جمال عربزاده در گفتگو با صبا:
مردم بیش از گذشته میخواهند فضای موزهها را کشف کنند
واکنش گسترده مخاطبان نسبت به نمایشگاه نشان میدهد که مردم همواره به رویدادهای موزه محور حساس بودهاند و حالا بیش از گذشته میخواهند فضای موزهها را کشف کنند.
آزاده صالحی – موزه هنرهای معاصر تهران این روزها میزبان نمایشگاه «چشم در چشم» است که منتخبی از ۱۲۰ اثر ایرانی و خارجی گنجینه موزه را در برگرفته است. این نمایشگاه مشتمل بر آثار نقاشی، مجسمه و عکس از هنرمندان بزرگی چون فرانسیس بیکن، اندی وارهول، آلبرتو جاکومتی، ادوارد مونه، کمالالملک، بهمن محصص، ژازه طباطبایی، مارکو گریگوریان، محمود جوادیپور، احمد اسفندیاری، پیکاسو، ونگوگ، خوان میرو، مهدی سحابی و… است و به آثار پرتره این هنرمندان مدرن و معاصر اختصاص دارد که با جنبههای روانکاوانه به نمایش گذاشته شدهاند. نمایشگاه «چشم در چشم» (پرتره در هنر مدرن و معاصر) با رویکردی پژوهشی سعی در کنکاش مضامین تصویری مرتبط با پرتره دارد که از ۱۵ مهر ماه در موزه هنرهای معاصر برپا شده و به دلیل استقبال بی نظیر علاقهمندان، دانشجویان و هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی با اعلام نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ تا پایان آذر ماه جاری تمدید شد. نادره رضایی در باره این نمایشگاه گفت: نمایشگاه «چشم در چشم» با استقبال کم سابقه هنرمندان و علاقهمندان هنرهای تجسمی و گنجینه موزه هنرهای معاصر، روبهرو شده و به همین دلیل نمایشگاه را تا پایان آذر ماه تمدید میکنیم. معاون امور هنری افزود: در این روزها موزه هنرهای معاصر شاهد صفهای طولانی مردم برای تماشای آثار پرتره گنجینه موزه است، امیدواریم با این تمدید علاقهمندان بیشتری فرصت داشته باشند تا با فراغت به موزه بیایند. برگزاری این نمایشگاه و تمدید آن فرصتی فراهم کرد تا با دبیر و مسئول برگزاری نمایشگاه درباره چرایی و دلایل استقبال از این نمایشگاه به گفتوگو بنشینیم.
جمال عربزاده دبیر و مسئول برگزاری این نمایشگاه گفت: نمایشگاه «چشم درچشم» را میتوان یکی از رویدادهای حائز اهمیت در عرصه تجسمی دانست که به فراخور شرایط اجتماعی، مورد استقبال طیف گستردهای از مخاطبان قرارگرفته است. بخش زیادی از این مخاطبان را نسل هنرجویان تجسمی تشکیل دادهاند، به ویژه این که نسل جوان دراین سالها ارتباط بیشتری با دنیای مجازی برقرار کرده و همین امر به ارتقاء دانش و معلومات او در این زمینه منجر شده است. در واقع نسل جدید دانشجویان و هنرجویان عرصه هنرهای تجسمی بیش از گذشته به چنین رویدادهایی واکنش نشان میدهند و درنمایشگاه حاضر نیز با بازخورد مثبت از سوی آنها مواجه بودهایم.
کیوریتور نمایشگاه «چشم در چشم» اضافه کرد: یکی دیگر از ویژگیهای این نمایشگاه را دهان به دهان چرخیدن و واکنش مطلوب و راضیکننده از سوی مخاطبان جوان به دیگر اقشار جامعه دانست. در درجه اول از نظر من، این نمایشگاه توانسته از منظرهای گوناگون، اول مورد اقبال اهالی تجسمی قرار بگیرد و به تدریج درلایههای دیگر جامعه نیز تسری یابد. همان طور که در این روزها میبینیم، عامه مردم به شکل گسترده به تماشای این نمایشگاه میآیند.
این مدرس دانشگاه هنر ادامه داد: به خصوص بعضی از مردم که شاید تا پیش از این نمایشگاه به موزه نرفته بودند حالا کمکم به کشف این مکان میپردازند. نمایشگاه به مخاطبان این فرصت را داده تا از آن دست از آثاری که از بطن گنجینه موزه بیرون آمده و هر یک به فراخور ویژگیهایی که دارند، نشانگر نبوغ هنرمند و تصویرکننده شرایط وقت او باشند بازدید کنند. هرچند جامعه تجسمی بر خلاف عامه مردم که آشنایی چندانی با این حیطه ندارند به خوبی به این مسئله واقفند که قسمت اعظم گنجینه سالها پیش نمایش داده شده است. با کالبد شکافیهایی که به عنوان دبیر و کیوریتور نمایشگاه از زمان افتتاحیه این رویداد تا کنون انجام دادهام به این نتیجه رسیدهام که دانشجویان تجسمی؛ اصلیترین مخاطبان این نمایشگاه هستند. شاید به این خاطر که همان طور که اشاره کردم این گروه از جوانان، امروز از طریق مدیاهای جدید و فضای مجازی بیشتر با این مقوله آشنایی و همنشینی دارند و لذا تماشای چنین آثاری بر اساس تجزیه و تحلیلهایی که دارند برایشان جالبتر است. در این بین اما تصور میکنم استادان دانشگاههای هنر کمتر یا بهتر بگویم، دیرتر نسبت به این نمایشگاه واکنش نشان داده و در این زمینه دانشجویان پیشروتر بودهاند.
