روزنامه صبا

روزنامه صبا

شهرزاد عبدالمجید در گفتگو با صبا:

شیطنت‌های برخی باعث شد از سینما دور شوم


دوستانی در پشت صحنه و همچنین دوست تهیه‌کننده‌ای باعث ‌شدند پیشنهادات من به سمت دیگران برود و من چون این شرایط را دیدم به طرف سریال‌های تلویزیونی رفتم و این روند من را از سینما دور و دورتر کرد.

احمد محمداسماعیلی – در ابتدای دهه هفتاد سینما و تلویزیون با بحران کمبود بازیگر رو به رو شد و امین تارخ با تاسیس آموزشگاهش به سمت معرفی بازیگران جوان رفت و در کنارش با ساخت مجموعه‌هایی نظیر «در پناه تو» تعدادی زیادی بازیگر به جامعه هنری معرفی شدند. یکی از این بازیگران شهرزاد عبدالمجید بود که قبل ترش در تئاتر فنون بازیگری را آموخته بود. او در سالهای بعد با درخشش در سینما و تلویزیون فرصت همکاری با بزرگان را به دست آورد. همکاری با کیمیایی در دوران اوجش در فیلم ضیافت درنقش فرنگیس در قالب آدمی با مختصات خاکستری چند وجهی و شاپور قریب و علیرضا افخمی باعث شد عبدالمجید دوران موفقی را تجربه کند. با این بازیگر مروری به دوران کاری‌اش داریم.

 

موقعی در تئاتر فعالیت کردید که شروع دوران درخشان تئاتر در دهه هفتاد بود. به تئاتر چگونه علاقه‌مند شدید؟

هم تئاتر و هم سینما جذابیت‌های خاص خودشان را دارند. تئاتر را به این دلیل انتخاب کردم که برایم دنیای پر از راز و رمز و زیبا بود. تئاتر دیدن را با مادرم شروع کردم.

مادرتان اهل تئاتر دیدن به صورت حرفه‌ای بود؟

خانواده‌ام علاقه‌مند هنر در عرصه‌های مختلفش هستند. اولین تئاتری که رفتیم در آن یکی از همکاران اداره‌ای که مادرم در آن کار می‌کرد به عنوان بازیگر حضور داشت.

الآن بازیگر شناخته شده‌ای است؟

عباس محبوب بود و در کنارش محمود اوین، کیومرث ملک‌مطیعی و محمد شیری هم در این نمایش بازی داشتند.

در چه سنی این نمایش را دیدید؟

دبیرستان تحصیل می‌کردم و سن و سالم کم بود و چون اشتیاق من را به تئاتر دیدند. عباس محبوب به من گفت «آیا دوست داری تئاتر بازی کنی؟» مادرم مخالفت کرد و گفت اول دیپلمش را بگیرد و بعد اگر خواست بیاید تئاتر بازی کند.

در دوران دبیرستان تئاتر بازی نمی‌کردید؟

کار می‌کردم اما به صورت آماتوری بود و یادم می‌آید در نمایش «خاله سوسکه» بازی کردم.

کتابخوان هم بودید؟

کتابخوان هم بودم.

به چه کتابی بیشتر علاقه داشتید؟

خواندن مجموعه کتاب‌های ماجراهای تن تن جزو علائقم بود.

کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را هم می‌خواندید؟

بله، مدام به کانون رفت و آمد داشتم و مادرم همیشه من را به کانون می‌برد.

به نظر می‌رسد مادرتان در تکوین هنری شما نقش مهمی دارد….

همینطور است. با حمایت‌های او توانستم در عرصه هنری فعالیت کنم. دائی من (مسعود مهجور) هم در زمینه مدیر تولیدی و تهیه‌کنندگی فعالیت می‌کرد. بعد از گرفتن دیپلم در رشته تجربی مادرم موافقت کرد که به بازیگری بپردازم و در نمایش «دختر چوپان» بازی کردم.

نمایشی که در لاله زار روی صحنه رفت….

بله، کیومرث ملک‌مطیعی من را برای بازی در این نمایش معرفی کرد.

