بیتا خارستانی در گفتگو با صبا:
هر شهر باید به مرکز ارائه تئاتر تبدیل بشود
من معتقدم اینکه هر شهری خودش تبدیل به مرکزی برای ارائه هنری مثل تئاتر باشد، ایدهآلترین وضعیت است، نه اینکه ساکنان یک شهر برای دیدن تئاتر به تهران سفر کنند!
احمدرضا حجارزاده – «بیتا خارستانی»، با بیش از بیست سال حضور حرفهای در تئاتر کودک و بزرگسال، امروز سابقه درخشانی در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. او با مدارک کارشناسی کارگردانی تئاتر از دانشگاه سوره و بازیگری تئاتر از کانون سینماگران جوان، تجربه بازی در بیش از صد نمایش رادیویی دارد. خارستانی که عضو پیوسته انجمن تئاتر کودکونوجوان خانه تئاتر و مربی تئاتر کانون پرورش فکری کودکونوجوان نیز بوده، تاکنون نمایشهای «در این شهر فرشتهای وجود ندارد»، «کُردلیا»، «دست بالای دست»، «شیری که میغرید»، «سیاهه سفارش» و «حباب» را در مقام کارگردان روی صحنه برده و همچنین در نمایشهایی مثل «قصه سیبی که نصف نشد»، «دختر نارنج و ترنج»، «قصه سیبی که پرواز کرد»، «پیکنیک در میدان جنگ»، «پدر»، «سیبخورها، آلوخورها، تمشکخورها» و «معرکه در معرکه» بهعنوان بازیگر حضور داشته است. تندیس بازیگری زن و جایزه دوم بازیگری زن از پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی، تندیس بازیگری زن از جشنواره سوره، جایزه بازیگری دوم زن بخش بینالملل از جشنواره بینالمللی تئاتر کودکونوجوان، جایزه بازیگری و کارگردانی از سیزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی، جایزه کارگردانی و بازیگری در بخش رادیویی جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی برای نمایش «همسایهات را دوست بدار» و جایزه بازیگری زن از هفدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان برای نمایش «قصه سیبی که پرواز کرد» برخی از افتخارات این هنرمند است. بیتا خارستانی که در رشتههای بازیگری، کارگردانی، نویسندگی و عروسکگردانی تجربههای ارزشمندی دارد، مدتیست به شهر شیراز مهاجرت کرده و آنجا علاوه بر برگزاری نشستهایی با موضوع «مرور ادبیات دراماتیک»، اقدام به راهاندازی نخستین پادکست حرفهای برای کودکان کرده است.خبرنگار صبا با وی گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید.
شما از اوایل دهه هشتاد تا اواخر دهه نود، جزو هنرمندان پرکار و موفق تئاتر، به ویژه نمایشهای کودک و نوجوان بودید. چرا طی چند سال گذشته، از این فضا فاصله گرفتید و غیبت داشتید؟ آخرینبار چه سالی به عنوان بازیگر یا کارگردان در نمایشی حضور داشتید؟
آخرین اجرای من، نمایش «حباب» در سالن موج نو بود و پس از آن مشغول پروژه جدیدی بودم که با شیوع کرونا، کلاً متوقف شد. در دوران کرونا فقط به خواندن و تحقیقکردن ادامه دادم. در واقع مدتی به خودم فرصتی دادم تا از کمی دورتر به تئاتر نگاه بکنم و کمتر درگیر اجرا و بیشتر درگیر مطالعه شدم.
گویا مدتیست اقدام به برگزاری سلسلهنشستهای مرور ادبیات دراماتیک در شیراز کردهاید که آخرین جلسه آن، دهم آذرماه با مرور آثار «اریک امانوئل اشمیت» و نمایشنامهخوانی «خردهجنایتهای زناشویی» بود. ابتدا بفرمایید چرا شیراز را برای برگزاری چنین جلساتی در نظر گرفتید؟ و دوم، این برنامه با چه هدف و رویکردی راهاندازی شده و تاکنون استقبال از آن چطور بوده؟
این نشستها را در مجموعه فرهنگی «آبی» شیراز برگزار میکنیم که استقبال خیلی خوبی از آن شده. برای من بهعنوان یک هنرمند تئاتر، خیلی جذاب است که مخاطبان ساکن شیراز به برگزاری چنین نشستهایی علاقهمندند. هدف اصلی از این نشستها، آن بود که اگر متنی از نویسندهای خوانده میشود، پیشینه تاریخی زبان نمایشنامهنویس هم بررسی بشود تا ببینیم چه تاثیراتی بر تفکر نویسنده داشته. شرایط اجتماعی و فرهنگ آن جامعه قطعاً در روند شکلگیری ذهنیت نمایشنامهنویس تاثیرگذار بوده است. همانطور که سیر تاریخی یک سرزمین و نوع برخورد انسانهای آن با پدیدههای گوناگون، قطعاً در شکلگیری ادبیات دراماتیک آن سرزمین نقش مهمی ایفا کردهاند.
