مجید قیصری در گفتگو با صبا:
ترسی که در ناخودآگاه همه ما وجود دارد
تلاش کردهام که بیان شود مشکل آب همیشه در طول تاریخ مسئله ما بوده و دعای «خداوندا ما را از دشمن و دروغ و خشکسالی نجات بخش» نشان میدهد که ترس از خشکسالی در ناخودآگاه جمعی همه ما وجود دارد.
سمیه خاتونی– اختتامیه هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، چهارشنبه سوم بهمن ماه در تالار کتابخانه ملی برگزار شد و برگزیدگان و شایستگان تقدیر را در ۴ بخش معرفی کرد. در بخش مستندنگاری، کتاب «خاک کارخانه؛ پارچههای ناتمام چیتسازی بهشهر و سرگذشت آخرین کارگران» نوشته شیوا خادمی از نشر اطراف شایسته تقدیر دانسته شد. در بخش نقد ادبی، کتاب «دیرش روایی» نوشته بهمن نامورمطلق از نشر سخن به عنوان اثر شایسته تقدیر معرفی شد.در بخش داستان کوتاه، کتاب «آن پریزاد سبزپوش» نوشته صمد طاهری از نشر نیماژ برگزیده شد و کتاب «پرنده باز تهران» نوشته ندا رسولی از انتشارات هیلا شایسته تقدیر شناخته شد. در بخش داستان بلند و رمان، کتاب «سنگ اقبال» نوشته مجید قیصری از نشر چشمه برگزیده شد و کتابهای «دختران قبیله جنگ» نوشته جواد افهمی از انتشارات خط مقدم و «دم اسبی» نوشته رامبد خانلری از نشر بان شایسته تقدیر شناخته شدند. در ادامه روزنامه صبا، با مجید قیصری (رمان برگزیده) گفتوگویی داشت که در ادامه میخوانید:
در ابتدا درباره موضوع رمان خود و از ساختار روایی اثر بگوئید؟
داستان سنگ اقبال درباره بحران آب است. البته بحران آب لایه اول داستان است و لایههای بعدی در خرافات و باورها تنیده میشود. البته خواننده تیزبین میتواند لایههای دیگری چون اسطورهها، اساطیر و افسانهها را نیز از اثر خوانش کند.
چه دغدغهای سبب شد تا شما این رمان را به رشته نگارش و تحریر دربیاورید؟
توجه به مسئله خشکسالی و اهمیت دادن به آب بوده است. بیشتر مناطق کشور ما دچار مشکل کمآبی هستند. این رمان به گذشته ما نیز نظر دارد و روستایی را نشان میدهد که مردمش وقتی با کم شدن نزولات آسمانی مواجه میشوند برای بقا متوسل ابتکارهای زیادی میشوند و به انواع جادوها هم توسل میجویند. البته رویکرد کتاب تنها به مسئله آب خلاصه نشده بلکه موضوع اصلی مراسمی است که اهالی روستا برای برطرف کردن مشکل خود به کار میبرند.
زمان و مکان روایت شما، گویای چه دوره و در چه جغرافیایی است؟
این داستان در ناکجاآباد روایت شده تا چندان تاریخمند و جغرافیامند نباشد. تلاش کردهام که بیان شود مشکل آب همیشه در طول تاریخ مسئله ما بوده و دعای «خداوندا ما را از دشمن و دروغ و خشکسالی نجات بخش» نشان میدهد که ترس از خشکسالی در ناخودآگاه جمعی همه ما وجود دارد. میتوانستم طبس، یزد، اصفهان یا هر شهر دیگری از منطقه کویر را به عنوان مکان رمان انتخاب کنم ولی استفاده از ناکجاآبادی به نام چاردیوار برای جدا شدن از یک جغرافیا یا تاریخ مشخص بوده است.
رویکرد جایزه جلال در طول سالهای برگزاری آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
جلال، از معدود جشنوارههایی است که توانسته با پشت سرگذاشتن ۱۷ دوره برای خود سابقهای کسب کند که همین قابل تقدیر است. در این جایزه چندین رمان و داستان کوتاه به عنوان اثر برگزیده و قابل تقدیر معرفی میشوند و همین میتواند سنگ محکی باشد برای ارزیابی ادبیات کشورمان و نیز راهگشا برای کسانی که قصد دارند سیر مطالعاتی داشته باشند و یا به رصد جامعه خود بر اساس ادبیات کشورمان بپردازند.
چه پیشنهادی برای بهتر برگزار شدن این رویداد دارید؟
بهتر است جایزه جلال هیئت علمیهای ۴ ساله داشته باشد تا این هیئت بتواند با حفظ رابطه خود با دبیرخانه این جشنواره، کیفیت و کمیت آثار و جریان ادبی را در طول چند سال بررسی کنند. مشکل اصلی کتاب، تیراژ پایین آن است که ارتباطی به جایزه جلال ندارد، باید مشکلات اقتصادی مردم حل شود تا بتوانند محصولات فرهنگی چون کتاب و… تهیه کنند.
زمانی که متوجه شدید برای دومین بار برگزیده جایزه ادبی جلال شدهاید چه حسی داشتید؟
برگزیده شدن در جایزه برای من حس ارزشمندی داشت با اینکه قبلاً با اثر «نگهبان تاریکی» جایزه جلال بردم. اما اینکه احساس کردم که داوران زحمت میکشند، و آثار زیادی را مطالعه میکنند، تا اثر برگزیده را انتخاب کنند قابل ستایش است. همین که اثر در سطح جامعه دیده شود و جای خود را میان آثار حفظ کند، برای من باارزش و قابل تقدیر است.
نظرتان راجع به برگزاری مراسم اختتامیه نسبت به سالهای گذشته چه بود؟
چهار سال پیش هم شاهد برگزاری این رویداد بودم، امسال به نسبت سالهای گذشته مراسم رسمیتر بود و حضور پررنگ رسانهها؛ تلویزیون، دوربینهای صدا و سیما و همچنین رسانههای دیگر چون، مطبوعات و رادیو و اهالی قلم حس میشد که به صورت وسیعی مراسم را پوشش داده میدادند. فرم اختتامیه نسبت به دورههای قبل حرفهایتر بود، تنها بخشی که مربرط بود به تجلیل آقای گلعلی بابایی بود، زمان زیادی را به خود اختصاص داد. سخنرانی جناب وزیر، دکتر صالحی بسیار پر مغز و پر محتوا بود و نظر کارشناسانه درست و جامعی را نسبت به ادبیات ملی مطرح کردند و شاهد بودیم. دیگر امتیاز این دوره این بود که بالاخره برگزیده داشت در صورتی که در دورههای قبل گویا بنا بر این بود که این رویداد برگزیده نداشته باشد و بهرحال این سنت در این دوره شکسته شد و امید دارم در سالهای بعد هم به همین شکل ادامه داشته باشد، چرا که بهرحال اثری در مقایسه با آثار دیگر شایسته برگزیده شدن هست. و تنها ای کاش فرصتی به اندازه یک دقیقه هم که شده به برگزیدگان میدادند تا آنها نیز دیدگاه خود را درباره نگارش اثر و یا هر حرفی که لازم بود شنیده و گفته شود، مطرح کنند. چرا که حیف است جمعی از این نویسندگان در حضور وزیر و مسئولان نشر کتاب یکجا جمع شوند و کلامی بین آنها رد و بدل نشود. و صدای نویسنده خاموش باشد و کاش حداقل یک فرصت یک دقیقه ای را به برگزیدهها برای صحبت میدادند.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است