اجرا و بازی در تئاترهای لاله زاری با توجه به واکنش‌های تماشاگران کار دشوار و چالش برانگیزی است…

همینطور است. یک بار تماشاگری بعد از خاتمه نمایش پرید روی صحنه و بازیگران آمدند جلوی من ایستادند و این دوست تماشاگر برای من هدیه‌ای آورده بود و آنجا به من داد.

هدیه چه بود؟

یک بسته پول که کادو پیچ شده بود. من پول را دادم به کیومرث ملک‌مطیعی و ایشان برای همه یک جلد حافظ خرید.

آیا این هدیه دادن به شما حسادت سایر بازیگران خانم نمایش را بر انگیخته نکرد؟

من تنها بازیگر زن نمایش بودم.

شیوه کارگردانهای لاله زاری خیلی با شیوه کارگردان‌های سایر مراکز نمایشی تفاوت داشت و بداهه در آن حرف اول را می‌زد؟

بداهه خیلی مهم بود. البته کار واقعا سختی بود. بداهه کاری روی صحنه با تماشاگرانی که در لحظه واکنش نشان می‌دادند واقعا دشوار بود. کلی دست و سوت حین اجرا از سوی تماشاگران ابراز می‌شد و خیلی سریع با فضای نمایش همذات پنداری می‌کردند.

با توجه به این مسائل در سن ۱۸ سالگی اعتماد به نفس زیادی داشتید که روی صحنه تئاتر لاله‌زار بازی می‌کردید؟

روز اول اجرا ملک مطیعی می‌گفت نگذارید شهرزاد تماشاگران را قبل از رفتن روی صحنه ببیند. اما من از سوراخی تماشاگران را دیدم که علاوه بر ظرفیت سالن تعدادی هم ایستاده نمایش را می‌دیدند. کارگردان این نمایش مجید جعفری بود. بعد از این اجرا یک نمایش دیگر هم در لاله‌زار بازی کردم که سیاه بازی بود و سعدی افشار هم در آن بازی داشت. خب بداهه کار کردن جلوی سعدی افشار که استاد این بازی است برایم خیلی جذاب و دلچسب بود. سعدی افشار مرد نازنین و خوبی بود.

آیا دستمزد هم گرفتید؟

بله، دستمزد قابل توجهی هم بود.

در این نمایش چه نقشی را ایفا کردید؟

نقش زن حاجی که در این نمایش‌ها متداول بود.

با توجه به سبقه فرهنگی مادرتان آیا مخالفتی با بازی شما در تئاترهای لاله‌زار نداشت؟

به هرحال دوستان ایشان مثل آقای اوین در تئاتر نصر حضور داشتند و کیومرث ملک‌مطیعی هم متعهد شده بود هر روز من را به تئاتر بیاورد و شبها نیز به خانه بازگرداند. با این اعتماد بود که مادرم رضایت داد تا بازیگری را ادامه بدهم.

آیا در آن دوران در کوچه و خیابان شما را می‌شناختند؟

بله، در خود محوطه لاله‌زار سرشناس شده بودم! ( با خنده) بعد از این حضورها بود که برای بازی در نمایش «تراژدی اسفندریار»، توسط حسین فرخی از من دعوت شد. کاری فاخر و بزرگ که در تالار وحدت روی صحنه رفت و مورد استقبال مردم هم قرار گرفت.

در آن دوران مجید جعفری که با شما در لاله زار همکاری داشت مدیر تئاتر شهر شد و کارهای بزرگی مثل «آن شب که تورو زندانی بود» را روی صحنه برد. به چه دلیل در این نمایش‌های‌شان بازی نکردید؟

نمی‌دانم دلیل عدم دعوت ایشان از من چه بود. بعد از بازی در «تراژدی اسفندیار» برای بازی در سریال «هتل»، دعوت شدم که تهیه‌کننده‌اش گروه اقتصاد شبکه اول سیما بود.

محمد شیری شما را برای بازی در سریال «هتل» معرفی کرد؟

نه، عباس محبوب من را معرفی کرد.