عربزاده با اشاره به این که نمایشگاه «چشم در چشم» از جنبههای گوناگون مورد اهمیت است و میتواند مورد بررسی قرارگیرد درباره ملاکهای انتخاب چنین رویدادی گفت: تلاش من بر این بوده تا برای حضور هر کدام از آثار در نمایشگاه، دلایل قانع کنندهای داشته باشم. از این رو، تاکید داشتم در انتخاب تمها، نوع دسته بندی آثار وچیدمان انسجام برقرار شود و مخاطب وقتی مقابل هر کدام از آثار میایستد، استیتمنتها توجیهی برای آن کار باشند تا او بیشتر با اثر ارتباط برقرار کند. اگر چه، شاید الزاما روایت من تنها برای کل جامعه تجسمی جالب باشد و برای دیگر مخاطبانی که خارج از این دایره قرار دارند، این مولفهها قابل دریافت نباشد. با این حال، ارزیابیها نشان میدهد که نمایشگاه نزد هر دو طیف یعنی هم مخاطبان تخصصی که سر و کارشان با هنرهای تجسمی است و هم مردم عادی با واکنش خوبی مواجه شده است. هر چند، پیش از این نمایشگاه هم نمایشگاههای جذابی در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار شده است، ولی به نظرم مهمترین عامل موفقیت این نمایشگاه که تاحدودی آن را از دیگر رویدادهایی ازاین دست متمایز ساخته است، کیفیت آن بوده که ضرب در عکسالعمل جامعه جوان تجسمی شده و برآیند آن به شکل تصاعدی نمود یافته است.
این هنرمند درباره ایده برگزاری نمایشگاه نیز توضیح داد: ایده کلی برای نمایش چنین مجموعهای طرح شده بود و دستاندرکاران، به من پیشنهاد کردند که در صورت علاقه، در این زمینه طرحی ارائه کنم. من هم پروپوزالی نوشتم و بر اساس آن یک تم را مشخص کردم. با شناختی که از این آثار داشتم سعی کردم روایت منسجمی ارائه دهم. بعد از آن که پروپوزال من تایید شد، به عنوان دبیر، مطالعات بیشتری در این زمینه انجام داده و به شکل دهی آیتمها کمک کردم. واکنش گسترده مخاطبان نسبت به نمایشگاه نشان میدهد که مردم همواره به رویدادهای موزه محور حساس بودهاند و حالا بیش از گذشته میخواهند فضای موزهها را کشف کنند. با این تفاوت که دیگر مصرفکنندگان فرهنگی قبلی نیستند و با دانش و تفکر بیشتری به این فضا وارد شدهاند.
او درباره این که چه چالشهایی بر سر راه برگزاری چنین نمایشگاههای مفصلی وجود دارد نیز اظهار کرد: مشکلاتی نظیر بودجه، محدودیت زمانی و مکانی، برنامهریزیهای مربوط به نمایشگاهها کم و بیش وجود دارد، اما آنچه مسلم است این که دوستانی که در برگزاری این رویداد سهیم بودهاند تلاش کردهاند تا آن را به نحو احسن برگزار کنند که این مسئله نقطه قوت نمایشگاه به شمار میرود. آنچه برای خود من اهمیت داشت این که نمایشگاه از لحاظ فنی مورد بررسی قرار بگیرد. کما این که به واسطه رویکرد روانکاوانهای که نسبت به آثار این نمایشگاه داشتم، با پیامهای تعدادی از روانکاوان درفضای مجازی مواجه شدم که هرکدام از آنها تعابیر مخصوص به خود را بعد از تماشای نمایشگاه با من به اشتراک گذاشتند. چنین واکنشی از سوی جامعه روانکاوان برایم جالب توجه بود. از سوی دیگر، قسمت «اتاق تاریک» و «اتاق روشن» نمایشگاه توانسته است تقریبا با تمام مخاطبان ارتباط برقرار کند. از این رو امیدوارم برپایی نمایشگاه تمدید شود، چرا که نمایشگاههایی از این دست که مشتمل بر آثار هنرمندان تکرار نشدنی هستند وقتی در موزههای فاخر دنیا به نمایش در میآیند، بازه زمانی برگزاریشان کمتر از۴ ماه نیست و به نظرم این نمایشگاه نیز قابلیت در برگیری چنین زمانی را برای بازدید مخاطبان دارد. امروز ما در حوزه هنرهای تجسمی، مخاطبان تازهای را پیدا کردهایم که بیتردید میتوانند در پرکردن برنامههای موزه بیشتر نقش داشته باشند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است