روزنامه صبا

روزنامه صبا

رویا جاویدنیا در گفتگو با صبا:

ما به جایی وصل نیستیم


ما کار می‌کنیم که مخاطب داشته باشیم و کار نمی‌کنیم که برای خودمان اجرا برویم. بنابراین مخاطب اهمیت زیادی دارد اما امکان تبلیغات و گرم کردن بازار تئاتر بسیار محدود است به خصوص که ما به جایی وصل نیستیم.

مریم عظیمی– نمایش «ذرات آشوب» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم پشت کوهی، پرتره‌ای از دلاوری و پردلی مردم محجوب جزیره هرمز برای بیرون راندن اشغالگران پرتغالی را به تصویر می‌کشد که نشان‌دهنده عظمت روح ایرانی و جنگاوری آنها برای دفاع از میهن‌شان است. در این نمایش که به عنوان اجرای نوروزی از ۷ فروردین روی صحنه تالار اصلی تئاتر شهر اجرا می‌شود بازیگران نام‌آشنایی مانند رویا جاویدنیا، محسن زرآبادی، مهدی حسینی‌نیا، یاشار نادری، سیدجواد یحیوی و… به ایفای نقش می‌پردازند. در ادامه گفت‌وگوی خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را می‌خوانید.

 

کاراکتر «ممانیک» که شما ایفا می‌کنید علاوه بر نمود بیرونی و قصه فردی‌اش گویی ریشه‌هایی عمیق‌تر نیز دارد.

بعد واقعی این کاراکتر همان است که مخاطب روی صحنه می‌بیند مادری که فرزندانش را از دست داده، داغ دیده و رنج کشیده ولی یک زن قوی است و به نوعی می‌توان او را مادر هرمز دانست. یک نکته مهم و جالب در این داستان این است که برای نجات دادن مردم هرمز و جوانان و دخترهای این سر زمین به یک مادر نیاز است. مادری که خودش رنج کشیده و فرزندان زیادی از دست داده است، مادری که به مدت ۳ سال کنج عزلت گزیده و با هیچکس حتی پسرش سخن نگفته است اما این غم در این زن قدرتی ایجاد کرده و  به همین علت تصمیم می‌گیرد که خودش به این قائله پایان دهد و خودش را جلو می‌اندازد. نگاه من نیز به زنان همین گونه است و فکر می‌کنم که شاید آخرالامر مشکلات ما و حتی مشکلات دنیا به دست یک مادر حل ‌شود، مادری که صبور، بردبار و بخشنده است و در صدد حل مشکلات است نه درصدد درگیری دوباره. این زن به نوعی نقش یک حَکَم را دارد. زنان نیروی عجیبی دارند که اگر بالفعل شده و به زنان پر و بال داده شود همه چیز متفاوت خواهد بود.

لطفا از تجربه همکاری با آقای پشت کوهی بگویید.

من وقتی سر تمرینات حاضر شدم اصلاً متنی وجود نداشت و مدام می‌پرسیدیم که خب چه چیزی را باید بخوانیم، می‌خواستم دیالوگ‌ها را بگیرم تا حفظ کنم و بعد در طول تمرین به حس آنها برسم اما گفتند که متنی وجود ندارد. بنابراین فرم کار کردن ابراهیم پشت کوهی برای من بسیار جالب بود. ایشان بسیار منعطف، شنونده و ریسک‌پذیر هستند همینطور بسیار با حوصله چرا که هماهنگ کردن و میزانسن دادن به۳۰ بازیگر کار بسیار سختی است و صادقانه از کار کردن با ایشان بسیار لذت بردم و این شانس من بود که بعد از مدت‌ها بازگشتم به تئاتر با فردی بود که این انعطاف را داشت، فردی خوش فکر و بسیار باسواد که می‌تواند بازیگرش را به درستی هدایت کند و به نظرم او کارگردان بسیار قابل و ورزیده‌ای است.

سخن پایانی

دوست دارم که کارمان مورد توجه و استقبال قرار بگیرد و مخاطبان اثر را دوست داشته باشند و چون هرچه تماشاگر بیشتری داشته باشیم انرژی ما روی صحنه بالاتر می‌رود. ما کار می‌کنیم که مخاطب داشته باشیم و کار نمی‌کنیم که برای خودمان اجرا برویم. بنابراین مخاطب اهمیت زیادی دارد اما امکان تبلیغات و گرم کردن بازار تئاتر بسیار محدود و محقر است به خصوص که ما به جایی هم وصل نیستیم. امروز فضای مجازی قطب رسانه‌ای شده در حالی که تلویزیون به عنوان رسانه ملی باید تئاتر را تبلیغ کند و مردم را در جریان اجراها قرار دهد. متاسفانه انقدر موانع و قوانین دست و پاگیر و بی‌اهمیت بر سر راه ما و خودشان گذاشتند که برای جذب مخاطب با مشکل مواجه می‌شویم.  من در این زمینه واقعا گله دارم، ما تولید کار هنری می‌کنیم و باید دیگر متولیان نیز وظیفه خودشان را در قبال فرهنگ و هنر کشور انجام دهند.، ما باید به یکدیگر اهمیت بدهیم اگر بخشی وظیفه تولید هنر و فرهنگ را بر عهده گرفته است بخش دیگر نیز باید وظیفه تبلیغات را بر عهده بگیرد تا بازار تئاتر گرم شود.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها