کامیار دریاکناری در گفتگو با صبا:
این شغل یک ریسک بسیار بزرگ است
به عنوان یک بازیگر جوان در مورد چشم انداز شغلی خود تنها میتوانم بگویم که این شغل یک ریسک بسیار بزرگ است.
مریم عظیمی_ نمایش «کالیگولا» به نویسندگی و کارگردانی مهرداد مصطفوی که از ۷ فروردین در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه است توانسته توجه و نظر مخاطبان را جلب کند. این نمایش با همکاری همه جانبه یک گروه جوان پرتعداد روی صحنه آمده و تلاش دارد بعد دیگری از شخصیت کالیگولا، این کاراکتر پیچیده که پس از مرگ خواهرش دست به رفتارهای جنونآمیز میزند را به نمایش بگذارد. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
لطفا از چگونگی آغاز تئاتر و بازیگری و سوابق اجراییتان بگویید.
من از سال ۹۳ با شرکت در دورههای آموزشگاه بازیگری جهاننما فعالیت در این عرصه را آغاز کردم و با مهرداد مصطفوی نیز همانجا آشنا شدم، ایشان از اساتید ما بودند و در تمام این سالها با آقای مصطفوی به آموختن بازیگری ادامه دادم. اولین اجرای عموم من نمایش «چشم بر هم زدن» به کارگردانی محمد زیکساری و در تالار حافظ بود و غیر از آن بازی در نمایش «درخت شیشهای آلما» و چند فیلم کوتاه از جمله «نیکی» را در کارنامه دارم که فیلمی چالش برانگیز بود و موفقیتهایی در جشنوارههای در زمینه بازیگری برایم به همراه داشت.
وجود دو کالیگولا روی صحنه موقعیتی پر ریسکی برای بازیگر ایجاد میکند مواجهه شما با این چالش چگونه بود؟
بله این مسئله چالشهایی به همراه داشت چون در بخشهایی دیدگاه و تصویر متفاوتی نسبت به کاراکتر داشتیم ولی آنچه به ما کمک میکرد تا بهتر پیش برویم رفاقت و ارتباطی بود که طی حداقل یک دهه همکاری بین ما ایجاد شده است. در نهایت بر اساس پیشنهادات من و حمید صدری و هدایت مهرداد مصطفوی موقعیتهای قتل به کالیگولایی که من بازی میکنم اختصاص پیدا کرد و من بیشتر سعی میکردم که علاوه بر جنونی که این کاراکتر دارد به فلسفهاش دقت کنم فلسفهای که کامو به این کاراکتر اضافه کرد یعنی همان خواستن ناممکن و انتقامی که میخواهد از دنیا بگیرد.
آیا برای ایفای این نقش به نسخههای دیگر اجرایی رجوع کردید؟
من میدانستم که چنین فیلمهایی هست اما به این آثار رجوع نکردم چون نگران بودم که ناخودآگاه کپی کنم و نمیخواستم چنین اتفاقی بیفتد. تصویری که من از کالیگولا میدیدم یک روانی شاعر بود. یک شاعرانگی که حتی بر قتلهایی که انجام میدهد سایه انداخته و سعی میکردم این شاعرانگی و جنون و غمی که در کالیگولا میبینم را از درون خودم بیرون بکشم. کالیگولا با خواستن ناممکنی که خود به ناممکن بودن آن آگاه است گویی با سرنوشت سر لج افتاده و میخواهد تا حد خدایی پیش برود.
به عنوان یک بازیگر جوان چشم انداز شغلی خود را چگونه میبینید ؟
تنها میتوانم بگویم که این شغل یک ریسک بسیار بزرگ است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است