ساحل مصلحی در گفتگو با صبا:
تئاتر گفتوگویی زنده و بیپرده با جامعه است
حضور در این فضا به من آموخت که چگونه عمق و ظرافت نقش را درک کنم، چراکه هر اجرا تنها یک نمایش نیست، بلکه یک گفتوگوی زنده و بیپرده با جامعهای است که دغدغههایش را با تئاتر پیوند میدهد.
مریم عظیمی_ نمایش «کالیگولا» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد مصطفوی که از ۷ فروردین در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است توانسته توجه و نظر مخاطبان را جلب کند. این نمایش با همکاری همه جانبه یک گروه جوان پرتعداد روی صحنه آمده و تلاش دارد بعد دیگری از شخصیت کالیگولا، این کاراکتر پیچیده که پس از مرگ خواهرش دست به رفتارهای جنونآمیز میزند را به نمایش بگذارد. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
تئاتر برای شما چگونه آغاز شد و ادامه پیدا کرد؟
من از کودکی به واسطه شغل خانواده در فضای تئاتر حضور داشتم اما به صورت جدیتر از ۱۳ سالگی شروع به کار در پشت صحنه تئاتر با عنوان منشی صحنه، دستیار و… کردم و در ورکشاپ های مختلف، جشنوارهها و … شرکت میکردم و بعد از سن ۱۸ سالگی شروع به گذراندن دورههای بازیگری کردم و در آموزشگاه «هیلاج» زیر نظر آقای رضا بهبودی، «پادمآرت» زیر نظر آقای کیومرث مرادی و کارگاه «فرایند رسیدن به نقش» زیر نظر آقای مهرداد مصطفوی آموزش دیدم. در دانشگاه نیز به تحصیل در رشته بازیگری پرداختم و به عنوان بازیگر در تئاترهای دانشجویی، همچنین در چند فیلم کوتاه از جمله فیلم کوتاه شرعی به کارگردانی داریوش شهبازی جضور داشتم.
به عنوان یک بازیگر جوان اجرا در تئاتر شهر چه اهمیت و تاثیری بر شما دارد؟
اجرا در تئاترشهر برای من به عنوان یک بازیگر، یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین تجربههای هنریام بوده. این مجموعه به خاطر داشتن مخاطبان حرفهای، همیشه یک هدف برای من محسوب میشد. حضور در این فضا به من آموخت که چگونه عمق و ظرافت نقش را درک کنم، چراکه هر اجرا تنها یک نمایش نیست، بلکه یک گفتوگوی زنده و بیپرده با جامعهای است که دغدغههایش را با تئاتر پیوند میدهد و بدون شک، این تجربه مسیری را که برای رشد حرفهایام ترسیم کردهام، سریعتر و پربارتر کرده است.
وفاداری کاسونیا نسبت به کالیگولا را به عنوان بازیگر این نقش چگونه ارزیابی میکنید و چگونه به این نقش نزدیک شدید؟
کالیگولا پس از مرگ دروسیلا(خواهرش)، به تدریج از اطرافیانش فاصله میگیرد و حتی از کاسونیا نیز به عنوان ابزاری برای تحقق خواستههایش استفاده میکند. کاسونیا، شاهد تحول کالیگولا از یک حاکم منطقی به موجودی ویرانگر است. او احتمالا این تغییرات را ناشی از غم و جنون موقت میداند، اما نمیتواند عمق فلسفی این تحول را درک کند. تغییرات کالیگولا پس از مرگ دروسیلا در نمایشنامه، ترکیبی از فروپاشی روانی و جستجوی فلسفی است. برای کاسونیا، این تحولات بیشتر به عنوان نشانههای دیوانگی و بیثباتی تفسیر میشود نه تلاشی برای رسیدن به حقیقت اما کاسونیا به خاطر عشق بی حد و مرز به کالیگولا تا آخرین لحظه در کنار او میماند. نزدیک شدن به نقش پروسه چند ماهه تمرینات را به دنبال داشته و بدون شک توجه کارگردان روی تک تک کاراکترها برای رسیدن به نقطه قابل قبول، زیست شخصی و مطالعه و مشاهده در رابطه با نقش تاثیرات بسیاری در این مسیر دارد و همه ما در تمرینات اتودهای مختلفی را برای رسیدن به نقش داشتیم که برای خود من از دل این تمرینات تکه تکههای کاراکتر کاسونیا ساخته شد.
در انتخاب نقش به چه مولفههایی دقت میکنید؟
در انتخاب نقش، پیش از هر چیز به عمق و اصالت داستان و شخصیت توجه میکنم. برای من مهم است که نقش نه تنها مرا به عنوان یک بازیگر به چالش بکشد، بلکه پیامی انسانی یا اجتماعی داشته باشد که بتوانم از طریق آن با مخاطب ارتباطی معنادار برقرار کنم. به ویژه به پروژههایی جذب میشوم که فرصتی برای کشف لایههای پنهانِ احساسات و روابط انسانی باشند. نقشهای پیچیده و چندبعدی همیشه مرا وسوسه میکنند، چرا که باور دارم هنر نمایش باید آینهای از واقعیتهای ناگفته جامعه باشد. علاوه بر این، هماهنگی با تیم هنری، از کارگردان تا دیگر بازیگران، برایم حیاتی است. وقتی اطمینان داشته باشم که در مسیری مشترک به دنبال خلق اثری صادقانه و تأثیرگذار هستیم، با تمام وجود خود را در خدمت آن پروژه قرار میدهم. از طرفی به عنوان یک بازیگر جوان، به دنبال نقشهایی هستم که مرا از محدوده امن هنریام خارج کند. هر تجربه باید موتور محرکی برای رشد حرفهای و درونیام باشد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است