مصطفی ساسانی در گفتگو با صبا:
کمدی کاری بسیار ظریف مانند مینیاتور است
کار کمدی کار بسیار ظریفی است مانند مینیاتور و شاید جابجا شدن یک کلمه یا کم و زیاد شدن سرعت اجرا یک صحنه سبب شود که لحظات شکل نگیرند به همین علت یک پارتنر صبور و حرفهای میتواند کمک کننده باشد.
مریم عظیمی _ نمایش «رام کردن اسب چوبی» به نویسندگی سینا رازانی و نیما نافع و کارگردانی سینا رازانی و تهیهکنندگی علی شاهانی با حضور چهرههای نام آشنایی مثل کامران تفتی، سانیا سالاری، اتابک نادری و… این روزها در سالن چهارسوی تئاتر شهر به اجرا در میآید. موضوع این نمایش در دنیای فردی مرفه و پولدار که تفریحش گیر آوردن افراد ساده لوح و فاقد پیچیدگی و دست انداختنشان است، میگذرد در حالی که شکارچی خود به زودی تبدیل به شکار خواهد شد. در ادامه گفتوگوی خبرنگار صبا با بازیگر این فیلم را میخوانید.
چگونه وارد این پروژه شدید و آیا با آقای رازانی همکاری دیگری داشتید؟
ما در واقع هم دانشگاهی بودیم و اغلب کارهای یکدیگر را میدیدیم اما امکان همکاری به وجود نیامده بود. از طرفی ۷ سالی بود که من تئاتر کار نکرده بودم و کمی تردید داشتم و فکر میکردم یک کار کمدی برایم خیلی سخت خواهد بود و حقیقتش دوست نداشتم کمدی کار کنم اما زمانی که سینا رازانی با من تماس گرفت و متن را مطالعه کردم آنقدر برایم جذاب بود که پذیرفتم.
کاراکتر محمد مراد را چگونه دیدید و برای اجرای این کاراکتر به چه نکاتی دقت کردید؟
مهمترین مسئلهای که سینا رازانی همیشه در مورد این کاراکتر به آن اشاره میکرد کودک صفتی این کاراکتر بود یعنی کلید ورود به دنیای ذهنی و روانی این نقش کودک صفتیاش بود. همانطور که میدانید کودکان وقتی از چیزی خوشحال میشوند خیلی راحت آن ذوق را بروز میدهند این کاراکتر نیز شور و شوقش را درست مانند کودکان بروز میدهد و از آنجایی که سطح این بروز دادن از آن حد استاندارد بزرگسالانه فراتر است در نظر اطرافیانش عجیب و غیر طبیعی جلوه میکند. یکی دیگر از چالشها و سختیهای ایفای محمد مراد این بود که او میتوانست در یک جمله چند حس متفاوت و گاه متضاد را تجربه کند.
میتوان گفت که همین ویژگی او باعث میشود در موقعیتهایی قرار بگیرد و در اثر برخورد کودکانهاش آن موقعیت را به یک فاجعه نزدیک کند!
بله هر چند که دوست ندارد که آن اتفاق فاجعه آمیز شود اما چون آن درایت لازم را ندارد و آدم سیاستمداری نیست با اینکه فکر میکند دارد کاری را درست میکند همواره در حال بدتر کردن اوضاع و موقعیتها است.
اکثر لحظات نمایش از تقابل شما با کامران تفتی شکل گرفته است از تجربه این همکاری بگویید.
من در تمام این سالها حتی آقای تفتی را از نزدیک ندیده بودم و کمی هم نگران بودم چون به واسطه نقشهایی که از ایشان دیده بودم فکر میکردم فرد سرسختی هستند. بخصوص که در کار کمدی اگر بازیگر مقابل همکاری نکند بسیاری از لحظات شکل نمیگیرد به همین علت خیلی تردید داشتم اما زمانی که کارمان آغاز شد آنقدر همراه بودند که این همکاری تبدیل به یکی از لذت بخشترین کارهایم شد و آن تصویری که از آقای تفتی در سریالها میدیدم در ذهنم فرو ریخت و تبدیل به تجربهای لذت بخش شد. ایشان بسیار صبور بودند ما حدوداً یک ماه فقط صحنههای دو نفره خودمان را تمرین میکردیم و حقیقتا هم شرایط سختی بود چرا که باید آن ریتم و تمپوی لازم را پیدا میکردیم. کار کمدی کار بسیار ظریفی است مانند مینیاتور و شاید حتی جابجا شدن یک کلمه یا کم و زیاد شدن سرعت اجرا یک صحنه سبب شود که لحظات شکل نگیرند به همین علت یک پارتنر صبور، درست و حرفهای میتواند کمک کننده باشد همینطور کارگردانی که همه این مسائل زیر نظر او انجام میشود.
سخن پایانی
هرچند که استقبال خوب مخاطبان از این اثر قابل پیشبینی بود اما همچنان برایم جالب است اگرچه در کار کمدی همیشه این دوگانگی هست و عدهای کار را خیلی میپسندند و عده دیگر کمتر، اما ما و دیگر اعضای گروه تمام سعیمان را کردیم، تمرینات بسیار سخت و طاقت فرسایی را طی کردیم تا تمام لحظات نمایش و ریتمش را به دست بیاوریم چرا که کمدی کار ریتم است و اگر ریتمش درست اجرا نشود و کند باشد، تبدیل به یک کار کسل کننده خواهد شد و اگر تندتر از آنچه که باید باشد، بسیاری از لحظات دست خواهند رفت و پیدا کردن آن ریتم حاصل تمرینهای بسیار زیاد است.