محمد اسفندیاری در گفتگو با صبا:
به سینمای دهه چهل و پنجاه وفادار بودیم
در این کار به لحاظ فرمی و زبان تصویر به سینمای دهه چهل و پنجاه وفادار بودیم و از رفتار دوربین بگیرید تا مدل بازیها و دیالوگ گوییها سعی کردیم به آن سینما وفادار باشیم.
مریم عظیمی– فیلم «سل» چهارمین ساخته سجاد معارفی است که در جشنواره فجر امسال حضور داشت. معارفی که پس از دیدن فیلم آژانس شیشهای در دوره نوجوانی عاشق سینما شده در این فیلم قصه زندگی یکی از قهرمانان مهجور مانده جنگ تحمیلی را روایت میکند اما محمد اسفندیاری دیگر کارگردان جوان کشورمان نیز قهرمانی از دوره معاصر را انتخاب کرده با این تفاوت که به دوران نوجوانی او رفته و روایتی متفاوت از این چهره ملی به تصویر میکشد و «۱۳ سالگی» توانسته در دو بخش مسابقه کتاب و سینما و مسابقه اصلی جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور و در نهایت جایزه بهترین فیلم ملی را دریافت کند. در ادامه گپوگفت خبرنگار روزنامه صبا با کارگردان فیلم کوتاه «۱۳ سالگی» را میخوانید.
«۱۳ سالگی» اساساً به چه موضوعی میپردازد و ایدهاش چگونه متولد شد؟
۱۳ سالگی یک بیوگرافی اقتباسی از کتاب «باران گرفته است» از احمد یوسفزاده است و در واقع ما آن متن را به عنوان رفرنس و منبع داشتیم و باید از آن به فیلمنامه میرسیدیم و خودمان را مقید به این دانستیم که به متن تا جایی که میشود وفادار باشیم و دخل و تصرف زیادی انجام ندهیم منتها دخل و تصرف در حد سکانس نویسیها و دیالوگ نویسیها اتفاق افتاد. این فیلم در مورد ۱۳ سالگی یکی از شخصیتهای معاصر و معروف ما است و شاید جزو معدود آثاری است که به ۱۳ سالگی یا نوجوانی یک قهرمان ملی میپردازد.
در فیلم «۱۳ سالگی» از کدام بخش این کتاب بهره گرفتید؟
ما یک سفر قهرمان را از دل این کتاب انتخاب کردیم که شخصیت اصلی به خاطر بدهی سنگین پدرش به بانک کشاورزی مجبور میشود خانواده را در روستا رها کند و برای اولین بار به دنبال کار پیدا کردن و کسب درآمد برای پرداخت بدهی پدر به کرمان برود. بنابراین از بین روایات این کتاب که خاطره نگاری است و به نوعی از زبان اطرافیان، دوستان و نزدیکان این شخصیت روایت شده از الگوی سفر قهرمان استفاده کردیم و به نظرم همه این بخشها میتوانست به ما روایت جمع و جوری بدهد که ما بتوانیم طول مدت زندگی یک ساله این شخصیت یعنی از ۱۳ تا ۱۴ سالگی او را در ۱۷ دقیقه به تصویر بکشیم. در این کار به لحاظ فرمی و زبان تصویر به سینمای دهه چهل و پنجاه وفادار بودیم و از رفتار دوربین بگیرید تا مدل بازیها و دیالوگ گوییها سعی کردیم به آن سینما وفادار باشیم.
معمولاً آثار بیوگرافی مدت زمان نسبتا زیادی دارند با توجه به این مسئله بیوگرافی در فیلم کوتاه چگونه است؟
اگر بخواهیم بیوگرافی را در قالب فیلم کوتاه روایت کنیم باید ابتدا راجع به ساختار فیلم کوتاه صحبت کنیم که مخصوصاً در این چند سال خیلی متحول شده است و عموماً دیگر آن موجز و مینیمالگویی در بسیاری از آثار کوتاه از بین رفته و صرفاً تایم فیلمها کوتاه است. از این بابت ما هم جرات پیدا کردیم که بتوانیم بیوگرافی کوتاه روایت کنیم و در چند سال اخیر واقعاً شاهد فیلم کوتاه به معنای ساختار آشنای جشنوارهای آن نیستیم. بیوگرافی که ما روایت کردیم روایت جامپی دارد ولی به لحاظ روایی منقطع نیست یعنی مسئله شخصیت ما از ابتدا تا انتهای فیلم کسب درآمد است ولی به هر حال از آنجایی که این روایت در طول یک سال اتفاق میافتد به نظر میرسد که مانند یک تایم لپس، زندگی یک ساله این پسر را میبینیم و تغییرات ظاهری مثل بلند شدن موها و مسائل دیگر را نیز سعی کردیم در گریم لحاظ کنیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است