سرمقاله امیر افشارفتوحی
جشنواره «سینماحقیقت» و چالش مستندسازی بحران
به عنوان پیشنهادی مشخص میتوان بخشی را در جشنواره نوزدهم سینماحقیقت پیشبینی کرد که هم آثاری را که موفق به ثبت این روزها شدهاند پوشش دهد، هم به بررسی نسبت مستندسازی و بحران در روزگار ما بپردازد.
انتصاب مجدد محمد حمیدیمقدم به عنوان دبیر نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت»، فرصتی دوباره برای بازخوانی کارنامه مدیریتی یک رویداد مهم در عرصه سینمای مستند ایران است؛ جشنوارهای که طی سالهای اخیر، با ثبات در مدیریت، نظم در اجرا و گسترش حوزه تأثیرگذاری خود، توانسته جایگاهش را در تقویم فرهنگی کشور تثبیت کند. اما تثبیت یک جایگاه، به معنای توقف در آن نیست. جشنواره اگر میخواهد «حقیقت» را در عنوان خود جدی بگیرد، باید گوش شنوایی برای صداهای ناهمگون و نقدهای حرفهای داشته باشد. اکنون که هنوز چند ماهی تا آغاز دوره نوزدهم باقی مانده، زمان مناسبی برای آغاز یک گفتوگوی واقعی است؛ گفتوگویی که از ستایش صرف فاصله بگیرد و به آسیبشناسی بیمهابا نیز تن ندهد.
جشنواره سینماحقیقت در سالهای اخیر بیتردید یکی از منظمترین و حرفهایترین رویدادهای سینمایی کشور بوده است؛ از فراخوان دقیق و برنامهریزی شده گرفته تا ترکیب متنوع آثار داخلی و بینالمللی، کارگاههای آموزشی، نشستهای تخصصی و ایجاد فضای امن برای اکران مستندهایی که گاه در فضاهای دیگر مجال نمایش نمییابند. دبیرخانه این جشنواره توانسته زیر نظر حمیدیمقدم، مسیر رشد ساختاری را دنبال کند و به خصوص با دیجیتالسازی و نظم اجرایی، از بسیاری جشنوارههای دولتی دیگر پیشی بگیرد. همین مدیریت باثبات و روشن، بخش مهمی از اعتماد جامعه مستندسازی کشور را بهدست آورده است.
اما همه اینها به این معنا نیست که «سینماحقیقت» امروز بینیاز از بازاندیشی و بازتعریف است. نقدهایی که گاه در گفتوگوهای خصوصی مستندسازان شنیده میشود و در رسانهها بازتاب نمییابد، باید جدی گرفته شود؛ نه از موضع دفاعی، بلکه از منظر توسعه و ارتقا. برای نمونه، در این سالهای برگزاری جشنواره، برخی مستندسازان از نبود فضای واقعی رقابت در بخش بینالملل گلایه دارند؛ برخی دیگر، روند انتخاب داوران را فاقد شفافیت میدانند. در حوزه رسانه نیز برخی آثار مهم، پس از جشنواره مسیر مشخصی برای دیدهشدن نمییابند. حتی در نحوه نمایش آثار، تفاوتهایی میان فیلمهای با مضمونهای حساس سیاسی با مستندهای اجتماعی یا محیطزیستی احساس میشود. این نقدها اگر شنیده شوند، پتانسیل تبدیل شدن به نقطه قوت را دارند.
از همه مهمتر، اکنون در شرایطی قرار داریم که موضوع مستندسازی از رویدادهای روز، بهویژه جنگ تحمیلی دوازده روزه اخیر، اهمیتی دو چندان یافته است. به عنوان پیشنهادی مشخص، میتوان بخشی ویژه را در جشنواره نوزدهم پیشبینی کرد؛ بخشی که فرصتی باشد برای مرور تجربهها، روایتهای مستقیم، ناتمام یا حتی بازسازی شده این تقابل خشن. چنین بخشی میتواند هم آثاری را که موفق به ثبت این روزها شدهاند پوشش دهد، هم به بررسی نسبت مستندسازی و بحران در روزگار ما بپردازد.
اما در همینجا یک واقعیت نیز باید دیده شود: شماری از مستندسازان طی روزهای اخیر تأکید کردهاند که در بزنگاه جنگ، با وجود حضور میدانی، امکان تصویربرداری رسمی نداشتهاند. بسیاری از آنها، به دلیل شرایط امنیتی و تصمیمگیریهای نهادهای مسئول، امکان ثبت مستقیم و در لحظه برخی وقایع را نیافتهاند. لازم است تأکید شود که چنین محدودیتهایی، در بستر تصمیمات اضطراری و با هدف صیانت از امنیت ملی و جان شهروندان اتخاذ میشود و نمیتوان از مدیران امنیتی انتظار نادیده گرفتن این مسئولیت را داشت. اما این محدودیتها نباید موجب غیبت کامل روایت مستند از یک رویداد مهم تاریخی شود.
پیشنهاد مشخص آن است که دبیرخانه جشنواره، با طراحی بخشی تحت عنوان «روایتهای ناتمام» یا «روایتهای بیدوربین»، امکان ارائه مستندهایی را فراهم آورد که در روزهای بحران شکل گرفتهاند اما به دلایل امنیتی یا لجستیکی امکان تولید یا تکمیل نداشتهاند. این بخش میتواند میزبان فیلمهایی باشد که هنوز نهایی نشدهاند، روایتهایی که در قالب صدا، متن، عکس یا خاطره به ثبت رسیدهاند، یا حتی پروژههایی که صرفاً در مرحله تحقیق ماندهاند. آنچه مهم است، ایجاد فضایی برای تأمل و گفتوگوست؛ برای اینکه چرا در لحظاتی که بیش از همیشه به تصویر نیاز داشتیم، امکان تصویربرداری نبود؟ این سؤال نه برای تقصیرگیری، بلکه برای مستندسازی بهتر فردای بحرانهاست.
اگر «سینماحقیقت» بخواهد آرشیوی زنده از روزگار خود باشد، باید جا برای روایتهای ناتمام نیز باز کند؛ چرا که ناتمام بودن برخی روایتها، نه ضعف مستندساز، که گاه پیامد شرایطی است که باید درباره آن فکر و گفتوگو کرد.
این یادداشت دعوتی است برای ورود به مرحلهای تازه از گفتوگوی صریح و حرفهای میان مدیران جشنواره و بدنه مستندسازی کشور. اکنون که فرصت برنامهریزی برای دوره نوزدهم مهیاست، چه بهتر که نقدها نه در گفتوگوهای پشتصحنه، بلکه در فضایی علنی و مشفقانه مطرح شوند. «سینماحقیقت» اگر بخواهد «حقیقت» را زنده نگاه دارد، باید پیش از هر چیز، گوش سپردن به صداهای متفاوت را تمرین کند.