شما در دهه هفتاد این فرصت را پیدا کردید تا در یکی از بهترین فیلم‌های مسعود کیمیایی یعنی «ضیافت» بازی کنید. این همکاری چگونه شکل گرفت؟

قبل‌ترش در سریال محبوب و پر مخاطب «در پناه تو» بازی کردم که خیلی از بازیگران سرشناس سینما و تلویزیون قبل از رسیدن به شهرت در این سریال بازی داشتند. برای بازی در سریال «در پناه تو» تست دادم و از میان سیصد داوطلب انتخاب شدم. به نظرم سریال‌هایی از جنس «در پناه تو» با سریال‌های سال‌های اخیر بسیار تفاوت دارد و با فیلمنامه‌ای درست و کامل سرصحنه مواجه بودیم که یک کارگردان حرفه‌ای و کاربلدی مثل حمید لبخنده آن را کارگردانی می‌کرد. ایشان یکی از بهترین کارگردان‌هایی بودند که تا به حال با آن کار کرده‌ام. اغلب تیم بازیگری «در پناه تو» جوان بودند و لبخنده خیلی درست بچه‌ها را هدایت و راهنمایی می‌کرد و با توضیحاتی که ارائه می‌کردند مختصات نقش هر بازیگر را در معرض دیدشان قرار می‌داد. یک تهیه‌کننده حرفه‌ای و آشنا به تولید مثل منوچهر شهسواری نیز در خاطره انگیز و استاندارد شدن این سریال نیز نقش و سهم داشت.

برای فیلم ضیافت چگونه انتخاب شدید؟

متوجه شدم که در دفتر مسعود کیمیایی برای انتخاب برخی از نقش‌ها مثل بازیگر زن فیلم تست می‌گیرند و من هم تست دادم و برای ایفای نقش فرنگیس انتخاب شدم.

در فیلم مردانه ضیافت توانستید با بهره‌برداری از پتانسیل‌های نقش و بازی جذابتان به خوبی شخصیت زن (فرنگیس) را به مخاطب عرضه کنید…

بله، فرنگیس ویژگی‌های خاکستری و ملموسی داشت. او با پیشینه پرورشگاهی بودنش در خانواده‌ای خلافکار و مافیایی بزرگ شده بود و با یکی از جوان‌های نزدیک به این باندها که با آنها همکاری داشت ازدواج کرده بود. مسعود کیمیایی بعد از تست گرفتن و دیدن بازی‌ام نقش فرنگیس را در فیلمنامه بیشترتر کرد و قبلش این نقش فقط در دو سه سکانس حضور داشت.

به چه دلیل علی‌رغم حضور موفق شما در «ضیافت» دیگر با مسعود کیمیایی همکاری نداشتید؟

به دلیل اختلافی که با تهیه‌کننده ضیافت پیدا کردم  باعث شد دیگر نتوانم با مسعود کیمیایی همکاری کنم. البته کیمیایی برای فیلم بعدی‌اش «مرسدس» ترجیح داد که به سراغ بازیگران جدیدی برود و فقط عرب‌نیا در «مرسدس» از تیم بازیگران «ضیافت» حضور داشت. زمانی بود که مسعود کیمیایی عادت داشت در هر فیلم جدیدش بازیگران جوان جدیدی را به سینمای ایران معرفی کند که در سال‌های بعد جزو ستارگان بازیگری می‌شدند و این قضیه به خصوص در دهه هفتاد و ابتدای دهه هشتاد وجود داشت. کما این که در این دوره کیمیایی از میترا حجار و مرجان شیرمحمدی هم در فیلم‌هایش استفاده کرد.

به هر حال سینمای کیمیایی خصلت‌های مردانه‌ای دارد…

بله و باید در این زمینه بیشتر بحث و گفت وگو انجام داد.

با توجه به دیده شدن بازی‌تان در فیلم «ضیافت» آیا انتظار داشتید پیشنهادات کاری جذاب و مهمی در سینما به شما ارائه بشود؟

پیشنهادات وجود داشت. اما دوستانی بودند که در پشت صحنه شیطنت می‌کردند و ایضا دوست تهیه‌کننده‌ای که باعث ‌شدند پیشنهادات بازی من به سمت دیگران برود و من چون این شرایط را دیدم بیشتر به طرف سریال‌های تلویزیونی رفتم. این روند باعث شد که از سینما دور و دورتر شوم و بیشتر در سریالهای تلویزیونی بازی کنم.

