منصور عربی در گفتگو با صبا:
پرس و جو کنان به نقش رسیدم
نزدیک شدن به این کاراکتر بیشتر بر اساس سوالاتی بود که من از همکارانم میپرسیدم چون خود من به خدمت سربازی نرفتم. در واقع همین گونه پرس و جو کنان به نقش رسیدم.
مریم عظیمی– پس از استقبال خوب مخاطبان از دورههای اجرایی مختلف نمایش «دشمن مردم» این بار نمایش «قربانگاه» به نویسندگی عمادالدین رجبلو و کارگردانی مشترک او با سمیرا سرچاهی به سالن چهارسوی تئاتر شهر رسیده است. در این نمایش که به موقعیتی دراماتیک میپردازد چند سرباز در یک آسایشگاه نظامی دورافتاده، با یک شوخی نابجا باعث حادثهای ناخواسته میشوند. ماجرا خیلی زود از کنترلشان خارج میشود و به بحرانی جدی میانجامد. این اتفاق، رابطهی میان آنها را به هم میریزد و زخمهای قدیمی را دوباره زنده میکند. در ادامه گپ و گفت خبرنگار صبا با بازیگر این نمایش را میخوانید.
در رابطه با کاراکتر امین و اینکه نقش پردازی این کاراکتر چگونه انجام شد بگویید.
نزدیک شدن به این کاراکتر با توجه به زمان محدودی که ما برای آماده شدن اجرا در اختیار داشتیم بیشتر بر اساس سوالاتی بود که من از دوستان و همکارانم در این نمایش میپرسیدم چون خود من به خدمت سربازی نرفتم و سوالهایی مانند این که در آسایشگاه سربازان چه خبر است! چه رفتارهایی میکنند؟ چه ساعتی خاموشی و چه مدت خاموشی میزنند؟ برخورد افراد با هم چگونه است و… در واقع همین گونه پرس و جو کنان به نقش رسیدم البته آقای رجبلو و خانم سرچاهی نیز کمک زیادی در این مسیر به من کردند تا کاراکتر ساخته شد.
کاراکتر امین در طول نمایش بارها مورد خشونت قرار میگیرد این صحنهها چگونه شکل گرفت و برای شما به عنوان یک بازیگر چه تجربهای بود؟
امین کاراکتری است که دلش میخواهد به واسطه پاسبخش بودن، خودی نشان دهد اما در اصل از کاراکتر رضا هم حساب میبرد. طبق اطلاعاتی که گرفتم کسی که پاسبخش است به نوعی حاکم مطلق آن فضا میشود و دیگران در برابرش کوتاه میآیند بر همین اساس است که امین میخواهد خودی نشان دهد اما نمیتواند و مورد خشونت قرار میگیرد به خصوص که وارد ماجرایی شده و پایش گیر است. با همه این مسائل او اعتقادات قلبی محکمی دارد و جایی که همه هم قسم میشوند روایت دیگری از واقعه داشته باشند او به این قسم تن نمیدهد و خود را از دیگران منفک میسازد. لحظات درگیری لحظات بسیار سختی است و در برخی از شبهای اجرا اتفاقات عجیبی نیز رقم خورده و آسیبهای ریز و درشتی دیدیم. در واقع زمانی که درگیریها شکل میگرفت ما کاملاً در اتمسفر کار غرق شده بودیم و بعد که حس کردیم میزان این خشونت زیاد است سعی کردیم آن را بیشتر تحت کنترل خود در بیاوریم یعنی در عین حال که از صحنههای خشونت دوری نکردیم تلاش ما بر این بود که این صحنهها از دل کار و عین واقعیت باشد.