گزارش صبا از واکنش ها به یکی از کاراکترهای سریال «پایتخت 7»
روانشناسان علیه «پایتخت ۷»
دکتر آتنا وکیلی در حوزه روانشناسی به شخصیت روانشناس «پایتخت 7» واکنش نشان داد و گفت ضربهای که صدا و سیما در قالب طنز به سلامت روان مردم میزنند، نیازی به هیچ دشمن خارجی باقی نمیگذارد!
ندا حسنی – سریال «پایتخت ۷»، فصل هفتم از مجموعه تلویزیونی «پایتخت» به کارگردانی سیروس مقدم و با طراحی محسن تنابنده و نویسندگی آرش عباسی است که هرشب ساعت ۲۲:۰۰ از شبکه یک در حال پخش است. این فصل «پایتخت»، پر قسمتترین فصل مجموعه بهشمار میرود که فصل اول ۱۵ قسمت، فصل دوم ۱۵، فصل سوم ۱۳، فصل چهارم ۲۲، فصل پنجم ۱۸، فصل ششم ۱۷ و فصل هفتم ۲۶ قسمت است. با توجه به اقبال عمومی از این سریال اما در قسمت اول که با مراجعه هما، همسر نقی معمولی به یک روانشناس آغاز میشود و در طول داستان ارجاعاتی به فرد روانشناس را شاهد هستیم مورد توجه و اعتراض جامعه روانشناسان قرار گرفته که رسانهای شدن آن بازتابهای متفاوتی را در پی داشت است. در این گزارش به چرایی این اعتراض پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
مدیران سیما از سال گذشته بیانیهای مربوط به عدم اطلاع رسانی درباره «پایتخت ۷» را صادر کردند و قرار شد عوامل سازنده و بازیگران این سریال – که پخش آن از هفته دوم نوروز ۱۴۰۴ آغاز شد – تا قبل از آغاز پخش، هیچ مصاحبهای با هیچ رسانهای نداشته باشند تا شاید به قول کاراکترهای این مجموعه بترکانند! هرچند که یک فیلم یا سریال با فیلمنامه قوی و تیم تولید حرفهای میتواند با تمام اخبار و به اصطلاح لو رفتنهای محتوایی حتی در بازپخش هم مخاطبان خاص خود را داشته باشد، اما با این همه انتظار برای افزایش مخاطب، از همان سکانس ابتدایی، سریال «پایتخت ۷» با انتقادات گستردهای مواجه شد و برخی از روانشناسان و صاحب نظران با انتشار پیامهای انتقادی در صفحات شخصی و در فضای مجازی حساسیت سایر رسانههای رسمی و سایتهای خبری را برانگیختند. تا جایی که کار به ریاست سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشید و دکتر علی فتحی آشتیانی طی نامهای به دکتر جبلی رئیس سازمان صدا و سیما، محتوای سریال «پایتخت ۷» را مغایر با اصول و مبانی درمانگری دانست و آن را یک اهانت و بی حرمتی به جامعه روانشناسان و مشاوران کشور خواند.
او در این خصوص عنوان کرده است: تهیه سریال طنز و ایجاد فضای شاد و با نشاط برای مردم کشورمان از ارزش بالایی برخوردار است ولی طنز نباید عاملی در جهت تخریب رشته علمی روانشناسی که از حساسیت و ظرفیت بسیار بالایی مثل خود روان برخوردار است، شود و اعتماد عمومی را در مراجعه به روانشناسان سلب کند.
این مقام مسئول با اشاره به وظیفه مهم این سازمان به عنوان بزرگترین نهاد مسئول در خصوص سلامت روانی کشور و در راستای صیانت از سلامت روانی جامعه افزود: سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی با بیش از ۷۲ هزار عضو متخصص ضمن محکوم نمودن تهیهکنندگان و عوامل پخش سریال «پایتخت ۷» به دلیل تخریب جامعه متعهد روانشناسی، خواستار برخورد جدی با عوامل این سریال و تغییر نگرش سازمان صدا و سیما در تولید و پخش برنامههایی با مضمون توهین به جامعه روانشناسی و مشاوره کشور است و توقع دارد اصول اخلاقی در حوزه سلامت روانی و تکریم متخصصان این حوزه که سفیران آرامش کشور هستند، توسط اصحاب رسانه رعایت شود.