آیا اعتقاد دارید در تلویزیون باند بازی کمتری نسبت به سینما وجود دارد؟

در سینما و تلویزیون باند و مافیا وجود دارد. اما در سینما این قضیه بیشتر بود و نمی دانم حالا چگونه است.

با شاپور قریب در سریال «نرگس» همکاری کردید. کار کردن با کارگردان کهنه کار و کار بلدی چون قریب چگونه بود؟

در این سریال که کار خوب و موفقی بود با افسانه بایگان، فرهاد اصلانی و سیدجواد هاشمی همبازی بودم. شاپور قریب خیلی به من لطف داشت و کارش را بلد بود. در دوران حرفه‌ایم این شانس را داشته‌ام که با کارگردانان خوب و حرفه‌ای زیادی کار کنم.

یکی از بازی‌های خوب شما در سریال موفق و خیابان خلوت کن «تب سرد» بود. کار با علیرضا افخمی چگونه بود؟

برای قرارداد بازی در سریال «فقط به خاطر تو» به دفتر تهیه‌کننده رفته بودم و همزمان نیز پیش تولید «تب سرد» نیز در این دفتر انجام می‌شد و علیرضا افخمی و بهمن گودرزی دستیار کارگردان را دیدم و بعد از صحبت‌های مقدماتی قرار شد دوباره در نقش فرنگیس دیگری بازی کنم.

با اغلب بازیگران بزرگ سینما، تئاتر و تلویزیون همبازی بودید. با کدامیک از آنها راحت‌تر بودید؟

همه دوستان بازیگر به من لطف داشتند و به من در حین بازی کمک می‌کردند.

جزو طرفداران پر و پا قرص تیم استقلال هستید. با وضعیت قرار گرفتن ته جدول لیگ برتر چگونه کنار آمده‌اید؟

راستش را بخواهید الآن طرفدار تیم ملی هستم! (باخنده). البته شکست و ناکامی مال مرد است. هر شکست مقدمه پیروزی بزرگی است.

حضور مجتبی جباری را به عنوان سرمربی استقلال چگونه ارزیابی می‌کنید؟

همه استقلالی‌ها خوب هستند!

برنده جام حذفی می‌شوید و یا سال را بدون جام به پایان می برید؟

تمام تلاش‌مان را انجام می‌دهیم و هر چه قسمت باشد می‌پذیریم.

چند سالی برای زندگی به دوبی رفتید. بر اساس چه ویژگی‌هایی این تصمیم را گرفتید؟

در دبی و در دانشگاه بریتیش کونفول زبان انگلیسی خواندم. مدرک این دانشگاه در همه جای دنیا معتبر است و فارغ التحصیل این دانشگاه می‌تواند هر جایی با داشتن این مدرک تدریس کند.

آیا علاقه نداشتید به تدریس زبان انگلیسی بپردازید؟

نه، حرفه بازیگری برایم از هر شغلی جذاب‌تر است و دوباره رفتم به سمتش.

دوری از وطن چگونه بود. با توجه به اینکه بهترین بازیکن تیم استقلال (فرهاد مجیدی) هم سالها است در آنجا ساکن است؟

همه ماها ایرانی و با این کری‌ها آشنا هستم. تیم‌مان اول و یا دوازدهم باشد هم دوستش داریم و عزیز است. برای من پرسپولیس یک تیم قابل احترام است. من به خیلی از کشورها مسافرت داشته‌ام. اما هیچ جا ایران نمی‌شود و نمی‌شود خیلی ازش دور بمانم.

آیا در دبی امکان بازیگری نداشتید؟

امارات سینمای آنچنانی ندارد که بشود در آنجا فعالیت کرد. اما چند سالی است که کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل عربستان در سینما و برگزاری جشنواره سرمایه گذاری کرده‌اند. در آن سالها تعدادی سریال کم کیفیت و بدون محتوا در دبی تولید می شد. بعد از اتمام تحصیلاتم سریع به ایران برگشتم.