غیر از فعالیت در زمینه ادبیات نمایشی، شما اولین پادکست مخصوص کودکان را با نام «کودک آبی» تولید کردهاید. ایده اولیه این پادکست چگونه و با چه منظوری به ذهنتان رسید؟
من با سالها تجربه و فعالیت در زمینه اجرای تئاتر کودک و نوجوان و همچنین آموزش، همیشه دوست داشتم قدمی برای کودکان و نوجوانان بردارم که کمبود آن احساس میشد. قطعاً هنوز راهی بسیار طولانی در پیش داریم، ولی این پادکست در واقع یک مجله صوتی کامل است که برای گروه سنی ۸ تا ۱۲ سال، یعنی اواخر کودکی و اوایل نوجوانی تولید میشود. در گام اول سعی کردم از متخصصان روانشناسی کودک مشاوره بگیرم، سپس موضوعات انتخاب شدند. بخش تحقیق طی چند ماه شروع شد و بعد به نوشتن پرداختیم. این پادکست شامل بخشهایی مثل نمایش رادیویی، میانپردهها، میزگرد کودکان، معرفی کتاب و همچنین معرفی بازیهای گروهی است. در قسمت دیگری به نام «چراهای ما»، یک رواندرمانگر تحلیلی با زبان خودِ کودکان، مسائل و پدیدههای مربوط به موضوع آن قسمت را به چالش میکشد. مجموعه فرهنگی «آبی» در تولید این پادکست با من همراهی کردند.
پادکستهای «کودک آبی» شامل چه بخشهاییست و تاکنون چند شماره از آن منتشر شده؟
تا امروز، سه قسمت از پادکستهای کودک ضبط شده. به نظرم یکی از بخشهای جذاب این پادکست، حضور خود کودکان در آن است که بسیار شنیدنی است.
در تولید پادکستهای کودک آبی، خودتان فقط نویسنده و کارگردان آیتمها هستید یا در مقام بازیگر و صداپیشه هم فعال هستید؟ معمولاً در ضبط هر کدام از قسمتها، از چه کسانی و چه رشتههایی بهره میبرید؟
ایده اولیه را خودم شکل دادم، ولی الان یک تیم نویسنده داریم که موضوعات و چالشهای مربوط به آن گروه سنی را مطرح میکنیم، بعد مطالب گردآوری و نوشته میشوند. در ضبط پادکستها، از دوستان عزیزم که گویندگان حرفهای رادیو و دوبله هستند، مثل خانوم نازنین مهیمنی و آقایان بهرام سرورینژاد و محسن بهرامی بهره میبرم.
با توجه به این که چند سالی است ساکن شیراز شدهاید، به نظرتان کیفیت آثار نمایشی در شیراز با تهران چهقدر تفاوت دارد؟ آیا هنرمندان شیرازی در تولید و ارائه تئاتر موفقند؟
به نظرم شیراز شهری است که بسیار پتانسیل خوبی برای گروههای تئاتری دارد اما متاسفانه آنچه باعث شده تئاتر در شهرهایی غیر از تهران زیاد دیده نشود، مهاجرت افراد از شهرهای خودشان به سمت تهران است. من معتقدم اینکه هر شهری خودش تبدیل به مرکزی برای ارائه هنری مثل تئاتر باشد، ایدهآلترین وضعیت است، نه اینکه ساکنان یک شهر برای دیدن تئاتر به تهران و سالنهای آن سفر کنند! کما اینکه میدانم گروههای تئاتری در شیراز بسیار تلاش میکنند، ولی انگار این تلاش کمتر دیده میشود.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است