در واکنش به اظهارات رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره برخی از رسانهها آن را تایید و برخی مانند پایگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان، از این سازمان خواستند تا با مسائل مهمتر جامعه از جمله عاملان خودکشی جوانان ایرانی برخورد کند و به شیوع روانشناسان غیرحرفهای در رسانهها و فضاهای مجازی معترض شود تا اینکه در برابر طنز در رسانه، که خود میتواند به عنوان ابزاری برای طرح مشکلات اجتماعی استفاده شود، کم تابی کند و واکنش نشان دهد. در همین راستا برخی رسانهها معتقدند که در «پایتخت ۷» هیچ چیز مثل گذشته نیست نه گویشها و نه تیپ شخصیتها، نه نقی آن نقی گذشته است و نه ارسطو آن ارسطوی قبلی تا جایی که کار به هوش مصنوعی کشیده و یکی از سایتها، سریال را از منظر این تکنولوژی نوین مورد نقد و بررسی قرار داده است.
البته که یکی از معضلات در تولید آثار نمایشی در ایران نبود تیم کارشناسی در کنار فیلمنامه نویس و تیم تولید است و متاسفانه خیلی از سازندگان آثار و فیلمنامهنویسان ما در زمینه موضوع مورد نظرشان در داستان که احیانا جنبه علمی دارد به مطالعه درباره ان موضوع در فضای مجازی اکتفا و یا صرفا به اطلاعات شخصی خود اعتماد میکنند در صورتی که در دنیای حرفهای نیاز است که تیم کارشناسی در کنار تیم تولید قرار بگیرد تا اینگونه موارد که در سریال «پایتخت ۷» رخ داده و میبایست تاثیر مثبتی روی مخاطب بگذارد نتیجه معکوس در پی نداشته باشد.
اما این که در ایران با هیچ قشری در جامعه نمیتوان شوخی کرد چون ممکن است ناراحت شوند معضل دیگری است که باید ریشهیابی و در افکار عمومی اصلاح شود. به نظر نگارنده اعتراض به سریال «پایتخت ۷» که دران با یک روانشناس شوخی شده منطقی نیست و محلی از اعراب ندارد، چرا که یک فیلمنامهنویس یا کارگردان اثر نمایشی برای پیشبرد درام و جذاب کردن اثر و جلب نظر مخاطب به هر حال کاراکتری که در روند داستانی خلق و شخصیتپردازی کرده را باید متعلق به یک قشری از جامعه بداند. چرا که شخصیتهای یک سریال یا فیلم سینمایی که از مریخ نیامدهاند و در دل همین جامعه متولد و زندگی میکنند! اما اگر کارکتر روانشناس در این سریال مورد نظر موارد علمیای را به غلط مطرح کرده است و یا داستان سریال و کاراکترها یک باور غلط (عدم اعتماد به روانشناس) را ترویج کرده موضوعی است که میتوان برای جامعه روانشناسی حق اعتراض قائل بود.
در این میان دکتر آتنا وکیلی جزو اولین افرادی بود که در حوزه روانشناسی و در فضای مجازی اینستاگرام به شخصیت روانشناس سریال «پایتخت ۷» واکنش نشان داد و نوشت: ضربهای که صدا و سیما و رسانههای ایرانی در قالب طنز به سلامت روان مردم میزنند، نیازی به هیچ دشمن خارجی باقی نمیگذارد!
برای این که با دیدگاه این روانشناس بیشتر آشنا شویم و این که اصولا به طنز ماجرا خردهای دارند و یا از نگاه وی نکات علمیای در این سریال مغفول مانده ، در این گزارش به سراغ این روانشناس و مدرس دانشگاه رفتهایم.
این روانشناس و درمانگر، که از مخاطبان و دنبال کنندگان سریالهای تلویزیونی و نمایشهای خانگی است، در این باره توضیح داد: با توجه به اینکه طیف گستردهای از افرادی که به من مراجعه میکنند، از بینندگان سریالها هستند؛ بالطبع من نیز سعی میکنم سریالهای داخلی و اخبار را دنبال کنم تا بتوانم دیدگاهها و نقطه نظر مراجعه کنندگان را بهتر متوجه شوم. در این بین به ویژه سریالهایی که ترند و پر مخاطب هستند- چه در صدا و سیما و چه در پلتفرمها- را حتما دنبال میکنم تا از فرهنگ مردم و جامعه دور نیفتم که سریال «پایتخت ۷» از جمله این مجموعهها است. پیش از این نیز سریالهای طنز از جمله «لیسانسهها»، «ساختمان پزشکان» و مانند آن را دنبال میکردم؛ چون چنین سریالهایی که با زبان طنز داستان خود را مطرح میکنند در حوزه سلامت روان، تاثیر به سزایی بر روی مخاطبانشان میگذارند و من به واسطه آنها، نقطه نظر بینندگان و واکنش اقشار مختلف را دریافت کرده و به تأثیر کلی این قبیل برنامهها در سطح جامعه پی میبرم.
او در رابطه با نگاه خود به مجموعه «پایتخت» افزود: طنزی که در سری هفتم «پایتخت» وجود دارد، گاه اغراق شده، کودکانه و قابل پیش بینی است. در این نوع طنز از زبان بدنی استفاده شده که بیشتر جنبه تمسخر آمیز دارد؛ هرچند در این مجموعه، به خیلی از مسائل به شکل واقع بینانه پرداخته شده است و به طور کلی از تکه کلامها و مطالبی که در فضای مجازی به خصوص در اینستاگرام وایرال و همهگیر شده، زیاد استفاده و بسیاری از اتفاقات فضای مجازی را وارد طنز خود کرده است تا به این وسیله همذات پنداری بیشتر مخاطبان را تقویت کند. حضور روانشناس در سریال «پایتخت ۷» نیز، احتمالا کنایه و اشاره به فردی است که سالها در صدا و سیما از وی به عنوان روانشناس استفاده شده و عنوان دکتر را با خود یدک میکشد. او تا کنون سمینارهایی در کشور برگزار و بعد از اشتباهاتی که در کلام و بیان علمی مرتکب شد، اعلام کرد که نه تحصیلات آکادمیک روانشناسی دارد و نه مدرک دکترا گرفته است!
این بانوی روانشناس گفت: در سریال اشاره به این موضوع و کنایه به آن، میبایست با دقت بیشتری صورت میگرفت و به نوعی سریال میتوانست انگ زدایی کند، ولی مجموعه «پایتخت ۷» به جای آگاهی سازی ناشی از انتقاد، تبدیل به تقویت کننده یکسری کلیشهها شده است. جملاتی مانند: شوهر من به روانشناس اصلا اعتقادی ندارد یا مردها به روانشناس معتقد نیستند! یا خندههای نا به جای روانشناس به صحبتهای مراجعه کنندهاش موجب میشود که مردم نسبت به خدمات سلامت روان، روانشناس و حتی روان پزشک بی اعتماد شوند و این مناسب یک سریال پر مخاطب در رسانه ملی نیست. البته پیشتر هم در سریالهایی مثل ساختمان پزشکان نیز چنین مسائلی مطرح بود اما همان سریال حداقل آگاهی سازیهایی نیز در کنار آن داشت؛ مثل محدود بودن زمان بندی یک مشاور روانشناسی و اینکه بعد از اتمام جلسه روانشناسی، توقع ادامه پروسه درمان در خارج از آن زمان بندی نباید وجود داشته باشد. بکار بستن چنین جزئیاتی به ویژه با زبان طنز و شوخی میتواند تأثیر دو چندانی را در مقابل آموزشهای مستقیم داشته باشد، در نتیجه طنز از جمله ابزار قدرتمند در حوزه آموزش است ولی اغلب سریالها از جمله «پایتخت ۷» به جای کنایه زدن به روانشناس نماها، موجب تقویت چنین کلیشههایی میشوند.
وی مراجعه به روانشناس را در جامعه، پذیرفته ندانسته و ابراز کرد: در حال حاضر در کشور ما اختلالات و مشکلات روان، انگ زدایی نشدهاند به این معنا که مراجعه افراد به روانشناس مانند داغ ننگ یا استیگما بر روی افراد است و هنوز افراد این مسأله را به دلیل عدم آگاهی جامعه، پنهان میکنند. برای مثال میتوان به شیوع ویروس HIV و هپاتیت در دهه ۸۰ اشاره کرد که وزارت بهداشت و درمان با آگاهی سازی از طریق رسانههای جمعی، عرضه لوازم بهداشتی یکبار مصرف مثل سرنگ به بیمارانی که اعتیاد داشتند، آموزشهای مستقیم مبنی بر عدم پنهان کردن بیماری مطرح شد و از شیوع این بیماری در بین مردم تا حد قابل توجهی پیشگیری شد. اما در رابطه با مسائل مختلف روان، همچنان مراجعه به روانپزشک، بستری شدن در بیمارستان، گرفتن دارو یا حتی طرح مشکلات زناشویی درحضور روانشناس، داغ ننگی است که هنوز در جامعه جا نیفتاده است.
به تصویر کشیدن واقعیتهای مرتبط با روان درمانی مثل بیمارستانهای روان درمانی که بسیار عجیب نشان داده میشوند. در سریالهایی مثل «شهرزاد»، «زخم کاری» و امثال آن تصاویر غیر واقعی و ترسناک و غیر حرفهای از بیمارستانها و آسایشگاهها ارائه شده است. حتی در برههای اعتراضات مردمی به مسائل معیشتی و اقتصادی- با توجه به مستندات موجود در رسانههای دیداری، شنیداری، نوشتاری و خبری- از ارجاع این افراد به روانپزشک به عنوان یک تهدید و ابزار تنبیهی استفاده میشد.
این روانکاو با اشاره به نکات مثبت سریال، خاطر نشان کرد: بالطبع نمیتوان بحث روانشناسی را در کل سریال منفی انگاشت اما از آنجا که مقوله طنز بسیار موثر و فراگیر است و در مقایسه پیجهای اینستاگرامی از سال ۱۴۰۰ تاکنون، میتوان بالاترین نرخ رشدها را در صفحات طنز، فان و پس از آن، آموزشی مشاهده کرد؛ درنتیجه لازم است که سریالهای طنز با دقت بیشتر و با نگاه تخصصیتر ساخته شود تا اگر قرار است اثر مثبتی داشته باشد، آثار سوء نیز کمتر شوند. اگر مروری به نظرات کاربران داشته باشیم، ملاحظه میکنیم که در اغلب آنها عنوان شده که مثلا تمام روانشناسان اینگونهاند، من هم به روانشناس اعتقادی ندارم، روانشناس فقط پول میگیرد، گوش میدهد و میخندد، بدون اینکه راهکار مناسبی ارائه دهد و مانند آن که گویی مهر تأییدی به چنین باورهایی در سریال است.
اما از بعد دیگر، سریال بخشهای مثبتی هم دارد، مثل شخصیت «هما» که زن آگاهی است و به نسبت بقیه به مسائل خود اشراف دارد و از این رو به دنبال راهکار تخصصی به روانشناس مراجعه میکند. او زنی است که هنجارها را میشکند و با همه عدم همکاری همسرش «نقی معمولی»، روان درمانی خود را ادامه میدهد و به او هم یادآور میشود. همچنین اگر سازندگان در سکانس اول این سریال، به برخی ریزه کاریهای رفتاری توجه میکردند، میتوانستند از یک سکانس غالبا مخرب آن را به یک سکانس آموزنده تبدیل کنند.
