الهه پورجمشید در گفتگو با صبا:
قدمشاد نماینده زنانی است که شنیده نمیشوند
قدمشاد نه فقط یک هنرمند است بلکه همانگونه که گزاویه در پایان نمایش میگوید نماینده تمام زنانی بود که وقتی میخواستند حرف بزنند کسی صدایشان را نمیشنید.
نمایش «سفرنامه آبجی مظفر» به نویسندگی و کارگردانی قطبالدین صادقی این روزها در تالار اصلی تئاتر شهر در حال اجرا است. در این نمایش که به شیوه نمایش ایرانی رو حوضی نگاهی انتقادی به سفرهای مظفرالدین شاه دارد بازیگرانی مانند امیرضا کوشانی، الهه پورجمشید، شهرام مسعودی، حسین شفیعی و … به ایفای نقش میپردازند. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
بعد تاریخی و مستند داستان چه تاثیری بر نقش آفرینی شما داشت؟
اولین باری که من نمایشنامه را خواندم بسیاری از این اتفاقات در باورم نمیگنجید. درست است که دکتر صادقی به عنوان نویسنده اثر برای سیر درام داستان و برای اینکه اثر به صورت یک نمایشنامه در بیاید رنگ و لعابی نو به کار داده است اما برای خود من یک سری از داستانهای این نمایش شوکه کننده بود و نمیدانستم که مظفرالدین شاه در طول سفرش به فرانسه چنین کارهایی انجام داده است. به همین علت این بعد مستند تاریخی روی من تاثیر زیادی داشت و باعث شد تا به کاراکتر قدمشاد همزاد پنداری بیشتری داشته باشم و برایم بسیار مهم بود که موقعیت را به بهترین شکل ممکن نشان بدهم تا مخاطبم آن را کاملاً درک و دریافت کند حتی در او حس کنجکاوی برانگیخته شود که شخصاً تحقیقی نسبت به تاریخ ایران یا حداقل فقط همین سفر مظفرالدین شاه به فرانسه انجام دهد. اینکه کاراکتر قدمشاد واقعی بوده، وجود داشته و به خاطر خواندن یک شعر اعتراضی با چنین رفتار سنگدلانهای از سمت مظفرالدین شاه روبرو میشود در حالیکه سوگلی او و از زمان ناصرالدین شاه در دربار قاجار بوده برای من بسیار سنگین بود و روی بازیام نیز تاثیر داشت.
صحنه پایانی کار بسیار متاثر کننده است اما در این صحنه ما وجه دیگری از کاراکتر قدمشاد را میبینیم. در واقع آگاهی او به وضعیت جامعه و معترض بودنش تراژدی را سنگینتر میکند.
وقتی برای اولین بار صحنه آخر نمایش را خواندم بسیار شگفت زده شدم و درست مانند سورپرایزی بود که انتظارش را نداشتم. فکر میکنم یکی از چیزهایی که باعث شد من عاشق کاراکتر قدمشاد باشم این است که او نه فقط یک هنرمند است بلکه همانگونه که گزاویه در پایان نمایش میگوید قدمشاد نماینده تمام زنانی بود که وقتی میخواستند حرف بزنند کسی صدایشان را نمیشنید و به حرفشان گوش نمیداد و برای خود من این کاراکتر فراتر از هر زمان و مکانی است و میتواند نماینده همه زنان در هر زمان و مکانی باشد و به همین علت به شدت با کاراکتر او همزاد پنداری میکنم.
آیا شما پیش از این نیز با دکتر صادقی همکاری کرده بودید؟
من افتخار این را دارم که ۲۰ سال است شاگرد دکتر قطب الدین صادقی هستم. اولین با در نمایش «سبدی پر از ماه گم شده» نقش شاهدخت را برای ایشان بازی کردم و بعد در نمایش «خاطرهای نداشتم اگر هزار سالم بود» نقش آتنا خدای یونان را بازی کردم. بنابراین با شیوه، نوع کار و وسعت دانش ایشان آشنایی داشتم به همین علت برایم بسیار ارزشمند و باعث افتخارم بود که مرا برای این نقش به شدت چالش برانگیز، وسوسه کننده و سخت انتخاب کردند. من نقشهای زیادی را بازی کردم اما قدمشاد برای من یکی از پرچالشترین و سختترین نقشهایی بود که داشتم.
تقریبا حس رهایی و لذت بردن از ایفای نقش در تمام بازیگران دیده میشد کمی در این مورد بگویید.
برای به دست آوردن این رهایی و راحتی که گفتید روی صحنه است بسیار تلاش کردم. نمیدانم تا چه حد موفق بودهام اما هنوز هم فکر نمیکنم که صد این نقش را درآورده باشم و پس از هر اجرا خودم را به چالش میکشم و فکر میکنم که باید چه کار دیگری برای کاراکتر قدمشاد انجام بدهم که بتوانم حرف و کلام متن دکتر صادقی را بیشتر و بهتر به مخاطب انتقال دهم. واقعیتش این است که تمرینات بسیار زیادی با دکتر صادقی داشتیم و علاوه بر آن من این نقش، موقعیت و اینکه در مورد تاریخ خودمان است و نوع طنز و کمدی این اثر همینطور پیام آن را دوست دارم و همبازیها و پارتنرهای خوبی دارم که به نظرم همه این عوامل دست به دست هم دادهاند که از دید من یک پکیج خوب روی صحنه دیده شود و میخواهم از دکتر قطب الدین صادقی که این فرصت را در اختیار من گذاشت و همه تیم دوستداشتنی «سفرنامه آبجی مظفر» تشکر کنم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است