به غیر از درس خواندن در دبی چه کارهای دیگری انجام می دادید؟

دبی سینماهای با کیفیتی دارد و خیلی ازفیلم‌های روز جهان را می‌دیدم. در کنار درس خواندن، تدریس هم می‌کردم و بازیگری را برای تعدادی از ایرانی‌های مقیم دبی درس می‌دادم.

آیا درآمد تدریس بازیگری باندازه‌ای خوب بود که برای ماندن وسوسه شوید؟

همانطوری که گفتم دوست داشتم به ایران برگردم و درآمدش هم برایم چندان مهم نبود.

هند رفتن بر اساس چه مسائلی شکل گرفت؟

کشورهایی نظیر هند، چین و ژاپن را به خاظر مسائل انرژی و فضای موثر خوب دوست دارم. به خصوص هند که شادی و  رنگ هم در زندگی و طبیعتش تنیده شده است. حس و خلق و خوی و مهربانی مردم هند هم برایم جذاب بود که با چیزهای کوچک مثل فیلم دیدن شاد می‌شدند و جشن‌های زیادی دارند.

در هند در کدام شهر اقامت داشتید؟

شهر بمبئی را به خاطر فضا و محیطش انتخاب کردم. تلاش کردم در مدتی که در هند هستم به زندگی مردم هند و شرایط زیست‌شان نزدیک بشوم و به خیلی از معابد و نوع نیایش آدم‌ها سری زدم. اعتقادتی که هر گروه از مردم هند دارند برایم جذاب و قابل احترام بود.

چقدر در آن دوران فیلم‌های هندی دیدید؟

خیلی، من طرفدار پر و پا قرص سینمای هند هستم و الآن هم فیلم هندی زیاد می‌بینم.

طرفدار کدام بازیگر هستید؟

شاهرخ خان و قبل‌ترش هم در دوران نوجوانی بازی ریشی کاپور را دوست داشتم.

طرفدار سلمان خان نیستید؟

سلمان خان دوره‌اش گذشته و پیر شده است.

سلمان خان که هم سن و سال شاهرخ خان است.

نه، امیر خان و آشوریا رای هم جزو بازیگران مورد علاقه ام هستند.

آیا تلاشی نکردید که در سینمای هند در فیلمی بازی کنید؟

فکر این کار نبودم.

در دو سه سال اخیر حضور پر رنگی در تئاتر داشته‌اید. چگونه دوباره این علاقه بیشتر شد؟

دلیل فاصله‌ام از تئاتر دوری چند ساله‌ام از ایران بود و بعدش هم دو سه سالی شرایط کرونا وجود داشت و نمی‌شد تئاتر کار کرد. بعد از بازگشت هم دوباره رفتم تئاتر و خودم را ریکاوری کردم. به هر حال ما تئاتری‌ها هر چقدر هم از فضای تئاتر دور باشیم  به ریشه و اصل خودمان برمی‌گردیم.

در نمایش «مردهای مردم» با بازیگرانی مثل گلچهره سجادیه و قربان نجفی همبازی بودید. این همکاری برایتان چگونه بود؟

خیلی عالی و جذاب بود. خانم سجادیه حکم استاد من را دارند. اخلاق بازیگری را از ایشان آموختم.

چقدر این گفته خیلی از تئاتری‌های هم نسل‌تان که عنوان می‌کنند تئاتر در سالهای اخیر به لحاظ کمیت و کیفیت افت کرده را درست می‌دانید؟

چنین اعتقادی ندارم. الآن به نظرم تئاتر به لحاظ کارگردانی، متن و بازیگری وضعیت بهتری نسبت به رسانه‌های تصویری مثل سینما و تلویزیون دارد.

آیا علاقه ندارید به عنوان کارگردان نمایشی را روی صحنه اجرا ببرید؟

دوست دارم و به زودی چنین کاری را انجام خواهم داد.

این روزها چه می‌کنید؟

گلف و بولینگ بازی می‌کنم و عضو تیم بولینگ هنرمندان هستم و به زودی نمایشی بر اساس یک نمایشنامه اقتباسی را روی صحنه می‌برم و منتظر دیدن بازی‌هایم در چند فیلم هستم.

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها