک داستان ساده درباره مهاجرت بود. مهاجرت همواره دغدغه شخصی من بوده است و بر همین اساس ما سوژه پدر و پسری را داشتیم که میخواستند مهاجرت کنند. ابتدا احساس کردم که این داستان خیلی رئال است و ما مشابه آن را زیاد تماشا کردهایم. برای متفاوت شدن قصه یکی از شخصیتهای اصلی فیلم را یک فرد مبتلا به سندروم دان قرار دادم و بر این مبنا فضای کار کاملا متفاوت شد.
وی درباره جهان متفاوت افراد سندروم دان گفت: من به واسطه مستندهایی که کار کرده بودم سندروم دانها را خیلی خوب میشناختم و اساسا فضای ذهنی من همواره فانتزی بوده است. این بچهها جهان خیالی متفاوتی دارند که ما آن جهان را درک نمیکنیم. من احساس کردم اکنون باید این جهان خیالی را به تصویر بکشم. کمی هم خطرناک بود زیرا تاکنون تصویر این جهان خیالی در سینمای ما وجود نداشت. تکنولوژی آن وجود داشت اما همه میترسیدند سمت این حرکت بروند.
این کارگردان درباره استفاده از هوش مصنوعی در یکی از پلانها بیان کرد: ما در یک پلان تصاویر ذهنی این فرد را که با هنرمندان معروف فرانسه صحبت میکند، به تصویر کشیدیم بدین صورت که هنرپیشههای داخل عکس و پوستر تبدیل به آدمهای واقعی شدند. ما برای ۲۰ درصد ساخت این پلان از هوش مصنوعی استفاده کردیم. در این صحنه ما بازیگر واقعی آوردیم و با طراحی لباس و گریم همه چیز را نزدیک به چهره افراد واقعی کردیم. در نهایت برای رسیدن به کلیتی از شباهت از هوش مصنوعی، دیپ فیک و ویژوال استفاده کردیم.
وی با اشاره به اینکه سینمای کوتاه محلی برای بلند پروازی است، درباره ساخت یک فیلم کوتاه ملودرام گفت: ما در سینمای بلند فشار زیادی را تحمل میکنیم که نکند فیلم خوب از آب در نیاید، بودجه هنگفتی به یک فیلم اختصاص داده میشود و قطعا افراد نگران بازگشت سرمایه هستند و ریسک نمیکنند اما در سینمای کوتاه مجال ریسک و بلندپروازی دارید. به هرکسی بگویید که میخواهم با بازیگر شرایط خاص یا سندروم دان یک فیلم بلند بسازم به شما میگویند که بیچاره شدی! اما در فیلم کوتاه با خودت میگویی من با پژوهش و تجربیات قبلی این کار را میکنم.
این کارگردان یادآور شد: ما با حمایت انجمن سینمای جوانان این فیلم را ساختیم اما بودجه بسیار محدودی داشتیم و این بودجه برای پیشتولید یک کار معمولی هم کافی نبود. البته بچههای انجمن هم حق دارند زیرا در سال تعداد زیادی پروژه را حمایت میکنند و نمیتوانند برای همه بودجه قابل توجهی در نظر بگیرند. ما «بدرود پاریس» را با بودجه شخصی و با همکاری دوستان عزیزمان ساختیم که برخی از آنها حتی دستمزد دریافت نکردند.
شهبازی درباره موسیقی فیلم «بدرود پاریس» توضیح داد: تمام موسیقی این کار توسط آقای پیمان عدالت ساخته شده بود و تنها موسیقی تیتراژ پایانی ما انتخابی و یک موسیقی کلاسیک معروف بود. به عقیده من موسیقی در خیلی از صحنهها به پیشبرد داستان کمک کرد.
این کارگردان در پایان گفت: من فیلم «بدرود پاریس» را به مادرم تقدیم میکنم زیرا سالهای سال به من کمک کرد و همراهم بود. همچنین از تک تک عوامل این فیلم که بی منت کنار من بودند، تشکر میکنم.
محمدرسول صفری، سید مرتضی قدیری، آذین فهیمی و ستین خانمحمدی بازیگران این فیلم کوتاه هستند.
در خلاصه داستان «بدرود پاریس» که اثری اجتماعی، فانتزی است، آمده است: بابک به همراه پسرش افشین که یک نوجوان هجده ساله سندروم دان است؛ تصمیم گرفتهاند تا به فرانسه مهاجرت کنند و حالا طبق قوانین این کشور برای گرفتن ویزای افشین با چالش رو به رو میشوند.
حسین ترکجوش، کارگردان فیلم کوتاه «سرباز»: مطالعه، دریچهای به دنیای سینمای جهانی است
فیلم کوتاه «سرباز» به کارگردانی و تهیهکنندگی حسین ترکجوش، محصول باشگاه فیلم رویاد و محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که به بخش ویژه «کتاب و سینما» در چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران راه یافته است. این فیلم که جزو فیلمهای کوتاه اقتباس شده از یک ماجرای واقعی است به سوژهای خاص در فضای ملتهب دهه ۶۰ میپردازد.
حسین ترکجوش در یادداشتی درباره این فیلم نوشته است: انگیزه اصلی من از ساخت این فیلم ناشی از یک خلأ بود که در سینمای ایران احساس میکردم.
وی افزود: به ندرت فیلمی دیدهام که به طور مستقیم به خرمشهر و رویدادهای پرتلاطم آن دوره از جنگ ایران و عراق اشاره کند. این شهر با تمام قهرمانیها و تراژدیهایش یک منبع داستانی غنی و شایسته توجه بیشتر است. من معتقدم که باید از این قصههای ملتهب برای خلق آثار تأثیرگذار استفاده شود و به همین دلیل تصمیم گرفتم فیلمی در این زمینه بسازم.
این کارگردان فیلم کوتاه تاکید کرد: یکی از ضروریترین اقدامات برای هر فیلمساز، به روز نگه داشتن دانش و ایدهها از طریق مطالعه است. فیلمسازها باید خود را با خواندن کتابها، مقالات و حتی رمانهای مختلف به روز کنند. مطالعه، دریچهای است به دنیای سینمای جهانی که میتواند به فیلمسازان کمک کند تا ذهن خود را باز نگه دارند و با روندهای نوین سینما همگام شوند. در این مسیر، کتابخوانی نه تنها منبع الهام است، بلکه به تقویت خلاقیت و ارتقای سطح آگاهی و تحلیل فیلمسازان کمک میکند.
ترکجوش ادامه داد: ساخت فیلمی در ژانر دفاع مقدس، آن هم در مدت زمانی کوتاه، تجربهای چالشبرانگیز اما بسیار ارزشمند بود. این پروژه نه تنها نیاز به درک عمیقی از وقایع تاریخی داشت، بلکه از نظر فنی هم پیچیدگیهای زیادی داشت. استفاده همزمان از جلوههای ویژه بصری و میدانی برایم جذابیت دوچندانی داشت. ترکیب این دو عنصر به من کمک کرد تا واقعیتهای جنگ را به شکل ملموسی به تصویر بکشم.
وی که بزرگترین چالش در این فیلم را محدودیت زمانی فیلمبرداری دانسته و گفت: اما با تلاشی بیوقفه و حمایت تیم حرفهای که داشتم، توانستیم این چالش را پشت سر بگذاریم و فیلم را با کیفیت مطلوبی به سرانجام برسانیم.
نیما عبدالعظیمی کارگردان فیلمکوتاه «اهلی»: دنیای فانتزی مرا به آرامش میرساند
نیما عبدالعظیمی کارگردان فیلمکوتاه «اهلی» از آثار راه یافته به بخش داستانی چهلویکمین جشنواره فیلمکوتاه تهران درباره این اثر گفت: من متولد سال ۷۹ در سنندج هستم و فیلم «اهلی» دومین فیلم کوتاه من محسوب میشود. این اثر حدود ۲۰ دقیقه است و اولین رونماییاش در جشنواره فیلم کوتاه تهران است. هنوز عرضه بینالمللی این فیلم را آغاز نکردهایم اما پیش از این فیلم در شورت لیست چهاردهمین جشن ایسفا هم حضور داشت.
وی درباره ایده فیلم کوتاه خود گفت: این اثر به نوعی در سبک رئالیسم جادویی و فانتزی تعریف میشود. داستان آن درباره مردی است که کبابفروشی سیار دارد و شبی که از سر کار به خانه باز میگردد، با بزغالهای جادویی مواجه میشود.
این کارگردان ادامه داد: دغدغه من درباره سینما و فیلمسازی، این است که باید بتوانیم مخاطب را از زندگی روتین خود بیرون بکشیم. از این منظر میتوان گفت فیلمکوتاه «اهلی» محصول همین دغدغه من است. در مرحله نوشتن فیلمنامه این فیلم، وقتی متن کامل شد احساس کردم به آن چیزی که در درون به آن بسیار نزدیک بودم رسیدهام. امروز هم فیلمنامهای در دست نگارش دارم به نام «وحشی» و تمایل دارم آن را هم در همین ژانر و سبک بسازم. گویی این سبک فیلمسازی، از نظر روحی و روانی مرا به آرامش میرساند.
وی افزود: اینکه در سینمای ایران بسیاری از فیلمها به سمت روایتهای اجتماعی رفته است هم مزید بر علت شد که به سمت این جنس فیلمسازی بروم. احساس میکنم گاهی همین زندگی روزمره را در سینما باز تولید میکنیم اما وقتی پای رئالیسم جادویی به میان میآید، مخاطب بیشتر میتواند با آن همراه شود.
عبدالعظیمی درباره وجوه متمایز فیلم خود هم گفت: داستان «اهلی» به نوعی یک قصیده بومی است که سینهبهسینه به ما رسیده است. داستان «مردآزما» در خیلی از فرهنگها وجود دارد. اینکه یک حیوان جادویی در یک جاده تاریک و خلوت، در مسیر انسانها ظاهر میشود. این قصه در بسیاری از فرهنگها وجود دارد اما جذابیت آن برای من این بود که گویی یک داستان بومی را، مدرنیزه و امروزی میکند. به نوعی میتوان گفت با یک ژانر بومی مواجه هستیم.
کارگردان «اهلی» درباره حضور فیلمکوتاه خود در چهلویکمین جشنواره تهران، توضیح داد: به نظرم بزرگترین اتفاقی که میتواند برای فیلمسازان ایران و خانواده فیلمکوتاه ایران رخ دهد، حضور در همین رویداد است. جشنواره فیلمکوتاه تهران یک پل ارتباطی میان همه فیلمسازان سینمای کوتاه در سراسر ایران است. این جشنواره میتواند محملی برای برقراری ارتباط میان فیلمسازان باشد تا تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
وی افزود: این اولین دوره است که در جشنواره تهران حضور دارم و خدا را شاکرم که با دومین فیلمم این شانس را داشتم تا در این رویداد حضور داشته باشم. واقعا هم بابت این اتفاق خوشحالم.
حسین فیروزه کارگردان فیلم کوتاه «مرخ»: به استقبال جهان خیالانگیز فیلمسازان بومی برویم
حسین فیروزه کارگردان فیلمکوتاه «مرخ» از آثار راه یافته به بخش داستانی چهل و یکمین جشنواره فیلمکوتاه تهران درباره این اثر توضیح داد: «مرخ» نام درختی است که اهالی بومی منطقهای در شمال خراسان این نام را برای آن انتخاب کردهاند. در باورهای کردهای این منطقه این درخت بسیار ارزشمند و حتی مقدس است. عمر این درخت در منطقه ما به حدود ۳۵۰۰ سال میرسد.
وی افزود: ما زمانی جنگلهایی انبوه از درخت مرخ را در ناحیه خود داشتیم اما امروز چند تک درخت از آن باقی مانده است. فیلم من درباره اهمیت این درخت در باور مردم آن منطقه است و متأسفانه چون تکثیر این درخت به صورت مصنوعی غیرممکن است، این درخت به شدت در معرض انقراض هم قرار دارد.
این کارگردان گفت: این فیلم کوتاه را در خرداد ماه همین امسال یعنی ۱۴۰۳ در منطقه حفاظت شدهای در شهرستان شیروان مقابل دوربین بردیم. علت حفاظت شده بودن این منطقه هم همین نکته است که بزرگترین زیستگاه درخت مرخ در جهان محسوب میشود. به همین دلیل هم فیلم را در این منطقه ساختیم.
فیروزه افزود: فیلم درباره دغدغههای محیطبانی است که در همین منطقه مورد اشاره خدمت میکند و همه هم و غماش پیدا کردن راهی برای تکثیر درخت مرخ است. از آنجایی که این درخت زود آتش میگیرد، متأسفانه گردشگران در آن منطقه از آن به عنوان هیزم استفاده میکنند. همین حجم از آسیب به درختان مرخ باعث دغدغه این محیطبان شده و میخواهد راهی برای تکثیر این درخت پیدا کند.
این کارگردان سینمای کوتاه در ادامه گفت: خوشبختانه چند سالی میشود که انجمن سینمای جوانان ایران در زمینه توجه همزمان به ژانر و موضوعات بومی پیش قدم شده است. فارغ از این نکته، پرداختن به موضوع درخت مرخ، از پیشتر هم دغدغه من بود تا بتوانم بخشی از باورهای مردم منطقهای که در آن زندگی میکنم را به تصویر درآورم. همین شرایط باعث انگیزه من برای ساخت این فیلم کوتاه شد.
وی افزود: معتقدم غیر از فیلمسازان بومی، هیچ فیلمساز دیگری در کشور نمیتوانست درخت مرخ را بشناسد و درباره آن فیلم بسازد. ما این فیلم را در فضایی بومی و در سبک رئالیسم جادویی ساختیم.
کارگردان «مرخ» درباره راه یابی این فیلم به چهلویکمین جشنواره فیلمکوتاه تهران گفت: انتظارم این است که همان طور که در فراخوان این جشنواره اعلام شد، همگی به استقبال جهان خیالانگیز فیلمسازان بومی برویم. کاش این رویکرد در داوریها هم لحاظ شود تا در سالهای بعد شاهد توجه بیشتر و جدیتر به این مقوله باشد. باید این نکته را هم مد نظر داشته باشند که امکانات ما در مناطق، از امکانات موجود در تهران بسیار کمتر است و این مورد سختیهایی را به همراه میآورد.
وی در پایان گفت: ما در منطقه خودمان یک شهید محیطزیستی داشتیم که اتفاقا در راه حفاظت از درخت مرخ به شهادت رسید. یاد این شهید، همواره در مسیر دشوار ساخت این فیلم همراه ما بود و به من انگیزه بسیاری داد که هر طور شده این فیلم را به سرانجام برسانم.
There are no comments yet