روزنامه صبا

روزنامه صبا

مانا پاک‌سرشت در گفتگو با صبا:

کمدی ژانری برای گفتن از زخم‌های عمیق بشری


فیلم را در قالب کمدی فانتزی ساختم و این فضای فانتزی را انتخاب کردم تا بتوانم یک سری از مسائل را که تبدیل به یک خشم رها شده می‌شود را به تصویر بکشم و به نظرم انتخاب قالب کمدی درست بود.

مریم عظیمی– مانا پاک‌سرشت که فرزند یکی از فیلمسازان و نویسندگان به نام استان گیلان است اولین بار در ۴ سالگی جلوی دوربین پدر قرار می‌گیرد و تا سن ۲۶ سالگی در بیش از ۲۵ سریال و فیلم تلویزیونی کار می‌کند. او در کنار سالها فعالیت در رادیو در ۵ سال اخیر فیلمسازی را به شکل جدی شروع کرده و با ساخت فیلم‌های نگران نباش، وارث، چشمها، وقفه، شبیه ساز، نیمکت و چولیبولی در جشنواره‌های بین‌المللی حضور یافته و با فیلم چولیبولی جایزه بهترین فیلمنامه را از جشنواره فیلم کوتاه تهران دریافت کرده است و حالا نیز در جدول پخش فیلم‌های کوتاه جشنواره ۴۳ فیلم فجر قرار دارد.

 

از ایده این فیلم و موضوعی که به آن می‌پردازد بگویید.

فیلم «چولیبولی» در واقع از زندگی شخصی خودم الهام گرفته شده و مضمون فیلم از رنجی بوده که خود من در سال‌های گذشته به خاطر از دست دادن پدرم بر اثر بیماری سرطان ریه، متحمل شده بودم. موضوع اصلی فیلم چولیبولی در واقع خشم پسر بچه‌ای است که در قامت یک گاو تجلی می‌یابد. در این فیلم پسر بچه‌ای را داریم که به خاطر از دست دادن پدربزرگش درد دلش را پیش گاو می‌برد، چرا که گاو در خطه گیلان به خانواده بسیار نزدیک است و جزو حیوانات خانگی به حساب می‌آید و پس از این درد و دل گاو طغیان می‌کند و می‌خواهد که انتقام خانواده را بگیرد. این حسی بود که من داشتم و توانستم با ساخت این فیلم از پسش بر بیایم. ساخت این اثر از نظر روحی روانی برای من به مانند یک زایمان بود و باعث آرامشم  شد.

معنای چولیبولی چیست؟

چول در زبان گیلکی به معنای گل است و چولیبولی هم به معنای گل و لایی شده است و به گاوهای لکه‌دار اصطلاحا چولیبولی می‌گویند.

آیا نوع پرداخت فیلم رئالیستی یا واقع‌گرایانه است؟

از نظر من انتقال این حجم از تلخی در حالت رئالیستی ممکن نبود و اساساً این نوع بیان با کاراکتر خودم نیز سازگار نیست به همین علت فیلم را در قالب کمدی یا بهتر بگویم کمدی فانتزی ساختم و این فضای فانتزی را انتخاب کردم تا بتوانم یک سری از مسائل از جمله گاوی که می‌خواهد انتقام بگیرد، زندانی می‌شود، قرار است اعدام شود و در واقع گاوی که تبدیل به یک خشم رها شده می‌شود را به تصویر بکشم و بر همین اساس فکر می‌کنم که انتخاب قالب کمدی نیز درست بود.

به هر حال بار اصلی فیلم بر روی کاراکتر پسر است تا گاو!

بله، کاراکتر اصلی در واقع یک پسر بچه با بازی سامیار برومند است که بسیار مستعد، مسلط به زبان گیلکی و خیلی باهوش است و من در طول کار خیلی از او راضی بودم و غیر از او یک جناب سروان و دو سرباز هم داریم که نقششان چندان پررنگ نیست.

چالشی که در زمینه ساخت فیلم کوتاه در گیلان پررنگ‌تر است چیست؟

در گیلان دسترسی ما برای جذب سرمایه به آن شیوه‌ای که بسیاری از دوستان در تهران دارند، نیست و به غیر از  کمک هزینه‌ای که انجمن سینمای جوان برای فیلمساز در نظر می‌گیرد و با او قرارداد می‌بندد جذب سرمایه دیگری وجود ندارد. این امر باعث می‌شود بسیاری از فعالین این عرصه برای اتمام پروژه‌ها زیر بار بدهی سنگینی می‌روند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است