وی در پاسخ به این سوال خبرنگار صبا که چرا سازمان روانشناسی پیش از این اقداماتی در خصوص آگاهی سازی جامعه و حتی اقدام برای سفارش ساخت برنامه نکرده است، عنوان کرد: سازمان روانشناسی هر از چند گاهی لیستی از روانشناسهای زرد، بدون مدرک و متخلف را ارائه میکند ولی این اقدامات ضعیف است و خیلی از افراد جامعه نسبت به آنها بی اطلاع هستند. نظارتی که این سازمان نسبت به روانشناسان دارد در قیاس با نظارت بر روی پزشکان و تخلفات آنان مثل روان پزشکان، قابل توجه نیست. این سازمان با برگزاری یک امتحان بسیار سطحی و مصاحبه ابتدایی و پایه، در طول یک ماه به ۱۲ هزار روانشناس مجوز میدهد و در نتیجه مراجعه کنندگان به بسیاری از این روانشناسان نه تنها نتیجهای نمیگیرند، بلکه حتی اصول اولیه و موارد حرفهای توسط چنین روانشناسانی نادیده گرفته میشود و کل جامعه روانشناسان زیر سوال میرود. به طور کل، سازمان روانشناسی قدری دور افتاده شده و نسبت به مسائل روز قدری تأخیر دارد که البته با ورود ریاست جدید، این روند تا حدودی بهبود یافته است.
او در ادامه تأکید کرد: با توجه به کش و قوسهایی که سازمان روانشناسان به عنوان بخش خصوصی با وزارت بهداشت و درمان دارد و به دلیل برخی منافع زیر نظر این وزارت نرفته است، در نتیجه پوشش بیمه تامین اجتماعی ندارد. ضمن اینکه خدمات تشخیص و تجویز دارو توسط روان پزشکها تحت پوشش بیمه دولتی هستند، اما خدمات روان درمانی و روانکاوی توسط روانپزشک تحت پوشش بیمه دولتی نبوده و بسیار گرانتر از روان درمانی توسط روانشناس است. لازم به یادآوری است که روان پزشک فردی است که ۷ سال پزشکی عمومی خوانده و تخصص خود را در شاخه اعصاب و روان اخذ کرده است. کار او تجویز دارو است ولی روانشناس اجازه تجویز دارو ندارد. روانپزشک میتواند دورههای روان درمانی را نیز بگذراند و این کار را هم انجام دهد اما روانشناس حتی اگر مدرک دکترا هم اخذ کند، اجازه تجویز دارو ندارد. در هر حال با توجه به عدم نظارت سازمان روانشناسان و عدم الزام برخی محدودیتها موجب ساخت آثاری در سینما و تلویزیون میشود که باز خوردهایی نامطلوب برای این سازمان و عواقب جبران ناپذیر در اجتماع را به همراه دارد.
وکیلی درخصوص اینکه چرا سازمان روانشناسی و مشاوره، به مدارس و دانشگاهها ورود نمیکند، ابراز داشت: برخی مدارس غیرانتفاعی در مدارس مشاور دارند ولی اینکه آموزشهای مدونی وجود داشته باشد که آن را وارد برنامه ریزیهای تدریس در مدارس کنند، چیزی پیش بینی نشده است. در همین راستا به برخی افراد روحانی امتیاز تحصیل در حوزه روانشناسی داده شد و آنها به مدارس و دانشگاهها اعزام شدند، که ناکارآمد بود و نتیجه مثبتی در پی نداشت. چرا که این افراد در مدارس و دانشگاهها بیشتر مشاورههای مذهبی ارائه میکردند و نه روانشناسی حرفهای.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است