روزنامه صبا

روزنامه صبا

حمیدرضا مقصودی در گفتگو با صبا:

پیوند ناگسستنی انسان و طبیعت


دختر بچه‌ای روستایی نقصی مادرزادی دارد و در یک محیط روستایی به سر می‌برند، پدرش او را از بیرون رفتند منع می‌کند اما این دختر در روند فیلم به یک منجی برای بره‌ها و حیوانات دیگر روستا تبدیل می‌شود.

مریم عظیمی– فیلم کوتاه «خانه ماه» دومین اثر حمیدرضا مقصودی است که در ۱۲ جشنواره داخلی و خارجی پذیرفته شده و جایزه بهترین فیلم جشنواره منطقه‌ای فیلم کوتاه، بهترین فیلمنامه، بهترین صدابرداری، دیپلم افتخار جشنواره رشد و… را از آن خود کند. مقصودی که به واسطه شغل خبرنگاری پدرش با دوربین و فیلمبرداری آشنا شده و آنچنان دل در گروه سینما می‌گذارد که هم در دبیرستان و هم در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به تحصیل در زمینه سینما می‌پردازد. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا با این کارگردان جوان را می‌خوانید.

درباره شکل‌گیری ایده اصلی فیلم بگویید.

ایده اصلی این فیلم، داستان دختر بچه‌ای است که نقصی مادرزادی دارد و از آنجایی که در یک محیط روستایی به سر می‌برند پدرش او را از بیرون رفتند منع می‌کند اما این دختر در روند فیلم به یک منجی برای بره‌ها و حیوانات دیگر روستا تبدیل می‌شود، این ایده به دوران کودکی خود من باز می‌گردد چون در سفر به روستا می‌دیدم که روی حیوانات نشانه گذاری می‌کنند گوششان را می‌برند و یا داغی بر بدنشان می‌گذارند و این مسئله مرا اذیت می‌کرد و با من ماند تا اینکه چندین سال پیش در این مورد فیلمنامه‌ای نوشتم اما آنقدر جذاب از کار در نیامد که بخواهم به آن بپردازم و بعد از چند سال دوباره این ایده در ذهنم پررنگ شد و روی آن کار کردم تا به قصه‌ای که امروز در فیلم می‌بینید، رسید.

از سبک کار بگویید

فیلم کاملا رئالیستی است و فضای سورئال یا حتی رئالیسم شاعرانه نیز ندارد.

در زمینه تهیه فیلم با انجمن همکاری داشتید؟

بله این فیلم با همکاری انجمن سینمای جوان ساخته شد اما از آن مبلغی که نظر گرفته شده بود خیلی فراتر رفت. این فیلم در شهرستان دره‌گز، روستای داغدار در خراسان رضوی فیلمبرداری شده و دختر بچه‌ بازیگر نقش اصلی نا بازیگر و تمام نقش های دیگر هم بازیگران آماتور بودند.

همکاری با نابازیگران شما را دچار چالش می‌کرد یا به رئالیته‌ای که مد نظر داشتید کمک می‌کرد؟

خوب این فیلم به زبان کردی خراسانی یعنی کرمانجی ساخته شده است و من بیش از هر چیز به این دقت کردم که بازیگران این زبان را راحت و روان صحبت کنند همین قضیه دست مرا می‌بست و در انتخاب بازیگر برایم محدودیت ایجاد می‌کرد. دختر بچه ما اصلاً سابقه حضور جلوی دوربین نداشت با اینحال فقط نیاز به کمی تمرین داشت تا بتواند نگاهش را کنترل کند و جای مکث‌هایش را در بیاورد بنابراین ۱۵ روزی با این دختر بچه تمرین کردیم و باقی بازیگران هم از آنجایی که محیط را می‌شناختند با کمی صحبت در مورد کاراکتر و موقعیت  ما را به نتیجه‌ای که مد نظرمان بود رساندند. نکته جالب دیگر این است که در بازخوردهایی که داشتیم مخاطبان اصلا باور نمی‌کردند که اکثر این افراد نابازیگر و یا آماتور هستند.

 چرا در این جغرافیا و به این زبان کار کردید؟

خود من از کردهای خراسان و کرمانج هستم، این قوم با جمعیتی حدود دو و نیم میلیون نفر دارد که در شمال خراسان ساکن و از فرهنگی غنی بهره‌مند است اما متاسفانه خیلی کم به این قوم پرداخت شده بنابراین احساس کردم که این فرهنگ و بوم نیاز به معرفی و کار فرهنگی بیشتری دارد. در واقع این فیلم ادای دین من به این قوم و فرهنگ غنی است.

آیا در همان منطقه اکران عمومی انجام شده است؟
متاسفانه در خراسان هنوز اکران انجام نشده و فقط در جشنواره فیلم کوتاه منطقه‌ای در مشهد اکران شد اما در تلاش هستیم که بتوانیم با چند فیلم دیگر که به همین زبان ساخته شده‌اند باکسی را تعریف و آثار را به اکران عمومی برسانیم.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است