داود زارع در گفتگو با صبا:
سعی کردیم از طریق تصاویر فضاسازی کنیم
ما نمیخواستیم از دکورهای آنچنانی استفاده کنیم بلکه بیشتر میخواستیم از طریق تصاویر، فضاسازی کنیم. در این زمینه از المانها نیز بهره گرفتیم مثلاً برای صحنه رستوران از المان یک همبرگر استفاده شد.
مریم عظیمی _ داود زارع و نرگس اصغری که تابستان گذشته نمایش «۱۶ سالگی» را با محوریت دغدغهها و مشارکت خود نوجوانان بر صحنه داشتند این روزها نمایش «پینوکیو» به نویسندگی «سو آنگو» که خود یک بازنویسی از «پینوکیو» شاهکار «کارلو کلودی» نویسنده ادبیات کودک و نوجوان مشهور ایتالیایی است را در تالار هنر روی صحنه آوردهاند. تهیهکنندگی این اثر را مجید قناد برنامهساز و مجری نام آشنای حوزه کودک و نوجوان بر عهده دارد و علیرضا دری در کنار نرگس اصغری و ۱۶ بازیگر کودک و نوجوان در این اثر به ایفای نقش پرداختهاند. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با کارگردان این نمایش را میخوانید.
چه تغییراتی روی داستان اصلی «پینوکیو» اعمال کردید.
همانگونه که واقف هستید افراد زیادی چه در عرصه بزرگسال و چه برای بچهها «پینوکیو» را کار کردند. من فکر میکنم که یک سری از متون که ادبیات کلاسیک جهانی هستند هیچ وقت قدیمی نمیشوند و همانطور که بچهها بزرگتر میشوند و نسلهای جدید سر بر میآورند ما وظیفه داریم که یک سری از آداب که به صورت پایدار برای تربیت و پرورش همه نسلها وجود دارد را انتقال بدهیم و این چیزی نیست که کهنه شود حال نگاه ما باید نگاه امروزیتری شود. شهریور سال ۱۴۰۲ من متن کوتاهی از خانم سو آرنگو ترجمه و آماده کرده بودم این متن خود بازنویسی شدهای اثر کارلو کلودی بود. زمانی که این اثر را خواندم به این نتیجه رسیدم که میتوان اثری بزرگتر و امروزیتر از آن ساخت و مفاهیم بیشتری در آن گنجاند. پینوکیویی که در ابتدای نمایش ما میبینید یک مرد ۷۰ ساله است که موفق شده کارخانه بزرگ ساخت عروسک چوبی به راه بیاندازد. او عروسکهایی میسازد که رویش نوشته شده “هدیه به بچهای است که هرگز دروغ نمیگوید” در واقع پینوکیو کار پدر ژپتو را رها نکرده و آن کارگاه کوچک نجاری را به این کارخانه تبدیل کرده است. شاید پینوکیویی که خود کارلو کلودی کار کرده بود بیشتر روی عواقب دروغگویی و این گونه مفاهیم استوار باشد اما من مسائل دیگری را نیز به داستان افزودم مثل ایثار، از خود گذشتگی والدین در قبال فرزندانشان، همینطور احترام به سایرین و عقایدشان و فرهنگ معذرتخواهی، متاسفانه هنوز هم شاهد هستیم که به جای آموزش فرهنگ معذرت خواهی به کودکان، پدر و یا مادر به جای فرزند عذرخواهی میکند و این برای من خیلی مهم بود که بچهها یاد بگیرند بابت کار اشتباه خودشان عذرخواهی کنند. یک نکته مهم دیگر که در این نمایش به آن اشاره میشود پذیرفتن یکدیگر با تمام نقصهایی است که داریم حال ما اینجا روی نقصهای ظاهری تاکید داشتیم. برای من بسیار مهم بود که مفاهیم و موارد دیگری مانند شجاعت را به کار اضافه کنم مضاف بر اینکه حضور خود بچهها در نمایش بسیار مهم بود. ما اگر بتوانیم بچهها را آماده کنیم تا اجرای قابل قبولی داشته باشند و بچهها برای بچهها بازی کنند مسلماً تاثیرگذاری بیشتری خواهیم داشت چرا که بچهها خودشان را روی صحنه میبینند، همذات پنداری میکنند و این مفاهیم را از همسالان خود خیلی بهتر میپذیرند . در عین حال سعی کردم از دکوری انتزاعی استفاده کنم و از المانهای عرف در نمایش کودکان کمی دور شوم و بیشتر به سمت ساختن فضا توسط خود کودکان بروم.
آنچه که در دکور توجه زیادی جلب میکند این است که سعی شده تمام المانها و عناصر در مینیمالترین شکل ممکن و گاه به صورت دو بعدی اجرا شوند. این امر وجه تئاتریکال بیشتری به فضا داده و خلاقیت مخاطب را نیز بیشتر به کار میگیرد.
ما نمیخواستیم از دکورهای آنچنانی استفاده کنیم بلکه بیشتر میخواستیم از طریق تصاویر، فضاسازی کنیم. در این زمینه از یک سری المانها نیز بهره گرفتیم مثلاً برای صحنه رستوران از المان یک همبرگر استفاده شد و یا در صحنه نمایش عروسکی با دو تکه چوب گروه بازیگران کودک تبدیل به عروسکهای نمایش عروسکی میشوند همینطور فقط با المان یک کیف دو بعدی که به دست بچهها داده شده صحنه مدرسه خلق میشود. ما در این نمایش ۱۶ صحنه مختلف داریم و مدام این صحنهها تغییر میکند به همین جهت سعی کردیم با توجه به حجم آکسسواری که نیاز داریم از وسایل و المانهایی کم حجم، مینیمال، سبک و کوچک استفاده کنیم. فکر میکنم هر چقدر که در آثار کودکان به سمت سادهگرایی برویم نه اینکه از کیفیت و متریال کم کرده باشیم بلکه آنچه مد نظر داستان است را بیان کنیم بهتر نتیجه میگیریم به همین علت به این سمت رفتیم که مفاهیم را با تصویرسازی به بچهها ارائه کنیم.
سخن پایانی:
کسانی که آثار قبلی مرا دیدهاند این سوال را میپرسند که چگونه شد که از آثار تراژیک به این نمایش شاد و طنز رسیدید. من فکر میکنم پاسخ این است که چه در آثار نمایشی کودک و چه آثار مربوط به نوجوان سعی ما باید بر این باشد که امید به زندگی و تشویق بچهها به تلاش و سختکوشی را در اثر منعکس کنیم چرا که زندگی هیچ چیز غیر از این نیست و تمامش سخت کوشی و تلاش است و ما باید این مفاهیم را به نسلهای جدید که خود روزی پدر و مادر و وارد جامعه خواهند شد بیاموزیم.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است